فرهنگ مفاهیم سیاسی (ه) هنر (۱)

 

 هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

 شین میم شین  

 

 ۱

·    هنر به نحوه و نوع خاصی از انعکاس واقعیت توسط انسان ها اطلاق می شود.

 

۲

·    هنر به نحوه و نوع خاصی از شناخت واقعیت توسط انسان ها اطلاق می شود.

 

۳

·    هنر به نحوه و نوع خاصی از «از آن خود کردن» واقعیت توسط انسان ها اطلاق می شود.

 

۴

·    هنر به نحوه و نوع خاصی از تحول واقعیت توسط انسان ها اطلاق می شود.

 

۵

·    هنر به نحوه و نوع خاصی از فرم بخشی به واقعیت توسط انسان ها اطلاق می شود.

۶

·    هنر بنا بر ماهیتش (ماهیتا)، فرم استه تیکی شعور جامعتی است.

 

·    مراجعه کنید به استه تیک

 

استه تیک

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14990

 

۷

·    هنر (برخلاف علوم جامعتی با موضوعات بررسی خاص شان) به انعکاس عرصه ها و جوانب منفرد خاص وجود جامعتی نمی پردازد.

 

۸

·    هنر بر طبق قوانین نوعی خاص خود، روابط جامعتی متنوع را در رابطه با بشر و در رابطه با توسعه بشر به مثابه «آنسامبل (ارکستر) مناسبات جامعتی» (مارکس)  منعکس می کند.

 

(هنر

بر خلاف مثلا علم شیمی، نه اتم و الکترون و غیره را، نه اجزای معینی از واقعیت عینی را، بلکه کل واقعیت عینی را موضوعیت هنری می بخشد.

هنر

فرمی از شعور است.

هنر

حتی قبل از کسب توان تکلم در روند کار تشکیل یافته است.

هنر

اولین فرم شعور بشری است که با شعور اساطیری، بعد مذهبی و بعد فلسفی و بعد فلسفی ـ علمی (مارکسیستی) نفی دیالک تیکی شده است.

مترجم)

 

۹

·    موضوع هنر، بشر است.

 

۱۰

·    موضوع هنر، بشر است، با منافع و حوایج حیاتی متنوعش.

 

۱۱

·    موضوع هنر، بشر است، با لیاقت ها و استعدادهای عملی اش، فکری اش، اخلاقی اش و استه تیکی اش.

 

۱۲

·    موضوع هنر، بشر است با روابط متنوعش با اوبژکت ها، با اوضاع و احوال و با اعمال در طبیعت و جامعه که به دلیل کردوکار خلاقش در کلیه عرصه های زندگی در چارچوب نظام جامعتی تاریخی ـ مشخص وجود دارند.

 

۱۳

·    هنر بخش ماهوی و مهم فرهنگ است.

 

·    مراجعه کنید به فرهنگ

 

فرهنگ

(کولتور، کالچر)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14895

 

ادامه دارد.