۱۳۹۲ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

تمرین تفکر مفهومی (139)


شین میم شین

سعدی
(دکتر حسین رزمجوف «بوستان سعدی»، ص47 ـ 48) 
 حذر کن ز پیکار کمتر کسی
که از قطره، سیلاب دیدم بسی
·       معنی تحت اللفظی:
·       از مبارزه بر ضد خوار شدگان پرهیز کن.
·       برای اینکه من از قطره ها سیلابی را متشکل دیده ام.

1

·       سعدی در این بیت، ضمن دادن رهنمود به طبقه حاکمه از قدرت عظیم توده های بظاهر هیچ واره هشدار می دهد و ضمنا راز قدرتمندی توده های مولد و زحمتکش را بر ملا می سازد.
·       شیوه استدلال و اثبات نظر شیخ شیراز شیوه ای دیالک تیکی است.
·       شیوه ای که نه تنها کماکان از اعتبار بی چون و چرا برخوردار است، بلکه تنها شیوه استدلال و اثبات صحت و سقم احکام و نظرات است.  

2

 حذر کن ز پیکار کمتر کسی
که از قطره، سیلاب دیدم بسی

·       سعدی حدود هفتصد سال قبل از آموزگاران تئوری رهائی نهائی (مارکس و انگلس)، دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک قطره و سیلاب بسط و تعمیم می دهد و از قانون دیالک تیکی ـ ماتریالیستی بسیار مهم «گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی و بر عکس» پرده بر می دارد.

3

·       تجمع تدریجی قطره ها (تغییرات کمی) در گذر از حد معین عینی به تشکیل سیلاب و رود و دریا و اقیانوس (تحولات کیفی) منجر می شود.
·       بهتر از این نمی توان به توضیح قانون دیالک تیکی یاد شده مبادرت ورزید.
·       به همین دلیل باید مکتب سعدی را بهترین مکتب تمرین و آموزش اسلوب دیالک تیکی محسوب داشت.

4

·       منظور سعدی از «کمتر کسی» مولدان و زحمتکشان شهر و روستا ست، که به قطرات آب می مانند و از تشکل، اتحاد و سازمان یابی شان سیلی غول آسا قوام می یابد که برچیننده بساط وضع موجود و پی افکننده ی نظم نوینی می تواند باشد.
·       درک سعدی از تاریخ و سوبژکت تاریخ ماهیتا همان درک ماتریالیستی ـ تاریخی از تاریخ و سوبژکت تاریخ است و فقط می توان به ستایش و تحسین از درایت بی همانند شیخ شیراز پرداخت.

5

·       سعدی در مواردی دیگری با بزرگواری فئودالی خویش آنها را با «سنگ خرد»، «مور»، «پشه» و «مورچه» مقایسه می کند:

الف
عدو را به کوچک نباید شمرد
که کوه کلان دیدم از سنگ خرد

 ·       معنی تحت اللفظی:
·       دشمن را به دلیل خردی اش نباید تحقیر کرد.
·       چرا که من از تجمع سنگریزه ها، کوه کلانی را متشکل دیده ام.

·       اینجا هم شیخ شیراز دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک سنگ خرد و کوه کلان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن کیفیت می داند.
·       سعدی ضمنا به اثبات قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی می پردازد:
·       گذار از سگریزه در اثر تجمع به کوه کلان.

ب
نبینی که چون با هم آیند مور
ز شیران جنگی بر آرند شور؟
·       معنی تحت اللفظی:
·       نمی بینی، اگر موران دست اتحاد به هم دهند، دمار از روزگار شیران جنگی در می آورند؟

·       اینجا هم سعدی دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک مور و شیر بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را  از آن  کیفیت می داند و ضمنا قانون دیالک تیکی یاد شده را اثبات می کند:
·       گذار از مور وارگی به برتر از شیر جنگی وارگی!

ت
نه موری که موئی کزان کمتر است
چو پر شد، ز زنجیر محکمتر است
·       معنی تحت اللفظی:
·       موری که از موئی باریکتر است، اگر با موران دیگر متحد شود، به تشکیل زنجیر مستحکمی منجر می شود.

·       سعدی اینجا نیز دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک مور و زنجیر بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن کیفیت است:
·        اتحاد موران باریکتر از مو (کمیت) به تشکیل زنجیری مستحکم (کیفیت) منجر می شود.
·       اینجا نیز قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی (تجمع مور و مو) و تشکیل زنجیر (تحول کیفی) را آموزش می دهد.
·       هرگز کسی در جهان قوانین دیالک تیکی را به خوبی سعدی آموزش نداده است.       

پ
پشه، چو پر شد، بزند پیل را
با همه مردی و صلابت، که او ست

·       معنی تحت اللفظی:
·       اگر پشه به تهاجم دسته جمعی مبادرت ورزند، فیل را به زانو در می آورند.
·       سعدی اینجا نیز به آموزش همان قانون دیالک تیکی مبادرت می ورزد.

ث
مورچگان را چو بود اتفاق
شیر ژیان را بدرانند پوست
·       معنی تحت اللفظی:
·       اگر مورچه ها متحد شوند، پوست شیر ژیان را می توانند بدرند.

·       سعدی اینجا نیز از به آموزش قانون دیالک تیکی یاد شده می پردازد.

·       وقتی از خردگرائی سعدی سخن می رود، به همین دلیل است.

·       خرد همیشه و همه جا با دیالک تیک دست در دست می رود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر