۱۴۰۱ شهریور ۳۱, پنجشنبه

درنگی در اندیشه ای (۴۷۷)

Ist möglicherweise ein Cartoon von Backsteinmauer

میم حجری

اگه شرف داشتن که توی این دم ودستگاه نبودند.
شهناز


با مفاهیم اخلاقی
از قبیل شرف و عفت و عزت و حرمت و ادب و نزاکت و غیره
نمی توان پدیده های جامعتی را تحلیل کرد

و

به کشف حقیقت نایل آمد.

 
به همان سان که با چرخ خیاطی نمی توان زمین را شخم زد و یا آشپزی کرد.

 
مورالیسم 

(اخلاق گرایی)
به درد خودفریبی و عوامفریبی می خورد 

و

 نه به درد جامعه شناسی.

 
برای جامعه شناسی باید از مفاهیم ماتریالیسم تاریخی بهره برگرفت.

 
جامعه
طبقاتی است
و
هر کس بسته به تعلقات طبقاتی اش
منافعی دارد.

 
کسی ماورای طبقاتی و بی طرف نیست.

 
نیروی سرکوب و حتی شکنجه گر و جلاد و بسیجی و پاسدار و غیره
فرقی با ولی و وزیر و وکیل و شاطر و شاعر و نجار و عطار و رمال و واعظ و رختشو و مرده شو 

ندارند.

 
تقسیم کار هست و قرعه این کار به نام آنها افتاده است.

 
اینها چه بسا بچه های دهقانان و پیشه ورانند 

که در جبهه های داخلی و خارجی، خیابانی و زندانی فعالند.

 
پاسدار
بی شرفتر از تجار نیست 

که 

توده دهقانی و پرولتری را به خاک سیاه می نشانند.

اینها مأمورند و معذورند.

حتی

خود سیدعلی و اذنابش

مأمورند و معذورند.

مأمورین طبقه حاکمه اند.

با ترور سیدعلی و جنتی و غیره

آب از آب

حتی

تکان نمی خورد.


مجاهدین خر

کلی آخوند کشتند

و

نظام نکبت آخوندها

نه

تضعیف، بلکه تقویت و تحکیم شد.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر