۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه

تمرین تفکر مفهومی (134)


شین میم شین

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 61)
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       معنی تحت اللفظی این بیت:
·       یک نفر زنده دل مرده بهتر است از هزاران نفر مرده دل زنده.

·       این بیت سعدی ارزش آموزشی خاصی در زمنیه تمرین تفکر مفهومی دارد:

الف

·       سعدی در این بیت، مقوله کمیت را به شکل  مفاهیم «تنی» و «عالمی» بسط و تعمیم می دهد.

ب

·       بعد، مقوله کیفیت را به شکل  مفاهیم «زنده دل» و «مرده دل» بسط و تعمیم می دهد.

ت

·       خواننده بی کمترین نیاز به تأمل می داند که عالمی بلحاظ کمی، بهتر و بیشتر از تنی است:
·       هزار به عنوان مثال بهتر و بیشتر از یک است.
پ

·       خواننده ضمنا می داند که زنده دل بلحاظ کیفی بهتر از مرده دل است.
·       چون زنده بهتر از مرده است.

·       سعدی می داند که خواننده و یا شنونده به این حقایق مبرهن و بدیهی آگاه است.

ث

·       سعدی می خواهد که خواننده و یا شنونده را به خود اندیشی وادارد.
·       به همین دلیل او را به مصاف هماندیشی می کشد.
·       و به همین نیت اعلام می دارد:
·       یک تن، زنده دل مرده بهتر است از یک عالم، مرده دل زنده.

1
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       سر در گمی خواننده و شنونده در این بیت سعدی پیشاپیش برنامه ریزی شده است، پیشبرنامه ریزی شده است:
·       چون بلحاظ کمی، عالمی بهتر و بیشتر از تنی است:
·       هزاران تن بهتر و بیشتر از یک تن است.

2
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       اما از سوی دیگر، زنده بلحاظ کیفی بهتر از مرده است.

·       دشواری قضاوت قطعی هم به همین دلیل است:
·       بلحاظ کمی کفه ترازو به نفع قطبی است و بلحاظ کیفی به نفع قطب دیگر.

3
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       سعدی وارد عمل می شود و خواننده و یا شنونده را از سر در گمی نجات می دهد:
·       او می توانست بگوید تنی زنده دل بهتر از عالمی مرده دل است.

·       و با تکیه بر تجارب خوانندگان و شنوندگان صحت حکم خود را اثبات کند.
·       همه می دانند که هزار مرده به اندازه یک زنده مؤثر واقع نمی شود.

4
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       سعدی ضمنا می تواند از خطه تجربه وارد عالم تئوری شود و بگوید:
·       در دیالک تیک کمیت و کیفیت، نقش تعیین کننده از آن کیفیت است.
·       و السلام!

5
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       سعدی ولی هنوز راضی نیست.
·       او می خواهد بذر اندیشه مبتنی بر نقش تعیین کننده کیفیت بر کمیت را چنان در مزرع ضمیر خواننده و شنونده بپاشد که بسان درختی تنومند درآید و اندیشه یاد شده هرگز فراموشش نشود:
·       به همین دلیل به جای گفتن «تنی زنده دل بهتر از عالمی مرده دل»، می گوید:
·       « تنی زنده دل مرده و دفن و کفن شده یعنی بی جان، بهتر از عالمی مرده دل زنده و متحرک» است.  


6
تنی زنده دل خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

·       این بدان معنی است که کیفیت میلیون ها بار بهتر از کمیت است.

·       این ضمنا بدان معنی است که در نقش تعیین کننده کیفیت بر کمیت هرگز نباید تردید کرد.

·       اگر چیزی بلحاظ کمی صد بار بهتر از چیز دیگر باشد، که بلحاظ کیفی بهتر است، باز هم باید چیزی را انتخاب کرد که بلحاظ  کیفی بهتر است:
·       تنی زنده دل را باید بر عالمی مرده دل ترجیح داد.

·       سعدی بارها و بارها از همین ترفندهای آموزشی ـ پسیکولوژیکی استفاده می کند:
·       به عنوان مثال:

اسب تازی و گر ضعیف بود
باز هم از طویله ای خر، به!

·       معنی تحت اللفظی:
·       یک اسب تازی بهتر از دهها خر است.

·       خواننده اکنون می تواند دست به خوداندیشی زند، تمرین کند و به ترفند سعدی پی ببرد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر