۱۴۰۱ تیر ۱۳, دوشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۱۹۵)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

 فصل سیزدهم

کتاب کشفیات

 

 

۱۳

از رازی پرده برافتاد.

 

دلیل ارزشمندی «کاپیتال» برای شعور طبقاتی کارگران

و

دلیل خطرناکی آن برای سرمایه داران و قلمفرسایان آنان

 

اما چه بود؟

 

مارکس

به

بررسی تاریخ پیدایش کاپیتالیسم (سرمایه داری)

مبادرت ورزید.

 

مارکس

تولد سرمایه

را

به

شرح زیر

توضیح داد:

«سرمایه وقتی به دنیا آمد،

از

 سر تا پایش

از

هر سواخ و سنبه اش،

خون و چرک و کثافت

بیرون می زد.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۷۸۸)

 

مارکس

طرز و طریق رشد سرمایه را نشان داد.

 

سؤال

اما

این بود

که

سرمایه چگونه رشد می کند و تکثیر می یابد،

در ضمن اینکه استثمار و ذلت توده های کارگر لایتغیر می ماند و چه بسا حتی شدت می یابد؟

 

راجع به این راز

(راجع به دیالک تیک تکثیر سرمایه بورژوازی و تکثیر ذلت پروتاریا)

مدافعان و مداحان بورژوازی

افسانه ها می بافتند

و

از

مبتنی بر اراده الهی بودن و ابدیت سرمایه داری

دم می زدند.

 

(یعنی

دیالک تیک تکثیر ثروت بورژوازی و تکثیر ذلت پرولتاریا

را

امری الهی و ابدی

جا می زدند.

مترجم.)

 

حتی

علمای صادق بورژوایی

قادر به گشایش این راز نبودند.

 

(هگل

فیسلوف بزرگ بورژوایی

پس از زدن کلی زور

همان حرف کلی حضرت علی را تکرار کرده بود:

انباشت ثروت در قطبی

در نتیجه انباشت ذلت در قطب دیگر

امکان پذیر می گردد.

مترجم.)

 

مارکس

این راز را با تئوری اضافه ارزش خویش

افشا می کند.

 

 

مارکس

خطوط اساسی تئوری اضافه ارزش خویش

را

در سال های ۵۰

کشف کرده بود

و

در

جلسات شامگاهی

(آموزشگاهی)

با

همرزمان انگشت شمار خود در میان نهاده بود.

 

مارکس

اکنون

تئوری اضافه ارزش خویش

را

به

طرز سیستماتیک

در

«کاپیتال»

به

اطلاع بشریت

می رساند.

 

کسی جز فریدریش انگلس

نتوانسته

ماهیت این کشف علمی مهم مارکس

را

دقیق و ضمنا قابل فهم برای عموم

تشریح کند.

 

به همین دلیل

رشته کلام را به دست انگلس می دهیم.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر