۱۴۰۳ آبان ۱۳, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حقیقت امر اتمی (فاکت اتمی) (۲) (بخش آخر)

  

  پروفسور دکتر هوبرت هورستمن

برگردان

 شین میم شین

  

۱۱

·     طرح نئوپوزیتیویستی مربوط به خصلت مواد معرفتی، تلاشی برای پرهیز از دیالک تیک روند شناخت است و به لحاظ اسلوبی (متدیکی) مبتنی بر انتقال کلیشه ای چیزهای منطق صوری بر تئوری شناخت است.

 

۱۲

·     در تخمین مضاعف به عنوان مثال از احکام اتمی (عنصری)، احکام به اصطلاح مولکولی سرهم بندی می شوند.

 

۱۳

·     قاعده مربوط به تشکیل مولکول های منطقی با استفاده های درخور در کلیه تخمین های منطقی ـ مته متیکی (ریاضی) دیگر نیز قابل استفاده است.

 

۱۴

·     در منطق اکستنسیونال (مصداقی)، ارزش حقیقت احکام مولکولی (مرکب) به مثابه فونکسیون ارزش حقیقت احکام اتمی منطبقه تلقی می شود

·     این بدان معنی است که نوعی «اتمیزاسیون» ارزش حقیقت به مورد اجرا گذاشته می شود.

 

۱۵

·     پوزیتیویسم منطقی ساختار مستقل (دیسکرت) احکام را مطلق می کند و به ساختار احساس ها و استنباطات (ادراکات) منتقل می سازد.

 

۱۶

·     احساس های بشری همان طور که قانون وبر ـ فشنر مربوط به امواج تحریکی حساس نشان می دهد، اگرچه خصلت نسبتا مستقل (دیسکرت) دارند، اما «آغازین»، «اتمی» و ایزوله از یکدیگر نیستند.

 

۱۷

·     مراحل حسی و عقلی شناخت، همیشه وحدتی را تشکیل می دهند.

 

·     مراجعه کنید به دیالک تیک حسی و عقلی (سنسوئال و راسیونال)

 

 

حسی و عقلی

(سنسوئال و راسیونال)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14897

 

۱۸

·     با هر ادراک حسی بر مبنای نویرودینامیکی (بر مبنای عصبی ـ پویایی) بازتاب های مشروط و نامشروط سیستم علامتی اولیه در انسان ها، تأملات بر مبنای کردوکار مشروط ـ بازتابی سیستم علامتی ثانویه در پیوند است.

·     این بدان معنی است که احساس های حسی منفرد در فرم «بی غل و غش» و «آغازین» وجود ندارند.

·     بلکه همواره توسط شعور، بسته به تجارب معین و غیره افراد تحت تأثیر قرار می گیرند.

 

۱۹

·     این در زمینه زبان، حاکی از این واقعیت امر است که  هر حکم معنامندی حاوی مفهوم سازی های تئوریکی معینی است.

 

۲۰

·     حکم اتمی مورد نظر پوزیتیویسم منطقی، نه فاکت، بلکه فیکسیون (داستان پردازی) است.

 

۲۱

·     احساس هایی که تصاویر خواص و مشخصات منفرد و عینی اند، نیز به طور مجزا (ایزوله) از یکدیگر و به طور بی رابطه با یکدیگر وجود ندارند.

·     بلکه با مناسبات (رلاسیون های) معینی با یکدیگر پیوند دارند.

·     مناسباتی (رلاسیون هایی) که بر مبنای شان ادراک (استنباط) کلیتی و ساختاریافته تشکیل می یابد.

 

·     مراجعه کنید به اتمیسم منطقی، فیزیکالیسم

 

 

اتمیسم منطقی

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7756

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7748

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7755

 

پایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر