پروفسور دکتر هلموت میلکه
برگردان
شین میم شین
۱
· ایندترمینیسم (تعین مندی ستیزی) به درک فلسفی مبتنی بر انکار ایدئالیستی پیوندهای علی عینی و قانونمندی های خاص و عام حرکت ماده اطلاق می شود.
۲
· ایندترمینیسم تصادف را مطلق می کند و وجود ضرورت در طبیعت و جامعه را منکر می شود.
۳
· ایندترمینیسم به معنی محدود کلمه، مدعی آزادی اراده انسانی به معنای متافیزیکی آن است و راه حل یکجانبه برای حل مسئله ضرورت و تصادف (دیالک تیک ضرورت و تصادف) ارائه می دهد.
· مراجعه کنید به ضرورت، تصادف
۴
· باید میان مفهوم فلسفی و فیزیکی «ایندترمینیسم» تفاوت قائل شد:
الف
ایندترمینیسم فیزیکی
· ایندترمینیسم فیزیکی را علمای فیزیک در مورد واقعیات امور فیزیکی به کار می برند که قوانین دینامیکی شامل آنها نمی شود.
ب
ایندترمینیسم فلسفی
· ایندترمینیسم در فلسفه بورژوائی معاصر متکی بر عوامل زیر است:
۱
· قبل از همه بر فیزیک مدرن، به ویژه، متکی بر رابطه نا دقیق هایزنبرگ است.
۲
· متکی بر جریانات بیولوژیکی است که هنوز محتاج توضیح اند.
· مثلا موتاسیون ها
· مراجعه کنید به ژنتیک
۳
· متکی بر جریاناتی است که تا کنون تنها به طرق آماری قابل توصیف بوده اند.
۴
· ایندترمینیسم نارسائی های دترمینیسم مکانیکی را به حساب دترمینیسم به طور کلی می گذارد و شاخص دترمینیسم را صرفا در قابل پیش بینی بودن حوادث می داند.
۵
· ایندترمینیسم فیزیکی ـ کوانتومی اگر چه حقیقت امر عینی را مبداء قرار می دهد، که در عرصه مربوطه به وسیله دوئالیسم ذره ای ـ موجی مشروط می شود، اما نه قوانین دینامیکی، بلکه قوانین استاتیکی را در مورد آنها صادق می داند و ضمنا به غلط تحت تعین قوانین استاتیکی می داند و رخدادهای فیزیکی ـ کوانتومی منعکسه در احکام احتمالات را غیرعلی و عاری از تعین می شمارد.
۶
· درک دیالک تیکی دترمینیسم واقعیت امری را که نمایندگان ایندترمینیسم برای اثبات حقانیت آن مورد استفاده قرار می دهند، (یعنی وجود عینی تصادف را) می پذیرد.
۷
· اگر ما درک ماتریالیسم مکانیکی از ماده را کنار بگذاریم، آنگاه تصادف عینی در فیزیک کوانتومی به هیچ وجه به معنی بی قاعده بودن، غیرعلی بودن و بی تعین بودن نخواهد بود.
۸
· اینکه قوانین حاکم در عرصه میکروفیزیک (میکروکاینات) فقط تا حدودی برای حواس قابل درک اند و یا اصلا قابل درک نیستند و یا برای نشان دادن رفتار ذره منفرد مجزا قابل فرمولبندی نیستند، تغییری در عینیت آنها و یا در تعین مندی دیالک تیکی انبوهی از میکرو ذرات نمی دهد.
(عینیت چیزها
را
نباید تحت اللفظی معنی کرد.
یعنی در قابل رؤیت بودن خلاصه کرد.
عینی به چیزی اطلاق می شود که مستقل از سوبژکت مربوطه مثلا فیزیکدان، وجود دارد.
مترجم)
۹
· مشخصه کلیه تئوری های غیرمارکسیستی تاریخ، عبارت است از نگرش ایندترمینیستی به تاریخ.
۱۰
· این تئوری ها حوادث تاریخی را اغلب با توسل به یک رابطه علی (و نه با تکیه بر قانونمندی ها) توصیف می کنند و بدین سان از کشف حقایق امور مربوطه عاجز می مانند.
۱۱
· این تئوری ها ـ درتحلیل نهائی ـ نیات و انگیزه های انسانها را به عنوان عوامل تعیین کننده تاریخ قلمداد می کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر