۱۴۰۰ دی ۲۶, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۵۱۰)

Bild 

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۵۱ ـ ۵۲)

بخش نهم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

که افتد، کز این نیمه هم سروری

بماند گرفتار در چنبری

اگر کشتی این بندی ریش را

نبینی دگر، بندی خویش را

 

معنی تحت اللفظی:

از کشتن اسرای دشمن خودداری کن

تا

اگر سرداری از سپاه تو هم اسیر شود، دشمن هم نکشد بلکه معاوضه کند.

 

دلیل سعدی این است که اگر سردار اسیر دشمن را کشتی، دشمن هم اسرای تو را می کشد.

اکنون پیمان های بین المللی این رهنمود سعدی را تضمین می کنند، البته نه فقط به دلیلی که سعدی ارائه می دهد، بلکه به دلیل هومانیسم و یا به دلیل آنچه که از هومانیسم بورژوائی آغازین باقی مانده است.

دلیل سعدی در خودداری از کشتن فوری سردار دشمن، از بی خبری او از هومانیسمی، که در شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند» نمایندگی می کند، خبر می دهد.

کسانی که در کشور سعدی بعدها به پادشاهی و خلافت و ولایت رسیدند، سرداران بی سلاح پرولتاریا را فوری گردن زدند، چون احتمال این که سرداران شان روزی اسیر پرولتاریا شوند، وجود نداشت.

 

۲

نترسد که، دوران اش بندی کند

که، بر بندیان زورمندی کند

 

کسی بندیان را بود دستگیر

که خود بوده باشد، به بندی اسیر

 

معنی تحت اللفظی:

کسی که به اسرا زور می گوید، نمی داند که امکان آن هم وجود دارد که خودش اسیر شود

و

کسی از اسرا دستگیری می کند

که

خودش روزی اسیر شده باشد.

 

به نظر سعدی دو دسته از انسانها به آزار و زجر زندانیان و اسرا دست می زنند:

اولا

 آنها که از اسارت خویش و به زندان افتادن خویش باکی نداشته باشند.

ثانیا

 آنها که خود اسیر و زندانی نبوده باشند.

 

دلایل دوگانه سعدی

دلایل معرفتی ـ نظری اند.

 

سعدی در بیت اول

برای اسیرآزاری دلیل عقلی (راسیونال) عرضه می دارد:

دلیل اسیرآزاری

را

کوته اندیشی

می داند.

 

سعدی در بیت دوم

برای اسیرآزاری

دلیل تجربی (امپیریکی) عرضه می دارد:

کسی که اسارت را تجربه کرده باشد،

اسیرآزاری نمی کند.

 

دلایل سعدی غلط و نادرست نیستند.

ولی دقیق و کامل و جامع و کافی و عام و فراگیر هم نیستند.

 

مثال:

در کشور سعدی

همنوع ستیزان و اسیرآزاران و پایمال کنندگان حقوق زندانیان و اسرا

چه بسا

 از کسانی تشکیل می یابند 

که 

خود روزگاری در اسارت و زندان و تحت شکنجه و آزار بوده اند.

 

شناخت حسی و تجربی برای اتخاذ تصمیمات عقلی و علمی کفایت نمی کند.

 

سؤال

 

شناخت حسی

تنها و تنها

در پیوند دیالک تیکی با شناخت (۱)،

در

 دیالک تیک حسی و (۲)

 می تواند به بار بنشیند، آنهم اگر وابستگی طبقاتی اجازه دهد.

 

جواب

 

شناخت تجربی تنها و تنها در پیوند دیالک تیکی با شناخت عقلی،

در

دیالک تیک حسی و عقلی

می تواند به بار بنشیند، آنهم اگر وابستگی طبقاتی اجازه دهد.

 

سؤال

 

بندی بودن صرف، شکنجه دیدن صرف، انسان را به (۳)  سوق نمی دهد.

 

 جواب

 

بندی بودن صرف، شکنجه دیدن صرف، انسان را به هومانیسم سوق نمی دهد.

 

سؤال

 

برای هومانیست شدن باید ساز و برگی تمام از (۴) کل اندیش (۵)

با خود داشت.

 

جواب

 

برای هومانیست شدن باید ساز و برگی تمام از خرد کل اندیش (فلسفه علمی) با خود داشت.

 

هومانیسم و خرد در سراسر تاریخ بشری دست در دست یکدیگر بوده اند و خواهند بود.

 

بی دلیل نیست که انسان ستیزان جهان قبل از همه به قلمع و قمع خرد و خردگرایان پرداخته اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر