۱۴۰۱ تیر ۲۰, دوشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۰۱)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

 فصل سیزدهم

کتاب کشفیات

 

۱۹

«ناقوس مرگ مالکیت خصوصی سرمایه داری

طنین افکنده است.»

  

مارکس

در

«کاپیتال»

به

تجزیه و تحلیل وضع کارگران در کاپیتالیسم

 بسنده نکرد.

 

 

مارکس

اثبات کرد

که

در

چارچوب شیوه تولید کاپیتالیستی

تضاد میان نو و کهنه

یعنی

تضاد میان نیروی  مولده جامعتی و طبقه کارگر

از

سویی

و

تمرکز مستمر و رشد یابنده ثروت جامعتی در دست قشر هرچه انگشت شمارتر انحصارطلبان (مونوپولیست ها)

از

سوی دیگر

به

طرز جلوگیری ناپذیری

شدت می یابد.

 

مارکس

این شناخت

را

در

کلام به طرز علمی اثبات شده ای با کاربردی وسیع

تبیین داشت:

«انحصار (مونوپول) سرمایه

به

قید و بندی بر شیوه تولید

(به قید و بندی بر دست و پای نیروهای مولده و مناسبات تولیدی)

تبدیل می شود.

شیوه تولیدی

که

انحصار سرمایه

با

آن

و

تحت آن

شکوفا شده است.

 

سانترالیزاسیون (تمرکز، مرکزیت یابی) وسایل تولید

و

جامعتی گشتن کار

به

نقطه ای می رسند

که

با

پوسته کاپیتالیستی شان

در

تضاد آشتی ناپذیر

قرار می گیرند

و

به

انفجار پوسته کاپیتالیستی

منجر می شوند.

 

ناقوس مرگ مالکیت خصوصی سرمایه داری طنین می افکند.

سلب مالکیت کنندگان،

به نوبه خود

سلب مالکیت می شوند.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۷۹۱)

 

 

(این جمله مارکس

 را

دایرة المعارف روشنگری

با

بسط و تعمیم دیاک تیک فرم و محتوا

به شکل دیالک تیک مناسبات تولیدی سرمایه داری (به ویژه مالکیت خصوصی) و نیروهای مولده

توضیح می دهد:

نیروهای مولده به مثابه محتوا و یا هسته

رشد مستمر می یابند

و

 در

فرم و یا پوسته تنگ کهنه

نمی گنجند.

به

همان سان که مثلا کودک رشد فیزیکی مستمر می کند و کفش و شلوار و کت و پیراهنش

 تنگ و تنگ تر می گردند و جر می خورند.

 

منظور مارکس از سلب مالکیت از سلب مالکیت کنندگان

قانون دیالک تیکی نفی نفی

است:

اقلیت استثمارگر

(برده داران، فئودال ها و سرمایه داران)

که

با

سلب مالکیت از توده

(یعنی با غصب وسایل تولید جامعه اشتراکی اولیه به قدرت رسیده اند)

اکنون

توسط جامعه

به

نوبه خود

سلب مالکیت می شود.

 

به عبارت دقیقتر

بسان توده

مالک مشترک وسایل تولید می گردند.

مالکیت

از بین نمی رود.

مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید

با

مالکیت اشتراکی بر آنها

جایگزین می شود.

مترجم.)

 

سلب مالکیت از سلب مالکیت کنندگان

یعنی

واپس ستاندن چیزی

از

سلب مالکیت کنندگان

(سرمایه داران)

که

کارگران

نسل اندر نسل

تولید کرده اند.

چیزی

که

توسط سرمایه داران

 چپاول شده است.

 

با

تبدیل مالکیت خصوصی بر وسایل تولید به مالکیت جامعتی بر وسایل تولید

تحت رهبری طبقه کارگر انقلابی عمل کننده و حزبش

راه برای گذار به نظام انسانی فارغ از استثمار و سرکوب و ستم و جنگ

هموار می گردد.

 

بدین طریق

شعار قدیم زحمتکشان

تحقق می یابد:

آنچه به دست خلق تهیه و تولید شده،

باید متعلق به خلق گردد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر