۱۳۹۳ خرداد ۲, جمعه

جفنگیات اجنه در « جهان» جیم و جاک (8)


زباله دانِ جهانی
 چارلز بوکوفسکی
ترجمه ی علی عابدی

باد می آید امشب
بادی سرد
و من نگران بی خانمان های این حوالی ام.
کاش دست کم چیزی برای نوشیدن داشته باشند
که کرخت شان کند!

فقط وقتی بی خانمان شده باشی می فهمی
که هر چیزی صاحبی دارد
و درها بسته اند.

دموکراسی یعنی این!
یعنی همه سعی می کنند صاحب چیزی شوند
آن چیز را با چنگ و دندان نگه دارند
و اگر می توانند چیزی به آن بیافزایند.

دیکتاتوری هم دقیقاً همین گونه ست!
چه فرق می کند؟!!
یکی شان برده ات می کند
آن دیگری نابودت می کند.

ما فقط درست در جریان نیستیم
وگرنه باد سرد
همه جا باد سرد است.
فرقی نمی کند کجا.
پایان 
گاف سنگزاد   

میم
من ـ زور؟
 استبداد مساوی است با دموکراسی؟

پروانه
دموکراسی بورژوایی و استبداد در فقر، بله

میم

1
·        استبداد و دموکراسی دو ضد دیالک تیکی اند.
·        به همان سان که ماده و روح، ظاهر و باطن، صورت و سیرت، پوسته و هسته (به قول سعدی علیه الرحمة) دو ضد دیالک تیکی اند.

2
·        کسانی که میان اقطاب دیالک تیکی  علامت تساوی می گذارند یا عوامفریب اند و یا ابله.

3

·        یکی از فرقه هائی که از قرون وسطی به این کرد و کار مبادرت می ورزد، عرفان است که فرقه ای خردستیز (ایراسیونالیسم) است و کسب و کارش تحقیر عقل اندیشنده است، پای استدلالیان را چوبین جا می زند.

4
·        فقر و ثروت، کار و سرمایه، پرولتاریا و بورژوازی نیز هر کدام دو ضد دیالک تیکی اند و به بهانه انتقاد از فقر  نباید خانه خرد مردم را به آتش کشید.

5
·        اصولا برای تحلیل هر چیز باید  مفاهیم درخور آن را به خدمت گرفت.

6

·         مفاهیم مثل وسایل اند، مثل ابزار ـ آلات اند و هر کدام فونکسیونی دارند.
·        به همان سان که وسایل بسته به ساختار خود هر کدام فونکسیونی دارد:
·        فونکسیون داس، درو کردن است.
·        فونکسیون چرخ خیاطی اما دوخت و دوز.

·        با چرخ خیاطی نمی توان درو کرد.
·        به همان سان که با داس نمی توان دوخت و دوز کرد. 

·        چارلز بوکوفسکی همه چیز را قاطی می کند و معلوم نیست که چرا.
·        شاید خودش قاطی کرده است. 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر