۱۴۰۱ تیر ۲۴, جمعه

زندگی مارکس و انگلس (۲۰۶)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل چهاردهم

«مبارزه انترناسیونال در راه حقوق بشر.»

 

 ۲

گردهمایی برنامه ریزی شده،

انعکاس پیشرفت سیاسی بود که پس از دوره ارتجاع در سال های ۵۰ قرن ۱۹

در

جنبش دموکراتیکی و قبل از همه در جنبش کارگری

دوباره حاصل آمده بود.

آنهم در مقیاس بین المللی.

 

در ایتالیا و آلمان

 در سال های ۵۰ قرن ۱۹

مبارزه در راه تشکیل وحدت ملی

دو باره شعله ور شده بود.

 

 

مارکس و انگلس

در

نوشته های متعدد زیر در این چالش های سیاسی شرکت داشتند:

«آقای فوگت»

«پو و راین»

«سووین»

«نیتسا»

«راین»

 

در

روسیه

پس از شکست در جنگ کریمه (۱۸۵۳ ـ ۱۸۵۶)

قیام های دهقانی

پشت سر هم شعله ور می شدند

و

در

سال ۱۸۵۶

طبقه اشراف فئودال

را

به

لغو نظام ارباب ـ رعیتی

واداشته بودند.

 

کارگران فرانسه و انگلس

پس از یک دهه افلاج

دو باره به حربه اعتصاب دست می بردند.

 

اگرچه

سنن آنها

متفاوت بود،

اما

علیرغم آن

کند و یا تند

در می یافتند

که

آنها

بدون سازمان یابی مستقل

ضعیف خواهند ماند.

 

و

پراتیک مبارزه طبقاتی

به

آنان

نشان می داد

که

باید به تفاهم با یکدیگر برسند

خواه

در

مقاومت مشترک بر ضد اعتصاب شکنان کشور همسایه

و

خواه

در

اتخاد موضع واحد در زمینه مسائل بین المللی.

 

تضادهای بین المللی

کم نبود:

از

سال ۱۸۶۱

در

ایالات متحده امریکا

جنگ داخلی

 بین دولت های برده دار جنوب و دولت های بورژوایی ـ پیشرفته شمال

شعله بود.

 

موضع یکپارچه طبقه کارگر انگلیس

بارها

مانع مداخله دولت انگلیس در جنگ داخلی امریکا به نفع دولت های برده دار جنوب

گشته بود.

 

موضع مارکس و انگلس

در

 این جنگ داخلی امریکا

روشن تر از آفتاب بود:

«کارگر در پوست سفید

نمی تواند به کسب آزادی نایل آید،

اگر کارگر در پوست سیاه،

غلام حلقه به گوش بماند.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۱، ص ۵۳۶)

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر