۱۳۹۱ مرداد ۶, جمعه

طنزهائی از عبید زاکانی (1)

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی (701 ـ 772 هجری قمری)
شاعر و نویسندهٔ طنزپرداز فارسی‌زبان قرن هشتم هجری
در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ه.ق. در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشوده بود.
آثار:
رسالهٔ اخلاق الاشراف
ریش نامه
صد پند
ترجیع بند ج...
تضمینات و قطعات
رباعیات
رسالهٔ دلگشا
تعریفات ملا دو پیاز
منظومه موش و گربه
منظومه سنگتراش
رسالهٔ تعریفات ملا دو پیازه


طنز اول


کسی به راهی معلوم می رفت.
دو نفر در کنار او شدند و پرسیدند :
«راستی ما سه نفر به کجا می رویم ؟!»

طنز دوم

کسی با نردبان در باغ دیگری رفت تا میوه بدزدد .

صاحب باغ برسید و گفت :

«در باغ من چه می کنی؟»

گفت :
« نردبان می فروشم.»

گفت:
« نردبان در باغ من می فروشی؟»

گفت:
« نردبان از آن من است، هر کجا خواستم، می فروشم!»


پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر