۱۴۰۰ مهر ۱۷, شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۳۸)

   Ist möglicherweise ein Cartoon von 1 Person

 هومانیسم (بشردوستی) اصیل و بی ریای کودکان

میم حجری


۸۹۶۰

سنگ سخنگو

سگ سخن جو
ترجمه معیوبی است.
مرهم را بر زخم می نهند و نه بر درد.
حاشا
 فعل مثبت می طلبد:
حاشا که بیهوده زیسته باشم

ویرایش:
اگر بتوانم دلی را نشکنم
بیهوده نزیسته ام 
 اگر بتوانم به کاهش رنج کسی نایل آیم
یا
 بر زخم کسی مرهم نهم
 یا
مرغکی را به آشیانه بر گردانم  
 حاشا که بیهوده زیسته باشم
 امیلی دیکنسون



۸۹۶۱

سنگ سخنگو

غریو بی قراران
 
صدایت تمام قد
غریو بی قراران است
سر بر آستان جانان
جاودانه شدی
حسرتا و دریغا!
بیداد رخصت نداد
برمزارکشتگان بی مزار
خنیاگرانه مویه ساز کنی
وچنین،
چشم بر در،
حسرت به دل
  پر گشودی
علی صبوری



۸۹۶۲

سنگ سخنگو

درخرمن گیسوی هرزن افغان
علی صبوری
 
سر دختران را بریدن،
درتشت خون گذاشتن ،
ودربازارهای کابل چرخاندن
. کارقبیله ی آدم نیست.
ازچه جنمی هستی تو؟
پشم و پِشکَل یابو!
که مادر، درپستو ، پنهان می کنی؟
درخرمن گیسوی هر زن،
هزاران شمشیر پنهان است.
تا ترا به غار ها باز گردانند
دستان خون آلوده ات وبال گردنت باد!
باتو بازبان آدمی نمی توان سخن گفت
آمودریا با ارتش کوسه ها به ساحل آمده
تا به آنجا که سزاوارتواست بازگردی
دهان گاله فروبند
وبیاموزکه زنان ،
با گندم زاران گیسو
وچشمان آهو
. به آواز بلند می خوانند
وترا و تبار ترا نمی خواهند
نفرین کوه ها و صخره ها
برسرت فرومی ریزد
وجنازه ات تفاله کفتاران می گردد
به قمار تاریکی پنجه افکنده ای
پاپوش ها بر جای گذارو‌
گورت را گم کن.

پایان


۸۹۶۳

سنگ سخنگو


نمایندگان حزب سرخ (Rødt) در پارلمان نروژ! 

قابل توجه رفقای چپ خودمونی!
در این حزب
 بعضی ها هنوز مائویست دو آتیشه ان،
بعضی ها سوسیالیست دو آتیشه،
بعضی ها هم کمونیست دوآتیشه،
اما در کنار هم
به خوبی تونستن یه حزب متحد درست کنن که در عرض مدت کوتاهی در عرصه سیاست نروژ حرفی برای گفتن داره!
حزبی که به نامهای "پرافتخار" احزاب تشکیل دهنده گذشته اش دودستی نچسبیده!
 حزبی که نگاه به جلو داره، و نه به پشت سر!
اسم حزب "حزب سرخ" هست،
به همین سادگی، به همین فراگیری!

در اساسنامه حزب در پیش و پسوندش نام نروژ و شرط نروژی بودن برای اعضاش نیومده،
 همینقدر ساده، همینقدر وفادار به جنبش بین المللی!
ترکیب سنی منتخبین حزب بسیار جوونه، اما درکنارشون و بعنوان پشتوانه ای قوی بسیاری از با تجربه های حزب رو دارن و از حمایت، دانش و مشاوره و تلاششون بهره مندن!
و تناسب جنسیتیشون هم که دقیقا 50 ـ 50 ست و کسی به بهانه "کم تجربگی" و انواع و اقسام بهانه های دیگه "پس" زده نشده!
به امید شکوفایی هرچه بیشتر چپ خودمونی!


سگ سخن جو

 

حزب چه تعریفی دارد؟
آش شلم شوربا که حزب نمی شود،
ای جماعت باسواد.
جبهه می شود.
جبهه همیشه وجود داشته است و نوبر نروژ نیست.
احزاب چپ کذایی
 احزاب امپریالیستی اند.
برای عوامفریبی
سنگ توده به سینه می زنند.
توده ولی خر نیست.
 به همین دلیل در آلمان 

حزب امپریالیستی اصلی و سنتی را انتخاب کردند
 و نه حزب چپ کذایی را.


۸۹۶۴

سنگ سخنگو

حریف
 که به زبان ترکی کامنت نگذاشته است.
به زبان فارسی
 ترک و کرد و لر اعتبار دارد.
کسانی که ترک را تورک و کرد را کورد می نویسند
از این تخریب زبانی
فضیلتی پانیستی
برای خود سر هم بندی می کنند.
افرادی بی فرهنگ و ضد فکر و فرهنگند.
کسی که به خرد اندیشنده پایبند باشد
 به تخریب زبان کمر برنمی بندد


۸۹۶۵

سنگ سخنگو

بانوی شرقی 
چه غرشی دارد توفان ها .. 

چه رعد ی می زند
حس تو بر تن کلمات م
تماشا یی ست
جنبش ابر ها
در مارتون پگاه یی در من
تا
تنهایی شب
که تو را
بر سقوط قطرات می نویسد به روی شیشه مه گرفته پنحره ها ....
باران ی که کوچه ها را به سکوت می برد ..
و
انجماد خیابان ها را از بارش برف ها .....
تماشا کن
اولین درز ورود تابش آفتاب به پرنسس کلمات
که
از لبهای تو
مرا صدا خواهد زد ..
تماشا کن
نیمه شب آسمان صاف را
و
بوسه های نوازشگر م بر لطیف ترین شعری که تو
به زیر نارون های رنگارنگ سرودی ..
با من برقص
در
جاده که به دهکده سکوت می رسد ......
اواز ی نیست جز بوسه هایی
که زوزوی بادها
موسیقی ش را می نوازد
و
من
تا
پگاه
تو را بوسید ه ام
و
خورشید
گیس طلایی ش را از بوسه های من و تو
بر تن بنفشه های وحشی
می پاشوند ...
تمام واژه های من
برای ستایش تو ، از یشلاق ها می آیند
و با پر پرندگان
بر تن رویا
خواهم نوشت

پایان

مملو از خطای نگارشی است.
خسته م
از
صدای
مارش ها
که
پیران ،
اغاز گر
جنگ ند
و
جوانان ،
کشته
شدگان
آن
حریف

 
سگ سخن جو

 
جنگ چیست؟
جنگ فرمی از مبارزه طبقاتی است.
مبارزه طبقاتی چیست؟
مبارزه طبقاتی
مبارزه میان طبقات اجتماعی است.
بنابرین
جنگ
جنگ پیران با یکدیگر نیست.
تحلیل دموگرافیکی از جنگ
نشانه نادانی است
فئودالی ـ قرون وسطایی است
یعنی اصلا
معاصر نیست
ضمنا خرافی است.


۸۹۶۶

سنگ سخنگو

یکی از اشتباهات سیاسی ما (حزب توده و سازمان فدائیان خلق) مخالفت ویا عدم حمایت مااز بنی صدر در دوره انتخابات و دوره بعد از پیروزی ریاست ایشان تحت عنوان لیبرال و مدافع سازش باغرب که در واقع از بازرگان شروع شد وبعد ادامه یافت تا مزد حمایت مطلق از خمینی گرفتیم و مارا به بالای چوبه دار هدایت کردند. لازم است برگردیم به دور اول انتخابات ریاست 5 بهمن و رقبای بنی صدر در نخستین انتخابات آزاد تا اردبیهشت 60
بنی صد با 11 میلیون رأی برنده مطلق این انتخابات شد
زندگی سیاسی بنی صدر درست شبیه هاشمی رفسنجانی فراز نشیب وقابل نقد. اگر اشتباه نکنم جبهه ملی از حامیان بنی صدر بود
پیشنهاد میکنم و چه خوب خواهد بود نامه مشترکی ازداخل و خارج کشور بمناسبت در گذشت بنی صدر و تجلیل وتسلیت درسطح وسیع امضاء ومنتشر شود.
زرگریان


 سگ سخن جو

 

حزب توده
اگر حزب توده می بود
مرتکب خطاهای خطیر نمی شد.
حزب توده
بیگانه با توده بود و دنبال هر ننه قمری می افتاد.
بدون شعور انقلابی
حزب انقلابی تشکیل نمی یابد.
البته حزب توده
با شعورترین حزب کشور بود
بقیه احزاب و سازمان ها ول معطل بوده اند
حزب توده فردا
حزب توده 

خواهد بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر