۱۴۰۲ خرداد ۲۲, دوشنبه

در دل شب (۳)

 

کیتی هندرسون

برگردان

میم حجری

 

در بیمارستانی

 پرستارهای شبکار مشغول کارند

و

آدم خیلی خیلی پیری

چشمانش را می بندد

 و

برای آخرین بار

می خوابد.

 

در همان بیمارستان، در طبقه دیگری،

نوزادی از مادر زاده می شود.

 

مادر و پدرش

نوزاد را در بغل می گیرند و خوشحالند.

 

در هنگامه ای که تقریبا همه آدم ها خفته اند،

زندگی این نوزاد شروع می شود.

 

از جلوی بیمارستان و مغازه ها و اداره های بسته در خیابان های خالی   

 قطاری از قیر شب می گذرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر