۱۳۹۲ مرداد ۲۸, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (15)

پروفسور دکتر مانفرد بور 
برگردان شین میم شین
 فصل اول 
بخش ششم 
کارنامه هائی از فلسفیدن بورژوائی واپسین    
شوپنهاور و نیچه


 فلسفه بافی فریدریش نیچه (1844 ـ 1900) 
ادامه

1

·       دوستان من، اگر راستش را بخواهید، من به همان سان میان آدمیان می روم که به سلاخ خانه ای، به کشتارگاهی:
·       سلاخ خانه ای با شقه های منقطع از تن.
·       سلاخ خانه ای با اعضای منقطع از اندام.

2

·       بنظر من این خیلی وحشتناک است که آدمیان این چنین خرد و خراب در میدان و میدان های نبرد افتاده اند. 
3

·       چشم من هم اکنون و از دیرباز، هرچه می گردد، جز این نمی بیند:
·       شقه های منقطع از تن!
·       اعضای منقطع از اندام!
·       حوادث تیره و تار!
·       اما نه انسانی.
·       (فریدریش نیچه، «آثار سه جلدی»، جلد 3، ص 433، 1977)

4

 رنه دکارت (1596 ـ 1650)   
فیلسوف، ریاضی دان و عالم علوم طبیعی
از مؤسسین راسیونالیسم مدرن عصر جدید آغازین
تفکر راسیونالیستی او را کارتزیانیسم نیز می نامند.

·       بهتر است که دکارت ـ پدر راسیونالیسم و پدر بزرگ انقلاب ـ  را کنار نهیم که فقط و فقط اوتوریته خرد را برسمیت می شناخت.

5

·       خرد اما فقط وسیله است و دکارت فردی سطحی و ساده لوح بوده است.
·       (فریدریش نیچه، «آثار سه جلدی»، جلد 2، ص 649، 1977)

6

·       بر خلاف تصور رایج، انسان نماد توسعه و تکاملی در راستای بهتر و قوی تر و عالی تر نیست.

7

·       پیشرفت فقط و فقط ایده تازه و مدرنی است، یعنی ایده غلط و نادرستی است.
·       (فریدریش نیچه، «آثار سه جلدی»، جلد 2، ص 1166، 1977)

8

·       ما با واژه ی پیشرفت، سر خودمان کلاه می گذاریم.

9

·       زمان پیش می رود، ما هم می خواهیم فکر کنیم که همه چیزهای موجود در زمان نیز پیش می روند و توسعه، توسعه ای پیشرفت مند و بالنده است.

10

·       این اما سرابی بیش نیست که بینندگان را فریب می دهد:

الف


·       چون قرن 19 در مقایسه با قرن 16 پیشرفت محسوب نمی شود.



ب


·       چون روح آلمانی در سال 1888 در مقایسه با روح آلمانی در سال 1788 پسرفت کرده است و نه پیشرفت.



ت

·       «بشریت» اصلا پیشرفت نمی کند.

·       «بشریت» اصلا وجود ندارد.
·       (فریدریش نیچه، «آثار سه جلدی»، جلد 3، ص 828، 1977)

11

·       مقدمات عصر ماشین، مثلا مطبوعات، ماشین آلات، راه آهن، تلگراف و غیره مقدمات هزار ساله بوده اند که کسی جسارت استنتاج به خود نداده است.
·       (فریدریش نیچه، «آثار سه جلدی»، جلد 1، ص 983، 1977)

12

بهره کشی و استثمار جنسی
·       بهره کشی و استثمار که متعلق به جامعه فاسد و گندیده و معیوب و بدوی نیست.
·       بهره کشی و استثمار به ماهیت موجودات زنده تعلق دارد.

13


·       بهره کشی و استثمار ـ به مثابه فونکسیون ارگانیک اصلی ـ پیامد واقعی قدرت طلبی (اراده قدرت) است و قدرت طلبی یعنی زندگی طلبی (اراده زیست.)      

14

·       بهره کشی و استثمار به مثابه تئوری، به معنی تجدید است.
·       به مثابه واقعیت، حقیقت امر آغازین تاریخ است.
·       آدم ها اما نسبت به خود صادق نیستند تا بدان اقرار کنند.
·       (فریدریش نیچه، «آثار سه جلدی»، جلد 2، ص 729، 1977)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر