۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

سیری در گلستان سعدی (122)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت سیزدهم
(گلستان با ب اول، ص 33) 
تحلیلی از شین میم شین
  
·        یکی از وزراء، معزول شد و به حلقه درویشان در آمد و برکت صحبت ایشان، در وی سرایت کرد و جمعیت خاطرش دست داد.
·        ملک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود.

·        قبولش نیامد و گفت:
·        معزولی به نزد خردمندان بهتر، که مشغولی.

آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند

کاغذ بدریدند و قلم بشکستند
وز دست و زبان حرفگیران رستند.

·        ملک گفتا:
·        هرآینه ما را خردمندی کافی باید، تا تدبیر مملکت را بشاید.

·        گفت:
·        ای پادشاه، نشان خردمند کافی، جز آن نیست که به چنین کارها تن در ندهد.

همای بر همه مرغان، از آن شرف دارد
که استخوان خورد و جانور نیازارد.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر