۱۳۹۷ مرداد ۱۳, شنبه

ماهیت (ذات، باطن، بود) (۳)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین

۱۶
·      در دوره قرون وسطی مجادله بر سر رابطه ماهیت و پدیده تحت عنوان «مشاجره مفاهیم عام» قرن ها ادامه یافت.

۱۷
·      دو جریان مخالف تحت عناوین رئالیسم و نومینالیسم  کوشیدند، هرکدام  به سلیقه خود، این مسأله را بطور یکجانبه حل کنند:

الف

·      رئالیسم، ماهیت چیزها را در عامیت فکری آنها یعنی در مفاهیم عام می دید، که گویا قبل از چیزهای منفرد وجود داشته اند.

ب
·       نومینالیسم، برای ماهیت چیزها خصلت اسپه کولاتیو (مبتنی بر گمانورزی) صرف قائل بود و بر آن بود، که در واقعیت عینی چیزی منطبق با آنها وجود ندارد.

۱۸
·      پیشرفت شتابان علوم طبیعی که در رابطه با پیدایش شیوه تولید سرمایه داری در اروپا صورت می گرفت، روش در خور برای پی بردن به ماهیت و قوانین پدیده های طبیعی مطرح کرد:

الف
·      فرانسیس بیکن که شیفته پژوهش علمی بود، ماهیت را قانون درونی پدیده  می دانست.

ب
·      او ماهیت را فرم می نامید.

پ
·      او بر آن بود که ماهیت قابل شناسائی است و برای پی بردن بدان، باید به تحلیل مشخصات پدیده خارجی پرداخت.
·      پدیده خارجی ئی که برای حواس بطور بیواسطه قابل دسترسی اند.

۱۹
·      نظریه فرانسیس بیکن حاکی از نیاز معرفتی ـ نظری علوم تجربی بود که در اروپا آغاز به رشد کرده بود.

۲۰
·      اما  علومی که روش های ریاضی را مورد استفاده قرار  می دادند، برعکس، موجب تقویت گرایشات راسیونالیستی در فلسفه شدند.

۲۱
·      فرانسیس بیکن استنتاج را و دکارت استقراء  را به عنوان روش اصلی تحقیق علمی پیشنهاد کردند.

۲۲
·      به نظر دکارت ماهیت راستین پدیده ها را جنبه عام پدیده ها تشکیل می دهد.

۲۳
·      او مشخصه عام همه اوبژکت های مادی را انبساط و مشخصه عام همه پدیده های فکری را تفکر می نامید.

۲۴
·      به نظر دکارت مفاهیم عام، ماهیت چیزها را منعکس می کنند.

۲۵
·      به نظر دکارت از مفاهیم عام می توان با استفاده از روش استقراء، کلیه معارف راجع به پدیده های مشخص را استخراج کرد.

۲۶
·      به نظر دکارت مفاهیم عام حاکی از ایده های مادرزاد اند که قبل از هرتجربه ای در انسان شناسنده وجود دارند و تنها از طریق الهام (یعنی بدون کمک حواس) می توان به آنها دست یافت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر