۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

اصل «برابری اجتماعی»

ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

برابری اجتماعی عبارت است از اصل بلحاظ تاریخی و طبقاتی مشخصا تعیین شده در زمینه تشکیل روابط اجتماعی میان طبقات، گروه ها و افراد مختلف جامعه که انسان ها بر طبق معیارهای معینی برابر تلقی می شوند:
• برابری در مقابل خدا
• برابری در مقابل قانون
• برابری در تملک وسایل تواید
• برابری در امکان شرکت در اداره دولتی حیات اجتماعی.

• این معیارها همیشه ـ در تحلیل نهائی ـ بیانگرمنافع و خواست های نیروهای طبقاتی اند.

I
برابری بورژوائی

اصل بورژوائی ـ دمکراتیک برابری که شعار مبارزه بر ضد فئودالیسم بود و نقش تاریخی مهمی بازی کرده است، به برابری قضائی و سیاسی محدود می شود و باید با دوام نابرابری اقتصادی ناشی از استثمار، فرمال (صوری) بماند.

• (ما هرگز نباید فرمال را با فرمالیته یکسان تلقی کنیم.
• فرمال در دیالک تیک فرم و محتوا تعیین می شود و بنوبه خود بر محتوا تأثیر متقابل می گذارد. مترجم)

• به قول لنین، «تا زمانی که استثمار طبقه ای بوسیله طبقه دیگر بطور کلی ریشه کن نشده، برابری واقعی و حقیقی نمی تواند وجود داشته باشد

• این اصل در نظام سرمایه داری هرگز بطور قطعی تحقق نیافت، همانطور که نفی برابرحقوقی ملی و نفی برابرحقوقی زنان در کاپیتالیسم نشان می دهد.
• و بالاخره تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی با تعمیق قطب بندی میان استثمارگران و استثمارشوندگان، این اصل با از بین بردن آزادی های بورژوائی ـ دمکراتیک آشکارا زیرپا گذاشته می شود.

II
برابری پرولتری
• محتوای اصلی اصل برابری پرولتری به شرح زیر است:

1
• مطالبه از میان برداشتن استثمار، طبقات و تفاوت های طبقاتی.

2
• مطالبه از میان برداشتن نابرابری انسانها در رابطه با مالکیت بر وسایل تولید.
• به عبارت دیگر، مطالبه برقراری مناسبات مالکیت سوسیالیستی، توسعه شیوه تولید سوسیالیستی و تضمین آن، بوسیله حاکمیت سیاسی طبقه کارگر.

3
• برابری واقعی قضائی و سیاسی انسان ها نیز تحت شرایط سوسیالیستی بر این مبنا برقرار می گردد.
• این برابری اولا در شرکت برابرحقوق فعال کلیه شهروندان در اداره دولت، اقتصاد و دیگر روندهای اجتماعی ـ برطبق اصول دمکراتیک ـ تحقق می یابد.
• ثانیا در برابرحقوقی همه شهروندان در رابطه با آموزش و امثالهم که بوسیله دولت سوسیالیستی تضمین و عملی می شود.

4
• مطالبه برابری در رابطه با تقسیم ثروت مادی جامعه براساس اصل «از هرکس به اندازه استعدادش، بهرکس به اندازه کارش!» تحقق می یابد.
• بقایای نا برابری در تقسیم ثروت مادی که از تفاوت در استعداد، مهارت و موقعیت زندگی شخصی (مثلا بزرگی خانواده) ناشی می شوند، می توانند تنها در کمونیسم ـ بطور کلی ـ از میان برداشته شوند.
• آنگاه که وفور کالاهای مادی و فرهنگی گذاربه اصل تقسیم «ازهرکس به اندازه استعدادش، بهرکس به اندازه نیازش!» را امکان پذیر می سازد.

• کلیه مسائل مربوط به برابری و برابرحقوقی باید از نقطه نظر تاریخی و طبقاتی مورد بحث و بررسی قرار گیرند.
لنین خاطرنشان می شود که میان استثمارگر و استثمارشونده هرگز نمی تواند برابری حاکم باشد:
• «
استثمارگر نمی تواند با استثمارشونده برابر باشد.
• این حقیقت محتوای اصلی سوسیالیسم را تشکیل می دهد


• این امربویژه در مبارزه طبقاتی تحت حاکمیت سیاسی طبقه کارگر نیزصادق است.
• پس از برقراری نظام اجتماعی سوسیالیستی نیز نمی تواند میان توده های تحت رهبری طبقه کارگر و نیروهای طبقاتی با تمایلات ارتجاعی که سودای بازگرداندن نظام سرمایه داری را در سر دارند، برابری و برابرحقوقی برقرار باشد.
• اصل طبقاتی برابری سوسیالیستی تنها زمانی می تواند تحقق یابد و تضمین شود که کلیه تشبثات ضد نظام دولتی و ضد نظام اجتماعی سوسیالیسم بوسیله حاکمیت سیاسی طبقه کارگر سرکوب شوند.

• مراجعه کنید به
سوسیالیسم و کمونیسم.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر