۱۴۰۱ مهر ۷, پنجشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۶۶)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل هفدهم

حزب طبقاتی انقلابی بر ضد آنارشیسم

 

۲

کنفرانس لندن

 

از ۱۷ تا ۲۳ ماه سپتامبر سال ۱۸۷۱

۲۲ نماینده با رأی تصویبی و ۱۰ نماینده با رأی مشورتی

در

شهر لندن

گرد آمدند.

 

در بین آنان

رهبران معروف کمونارهای پاریس

از

قبیل آگوست سرایله و ادوارد وایلنت

هم

بودند.

 

کارگران چندین کشور

به

دلیل مخالفت پلیس کشورشان با انترناسیونال اول

نتوانستند نماینده بفرستند.

 

آنها اغلب با دبیران مکاتباتی خود

نمایندگی می شدند.

 

مثلا

مارکس

نماینده مکاتباتی آلمان در انترناسیونال بود.

 

روزهای متمادی

راجع به سیاست آتی انترناسیونال

بحث های شعله ور صورت گرفتند.

 

مارکس و انگلس

به

کرات

به

تجارب کمون پاریس

اشاره کردند.

 

انگلس

سخنرانی مهمی راجع به اکسیون (عمل) سایسی طبقه کارگر کرد.

 

او احتمال می داد 

که 

باکونیست ها خواهان «امتناع سیاسی» طبقه کارگر

یعنی

صرفنظر طبقه کارگر از هر کار سیاسی سازمان یافته

شوند.

 

انگلس اعلام داشت

که

«اکنون

پس از کمون پاریس،

اکسیون سیاسی پرولتاریا در دستور روز قرار دارد

و

امتناع سیاسی

اصولا و اساسا امکان ناپذیر است.»

 

انگلس

سپس

به

اثبات  قانع کننده نتایج نهایی ناشی از آن برای مبارزه طبقاتی پرولتاریا پرداخت:

«ما خواهان لغو طبقات اجتماعی هستیم.

 

وسیله لازم برای لغو طبقات اجتماعی چیست؟

 

وسیله لازم برای لغو طبقات اجتماعی

حاکمیت سیاسی پرولتاریا ست.

 

اکنون که ما همگی در این زمینه وحدت نظر داریم،

از ما می خواهند که در سیاست مداخله نکنیم.

 

کلیه امتناع سیاسی طلبان (باکونیست ها، آنارشیست ها) خود را انقلابی جا می زنند.

چه بسا حتی انقلابی دو آتشه می نامند.

 

انقلاب

اما

عالی ترین اکت (عمل) سیاست

است.

 

کسی که خواهان انقلاب است،

قاعدتا

باید خواهان وسیله هم باشد.

یعنی

خواهان اکت سیاسی باشد.

 

اکت سیاسی ئی

 که

تدارک بیننده انقلاب است.

 

اکت سیاسی ئی

که

 تربیت کننده طبقه کارگر به انقلاب است.

 

انقلابی

که

بدون آن،

طبقه کارگر

همیشه

در فردای مبارزه

دستخالی خواهند ماند.

 

سیاست مورد نظر

اما

باید سیاست پرولتری باشد.

 

حزب کارگری

هرگز

نباید

دنباله رو احزاب بورژوایی باشد.

 

حزب کارگری

باید

حزب مستقلی (خودمختاری)

باشد.

حزبی باشد که آماج ها و سیاست خاص خود را دارد.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۷، ص ۴۱۶)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر