۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه

سیری در جهان بینی به آذین (29)


7 سال پس از خاموشی به آذین
به قلم رضا نافعی
سرچشمه:
صفحه فیس بوک رضا نافعی
(این گفتار در همایش شهر کلن «به یاد به آذین» روز جمعه  2006 /07/07 در تئاتر آرکاداش  خوانده شده است.) 

تحلیلی از شین میم شین
پیشکش به کاظم انصاری و یاد خروشانش
  
رضا نافعی
سخن را به کرانه می رانم با او به ساحل می نشینم  و به توصیف به آذین از شامگاه گوش می سپارم:
«روز گذشت.
خورشید در افق می میرد.
هوا از جنبش ایستاده.
جز آوای جادوئی دریا هر نوائی فروکش کرده است.
دریا سخن می گوید، – تنها و خود همه.
این سرنوشت او ست.
تا جهان بوده، با خود گفته و از خود پاسخ شنیده است.
اما ، در این ساعت، همهمۀ انبوهش خاموشی سر شب را سنگین تر می نماید .
بر شن های ساحل ، کودک بازیگوش ـ ناگهان ـ به خود می آید .
سر بر می دارد و با چشمان گشاده از حیرت، خود را با دریا تنها می یابد .
همبازی ها یک یک رفته اند.
او چرا درنگ می کند؟
آبی  دریا تیره و تیره تر می گردد.
تودۀ درختان جنگل در دور دست سیاهی می زند.
در خانه های پیرامون، چراغ روشن می شود.
زوزۀ شغالان از دور .
قار قار غوکان از نزدیک.
کودک،  ترس نه، دلشوره ای دارد.
باید برود.
اما این کپه ی به بازی فراهم آمده ی گوشماهی را چه کند؟
این هدیه ی دریا ست، با چیزکی هم از خود او و شادی یک روزش.
یک دم بر آن می شود تا آن همه را ـ مشت مشت ـ  پرتاب کند و باز به دریا بسپارد.
اما نه.
بگذار باشد و فردا دستمایه ی بازی کودکی یا کودکانی دیگر شود.
آری اینک این شما و این گوشماهی های کنار دریا…
پایان

·       این فراز واپسین اثر به آذین فوق العاده شاعرانه و ضمنا فوق العاده زیبا ست.

·       پیر پرولتاریا خویشتن را بسان کودکی خردسال تصور و تصویر می کند.

·       به آذین در مصاحبه ای نیز که در سایت موسوم به «نگرش» به صورت نوار صوتی منتشر شده، از خاطرات خردسالی رهائی ندارد.

·       حافظه نیرومند همه لحظه های زیست را در لوح ضمیر شاعر با دقتی مینیاتوری حک کرده است.

·       به آذین در هیئت خردسالی تیز اندیش، گوشماهی های صید کرده از دریای مثنوی را برای ما ـ بظاهر زندگان ـ به میراث می نهد و می رود.

·       ما میراث او را حتی الامکان علمی، عینی، رئالیستی و دیالک تیکی تحلیل کرده ایم و برای نسل معاصر و آتی به میراث می نهیم.
·       تا آنها نیز تحلیل واره ما را به متا تحلیل عینی ـ علمی ـ رئالیستی ـ دیالک تیکی بسپارند.

·   میراث پیشینیان باید به تبر تحلیل دیالک تیکی سپرده شود، یعنی جنبه ها و جوانب مثبت و مفید آن حفظ، تصحیح و تدقیق شود و بلحاظ کمی و کیفی توسعه داده شود و جنبه ها و جوانب منفی و مخرب آن حذف شود و بسان هر میراث مادی و معنوی کهنه و فرسوده به موزه تاریخ سپرده شود.

·       تفاوت جانور با انسان نیز عمدتا در همین خصیصه است:
·       نفی دیالک تیکی میراث مادی، فکری و فرهنگی پیشینیان.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر