۱۳۹۷ خرداد ۲۲, سه‌شنبه

محمود دولت آبادی در آیینه انکر و منکر (۵)


بلاگردان 
  مجید نفیسی   
(۱۳۳۰)
به محمود دولت آبادى 
(ششم ماه ژوئن سال ۲۰۱۸)

ویرایش و تحلیل 
از
 یدالله سلطان پور
 


۱
عرفی بودن
به سادگیِ تراشیدن ریش
و بستن کراوات نیست
باور داشتن به جدایی دین از دولت است
ارزش نهادن به آزادی دینی و بی‌ دینی است.

مجید نفیسی
در این بند شعر
به ایدئالیزاسیون روشنفکر عرفی می پردازد.
 
عرف به چه معنی است؟
 
عُرْف
 به مجموعه عادات، رفتارها و باورهایی اطلاق می‌ شود
 که صرفنظر از درستی یا نادرستی شان
 از سوی افراد جامعه پذیرفته می‌ شوند. 
بشر بدوی برای هزاران سال در نبود قوانین مدون، روابط سیاسی و اجتماعی خود را با نگاهی عرفی تنظیم می‌نمود.
 ویکی‌ پیدیا
 
در  
جامعه ـ تئوری مجید نفیسی
در 
اواخر دهه دوم قرن ۲۱
باور به جدایی دین از دولت
شق القمر
است.
 
چیزی در حد کشف آتش است.
 
ما
را
دیری 
 این سؤال به خود مشغول داشته 
که 
منشاء طبقاتی این سازمان تروریستی ـ آنارشیستی ـ شیعی مجاهدین خلق 
و
گروه کوه نوردیستی ـ فاشیستی منشعب از آن
معروف به گروه پیکار میملام و دیمدام
چیست؟
 
ماهیت طبقاتی خود مجید نفیسی چیست
 که
 از تروریسم مجاهدیستی ـ لیملامی ـ دیمدامی می میرد
 و
   ماهاتما گاندی خوشگذران اصفهان در لوس آنجلس می شود؟
 
۲
عرفی بودن
به سادگیِ تراشیدن ریش
و بستن کراوات نیست
باور داشتن به جدایی دین از دولت است
ارزش نهادن به آزادی دینی و بی‌ دینی است.
 
الترناتیو مجید نفیسی
برای جمهوری جماران چیست؟
 
آخر این چه لیملامی ـ دیمدامی است 
که 
با عناصر سطحی و کشکی روبنایی ـ ایده ئولوژیکی 
(جدایی دین از دولت و حق حیات کافر و مؤمن)
سر خالی از اندیشه خود را و مشتریان اشعار خود را شیره می مالد؟
 
با باور به جدایی دین از دولت
و
حتی
با جداسازی دین از دولت
(خود اگر میسر شود)
و 
با 
به رسمیت شناسی حق حیات مؤمنین و کفار
جهنم جماران که بهشت برین نمی شود.
 
قبل از پیروزی ارتجاع سیاه و سرخ بر انقلاب بورژوایی سفید
مگر دین از دولت جدا نبود و مؤمن و کافر در صلح و صفا به سر نمی بردند؟

یکی از فواید بزرگ شکست سوسیالیسم واقعا موجود
رو شدن دست خیلی از مدعیان دروغین کمونیسم در جهان بوده است.

در طرفة العینی
حتی
احزاب کمونیست عر و پایی
دست و پا گم می کنند،
تغییر نام می دهند 
و 
ماهیت طبقاتی ضد پرولتری خود را برملا می سازند.

۳
وقتی روبروی آینه
ریش می‌ تراشیدی
و کراوات می‌ بستی
آیا از خود نپرسیدی، چرا
با تیغی به تیزی ریشتراشت
سلطانپور را پیش از تیرباران
شکنجه کردند
و با ریسمانی به درازای کراواتت
گلوی مختاری را فشردند؟

دلایل قوی باید و من ـ تقی
 
افطار کردن در سر سفره مشد حسن، همان
و
  پاسخ دادن با ترس و لرز
به پرسش های پشت سرهم گله ای از ملائکه انکر و منکر، همان.
 
قبل از ادامه دادن به تحلیل شعر نفیسی
اندکی با فونکسیون و وظیفه ملائکه انکر و منکر
آشنا می شویم
تا
از فرجام نگرانی انگیز محمود دولت آبادی با خبر گردیم:
 
سؤالات سیزده گانه ملائکه انکر و منکر
در شب اول قبر:
 
هدف و آماج ملائکه از طرح سؤالات سیزده گانه و دریافت جواب به آنها
تمیز خیر از شر است:
 
با توجه به جواب مرده ها به سؤالات ملائکه دوگانه الهی
آنها
به
 اصحاب یمین و اصحاب شِمال 
دسته‌ بندی می شوند و به سوی برزخ برده می‌ شوند.
 
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان  حضور دو فرشته نکیر و منکر
 از 
وقایع حتمی و غیر قابل انکار
 پس از مرگ در عالم برزخ است.
 
بر منکر انکر و منکر صد لعنت.
 
  امام صادق 
 در این خصوص فرموده‌ اند: 
«هر کس سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست: 
معراج
 سؤال قبر 
 شفاعت»

شیخ مفید از رسول اکرم نقل می‌ کند:
«ملائکه‌ ای نازل در قبر می‌ شوند که دو عدد آنها به نام نکیر و منکر است 
و
 از میت سؤالاتی می‌ کنند:
 
از 
پروردگارش 
 
 از
 پیغمبر و دین و امامش.
 
اگر درست جواب داد او را تسلیم ملائکه‌ نعیم می‌ کنند 
و
 اگر لرزید و جواب نداد 
او را به دست ملائکه عذاب می سپارند.»


در برخی روایات اشاره شده 
که 
همراه با نکیر و منکر، 
حضرت امیرالمؤمنین
 نیز در شب اول قبر 
حاضر می‌شود 
و 
از 
میزان توحید، نبوت و معاد، امامت و عدل مرده ها
پرس و جو می کند.
 
در فرجام‌ شناسی اسلامی
آمده است
که نکیر و منکر
 ایمان مرده‌ ها را در قبر آزمایش می‌ کنند.
 
هم ناباوران و هم مؤمنان، در قبر به این پرسش‌ ها پاسخ می دهند.
 
   در خصوص محمد از آنان سؤال می‌ شود. 
مؤمن پاسخ خواهد داد که پیروی الله است
 پس از آن تا روز قیامت رها خواهد شد. 
 
ناباوران و گناهکاران، از سوی دیگر، پاسخ قانع کننده‌ ای نخواهند داشت. 
سپس، این فرشتگان، آنها را شدیداً مضروب خواهد کرد.
 
بیچاره محمود دولت ابادی
 
با اینهمه فرشته انکر و منکر و امرای مؤمنین وحشتناک تر از انکر و منکر
چه خاکی باید بر سر خود بریزد.
 
کسانی که طالب و طرفدار سرسخت لیبرالیزاسیون (امریکا واره گشتن) ایران بی سامان اند،
حتی
تاب تحمل رفتن هنرمندی به افطار در سر سفره کسی را ندارند.

حتی
او
را
به تحقیر
هنربند 
می نامند.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر