۱۴۰۳ شهریور ۱۵, پنجشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره النساء ویا زنان) (۳۰۷)

   

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا﴾
[ النساء: ۸۱]

و آنان (در حضور تو) می گویند:

«فرمانبرداریم» 

و 

چون از نزد تو بیرون روند؛ 

گروهی از آنان بر خلاف گفته های تو، جلسات سرّی شبانه تشکیل می دهند. 

و آنچه (در آنجا) شبانه نقشه می کشند؛ خداوند می نویسد. 

پس از آنان روی بگردان، و بر خدا توکل کن، و او یار و مدافع تو باشد کافی است.

کریم در این آیه، از قول خدای کذایی، 

به مبارزه مخفی در جامعه  برده داری اشاره می کند و عملا به مخالفین متظاهر هشدار می دهد.

سؤال این است که محتوای طبقاتی و یا تئوریکی و یا تئولوژیکی (نظری و یا فقهی و مذهبی) این مبارزات از چه قرار بوده اند؟

﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا﴾
[ النساء: ۸۲]

آيا در قرآن نمى‌انديشند؟ 

هرگاه از سوى ديگرى جز خدا مى‌بود در آن اختلافى بسيار مى‌يافتند.

در این آیه، از محتوای فکری و فقهی این مبارزات پرده برمی افتد:

مخالفین کریم در وجود خدای کذایی تردید داشته اند.

سؤال این است که محتوای طبقاتی این مخالفت چه بوده است؟

﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا﴾
[ النساء: ۸۳]

و هنگامی که خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آنها برسد

 آن را شایع می سازند،

در حالی که اگر آن را به پیامبر و صاحبان امرشان باز می گرداندند،

از حقیقت امر آگاه می شدند،

و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود،

جز اندکی،(همگی) از شیطان پیروی می کردید.

محتوای این آیه کریم، روشن نیست:

مسلمین گویا بیم و امید خود را با دیگران و نه با کریم در میان می گذارند.

معلوم نیست که کریم چرا از این کردوکار عادی مردم، هراس دارد.

کریم در این آیه، 

برای کفر و ایمان دلیل الهی اختراع می کند:

ایمان به سبب فضل و رحمت خدا ست.

اگر چنین است، پس اجر برای مؤمنین و زجر برای کفار به چه دلیل است؟

﴿فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ ۚ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ عَسَى اللَّهُ أَن يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلًا﴾
[ النساء: ۸۴]

پس در راه خدا نبرد كن كه جز بر نفس خويش مكلف نيستى، و مؤمنان را به جنگ برانگيز. 

شايد خدا آسيب كافران را از شما باز دارد و خشم و عذاب خدا از هر خشم و عذاب ديگرى سخت‌تر است.

کریم در این آیه،

مسلمین را به جهاد بر ضد کفار فرامی خواند.

کریم برای خام و خر کردن مسلمین، ادعا می کند که در غیر این صورت خدا حمایتی از آنان نخواهد کرد و حتی بر آنان خشم خواهد گرفت.


﴿مَّن يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُن لَّهُ نَصِيبٌ مِّنْهَا ۖ وَمَن يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُن لَّهُ كِفْلٌ مِّنْهَا ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُّقِيتًا﴾
[ النساء: ۸۵]

هر كس در كار نيكى ميانجى شود او را از آن نصيبى است و هر كس در كار بدى ميانجى شود او را از آن بهره‌اى است. 

و خدا نگهبان بر هر چيزى است.

کریم در این آیه،

مسلمین را به میانجیگری (وساطت، شفاعت) فرا می خواند.
دلیل کریم این است که نصیب و بهره ای در این میانجیگری است.
معلوم نیست که منظورش از نگهبانی خدا بر چیزها چیست.
 

﴿وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا﴾
[ النساء: ۸۶]

چون شما را به درودى نواختند به درودى بهتر از آن يا همانند آن پاسخ گوييد. 

هرآينه خدا حسابگر هر چيزى است.

کریم در این آیه،

به مسلمین توصیه می کند که هر کس سلام داد، آنها هم علیک السلام بگویند.
ضمنا ادعا می کند که خدا حسابگر است.
 
سؤال این است که سلام علیک مردم چه ربطی به حسابگری خدا دارد؟
ضمنا
این آیات چه ربطی به زنان دارند؟

 ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر