پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
شین میم شین
مقدمه
همبستگی میان جوامع سوسیالیستی
سیاست انترناسیونالیستی دولت های سوسیالیستی
همکاری برابرحقوق احزاب کمونیستی
۲
همبستگی میان جوامع سوسیالیستی
۱
· در مقابل قانون منطقی عام الاعتبار، مبنی بر برقراری «یکباره و همزمان» سوسیالیسم در کلیه کشورهای پیشرفته سرمایه داری، اکنون این واقعیت امر تاریخی قرار دارد، که تضادها و رویاروئی های اجتماعی در کشورهائی تا حد غیرقابل تحملی تشدید می شوند، که استثمار بی رحمانه تر است و ستم فرم های دهشت انگیزتری به خود گرفته است.
۲
· وحدت منطقی و تاریخی، خود یک وحدت دیالک تیکی است.
· این بدان معنی است، که آن خود آبستن تضادها ست، تضادهائی که باید در جریان روند تاریخی حل شوند.
(به عبارت ساده تر، ما با دیالک تیک منطقی ـ تاریخی سر و کار داریم، یعنی با وحدت و تضاد همزمان منطقی و تاریخی به مثابه دو قطب دیالک تیک واحد.
و در دیالک تیک منطقی ـ تاریخی، نقش تعیین کننده از آن تاریخی است.
مترجم)
۳
· پس این امکان واقعی وجود دارد، که انقلابی با سمتگیری سوسیالیستی، نه در کشورهای متروپل، بلکه در ممالک وابسته صورت گیرد.
۴
· وقوع انقلاب سیاسی را در ممالک وابسته، بیشتر می توان انتظار داشت، تا در کشورهای به لحاظ اقتصادی پیشرفته تر.
· زیرا طبقه کارگر کشورهای پیشرفته در استثمار کشورهای فقیر ذینفع است.
۵
· آموزه های «پاره شدن زنجیر در سست ترین حلقه» قدرت های سرمایه داری و «امکان ساختمان سوسیالیسم در یک کشور» بازتاب این تضاد هستند.
۶
· شکی نیست، که در این رابطه، تضادهای خاصی در مرحله ساختمان سوسیالیسم بروز خواهند کرد.
(مراجعه کنید به کتاب هولتس تحت عنوان «شکست سوسیالیسم و آینده آن»)
۷
· اگر به دنبال پیروزی انقلاب در یک کشور به لحاظ اقتصادی عقب مانده، سلسله ای از انقلابات در کشورهای متروپل صورت نگیرد (همانطور که بعد از پیروزی انقلاب اکتبر، علیرغم انتظارات اولیه لنین، در آلمان، اطریش و مجارستان شکست خورد و در انگلستان و فرانسه حتی گامی در جهت انقلاب برداشته نشد)، انقلاب پیروزمند در آن واحد بار دو وظیفه مهم را بر دوش خواهد داشت:
الف
· وظیفه اول، رسیدن به سطح توسعه فنی کشورهای پیشرفته خواهد بود.
ب
· وظیفه دوم پی ریزی شیوه تولید جدید خواهد بود.
۸
· اما انجام این وظایف دوگانه، به مراتب دشوارتر خواهد شد، اگر کشورهای سرمایه داری دور و بر به مبارزه با ساختمان سوسیالیسم در آن کشور برخیزند، از هر توطئه ضد انقلابی حمایت به عمل آورند و از برتری مادی خود بهره برداری کنند.
۹
· این وضع در اتحاد شوروی حاکم بود و در چین، کره شمالی، ویتنام و کوبا هنوز هم حاکم است.
۱۰
· در دوران جهانشمولی وسایل ارتباط جمعی، سمپاشی تبلیغاتی بی امان و بی وقفه نیز بدان اضافه خواهد شد و گوش مردم کشور در حال ساختمان سوسیالیسم از بوق و کرنای رفاه خارق العاده کذائی رایج در کشورهای سرمایه داری کر خواهد شد.
۱۱
· از سوئی، شرایط فنی، سطح آموزشی و وسایل حکومتی در کشورهای پیشرفته سرمایه داری ـ اغلب ـ چندان توسعه یافته اند، که براندازی انقلابی بهترین شرایط را برای ساختمان سوسیالیسم در اختیار توده ها قرار خواهد داد.
۱۲
· از سوی دیگر تضادهای حاد در بهره وری سرمایه منجر بدان می شوند، که طبقه کارگر حتی حقوقی را که به ازای مبارزه طبقاتی پرتلفات و پر رنج و درد به دست آورده، از دست بدهد و اقشار وسیعی از آن، به شرایط اجتماعی اسفناکی گرفتار شوند، که حتی به تصور کسی نمی رسید.
۱۳
· بحران دموکراسی سیاسی، تخریب شبکه خدمات اجتماعی، بیکاری توده ای و بی دورنمائی از آن جمله اند.
۱۴
· توان صف آرائی افزایش می یابد.
۱۵
· قدرت نشان دادن واکنش و ارائه آلترناتیوهای متناسب با سطح شیوه تولیدی مدرن نیز وجود دارد.
۱۶
· پرسش بی پاسخ هنوز این است، که در آینده، کجا وضع انقلابی پدید خواهد آمد.
۱۷
· از این رو ست، که مسئولیت احزاب کمونیست در کشورهای متروپل در جهت آماده سازی طبقه کارگر، به مثابه قدرت سازمان یافته، برای انجام تحولات اجتماعی افزایش می یابد.
۱۸
· اگر ساختمان سوسیالیسم در یک کشور، تحت شرایط دشوار انجام گیرد، یکی از گشتاورهای مهم بقا و شکوفائی آن، برخورداری از حمایت طبقه کارگر کشورهای هنوز سرمایه داری، به ویژه در ممالک پیشرفته خواهد بود.
۱۹
· منظور من فقط اهمیت ایدئولوژیکی همبستگی بین المللی برای توسعه شعور سوسیالیستی و یا قوت قلب ناشی از آن نیست، بی آنکه بخواهم بدان کم بها دهم.
· منظور من حمایت مالی نیز هست، که نقش بسیار مهمی می تواند بازی کند.
۲۰
· اما مهمتر از همه این است، که سازمان های دموکراتیک در دول سرمایه داری و طبقه کارگر بتوانند، از طریق احزاب و سندیکاها رژیم کشور خود را تحت فشار قرار دهند و جلوی مداخلات تجاوزگرانه را بگیرند و یا نیروهای مداخله گر را تضعیف کنند.
۲۱
· ما در سال های اخیر، شاهد یکی از واماندگی های طبقه کارگر آلمان بودیم، وقتی که رژیم سوسیال ـ دموکرات به تجاوز امپریالیستی علیه یوگوسلاوی مبادرت ورزید.
۲۲
· بدترین واماندگی تاریخی طبقه کارگر آلمان اما عبارت بود از رفتار آن، به هنگام حمله آلمان فاشیستی بر اتحاد شوروی، در سال ۱۹۴۱.
۲۳
· انترناسیونالیسم طبقه کارگر ـ اما ـ فقط بیمه ای برای وضع غیرعادی نیست، که هر وقت، سوسیالیسم در جائی به خطر افتاد، به کار گرفته شود.
۲۴
· انترناسیونالیسم طبقه کارگر به معنی آمادگی مدام وابستگان طبقه و سازمان های آن است، برای پشتیبانی از برادران طبقاتی و سازمان های آنها در سراسر جهان، برای حمایت از مبارزه آنان و فداکاری در راه آنان.
۲۵
· پیش شرط انترناسیونالیسم، شعور طبقاتی است.
۲۶
· انترناسیونالیسم گشتاوری از شعور طبقاتی در حال توسعه و تحکیم است.
۲۷
· اگر کسی بداند، که ستم بر دیگری، ناشی از سیستمی است که خود او را هم تحت ستم قرار داده است و تنها تفاوتی که هست، در کمیت ستمگری است، آنگاه، فقط به احساس همدردی گذرا با ستمکشان همسرنوشت خویش قناعت نخواهد کرد، بلکه خود را در صف گردان پیکار سیاسی قرار خواهد داد.
۲۸
· از این رو ست، که انترناسیونالیسم بیش از همدردی عاطفی صرف و خشک و خالی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر