جمعبندی از
مسعود بهبودی
ابن الوقت یا نوادگان عین الدوله !
بایز افروزی
یادم میاد زمان انقلاب
خیلی ها
یکهویی « چپ» شدند. بعد ازسرکوب نیروهای چپ و به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی همان عده
یکهویی «سوسیال دموکرات» شدند.
بعد از مدتی
برخی از همان عده
یکهویی «ناسیونالیست و قومگرا» شدند و
برخی
هم «ایرانشاهی» شدند .
البته
برخی
هم به کنج «گوربابای سیاست» خزیدند!
همه اش یاد «عین الدوله» می افتم.
میم
1
وظیفه صرفنظرناپذیر هنرمندان هر جامعه
انعکاس رئالیستی شرایط عینی و ذهی واقعا موجود است.
2
این علاوه بر وظیفه،
خدمت بسیار بزرگی است.
3
بخش اعظم روشنفکران جامعه ما
ـ چه راستگرا و چه چپگرا ـ
اسکولاستیکی
مسعود بهبودی
ابن الوقت یا نوادگان عین الدوله !
بایز افروزی
یادم میاد زمان انقلاب
خیلی ها
یکهویی « چپ» شدند. بعد ازسرکوب نیروهای چپ و به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی همان عده
یکهویی «سوسیال دموکرات» شدند.
بعد از مدتی
برخی از همان عده
یکهویی «ناسیونالیست و قومگرا» شدند و
برخی
هم «ایرانشاهی» شدند .
البته
برخی
هم به کنج «گوربابای سیاست» خزیدند!
همه اش یاد «عین الدوله» می افتم.
میم
1
وظیفه صرفنظرناپذیر هنرمندان هر جامعه
انعکاس رئالیستی شرایط عینی و ذهی واقعا موجود است.
2
این علاوه بر وظیفه،
خدمت بسیار بزرگی است.
3
بخش اعظم روشنفکران جامعه ما
ـ چه راستگرا و چه چپگرا ـ
اسکولاستیکی
«می اندیشند»
4
طرز «تفکر» اسکولاستیکی
طرز تفکر فئودالی ـ قرون وسطائی است.
5
یعنی هنوز بورژوائی نیست
چه رسد به پرولتری
ـ مارکسیستی ـ لنینیستی ـ
6
4
طرز «تفکر» اسکولاستیکی
طرز تفکر فئودالی ـ قرون وسطائی است.
5
یعنی هنوز بورژوائی نیست
چه رسد به پرولتری
ـ مارکسیستی ـ لنینیستی ـ
6
«موضعگیری» ایده ئولوژیکی روشنفکران جامعه ما
ملوک الطوایفی
است.
7
این مسئله در خاطره نگاری های بعضی ها آشکار می گردد:
فلانی و اعضای طایفه اش فدائی فئودالی بودند
تا اینکه یکی از آنها «توده ای» شد و
در طرفة العینی همه اعضای طایفه توده ای شدند.
8
تحولات «ایده ئولوژیکی» یکشبه
فقط در پرتو این حقیقت امر قابل توضیح اند.
9
7
این مسئله در خاطره نگاری های بعضی ها آشکار می گردد:
فلانی و اعضای طایفه اش فدائی فئودالی بودند
تا اینکه یکی از آنها «توده ای» شد و
در طرفة العینی همه اعضای طایفه توده ای شدند.
8
تحولات «ایده ئولوژیکی» یکشبه
فقط در پرتو این حقیقت امر قابل توضیح اند.
9
خسرو روزبه
این پدیده را با مفهوم
«اطاعت کورکورانه»
تبیین می داشت.
10
صفر قهرمانی
آن را با طرز رفتار گله گوسفندان قابل قیاس می دانست:
پراندن یک گوسفند از رودی همان،
پرش پی در پی بقیه گوسفندان گله، همان.
11
از این نکته آشکار می گردد که
تفکری در بین نیست،
چه رسد به
خوداندیشی
چه رسد به
خودمختاری
(استقلال اندیشه و عمل)
12
یکی از دلایل این ذلت فرهنگی
بیگانگی با
تفکر مفهومی
است.
فقر و فاقه فلسفی
فقر و فاقه فلسفی
است.
13
امروزه در فیسبوک می توان شاهد
تأیید و تکذیب و تخریب و تحبیب کاسبکارانه و مصلحتی تهوع انگیزی بود:
الف
چه بسا بدون مطالعه جفنگی
لایک زده می شود و دسته گلی هم ضمنا به «آب» داده می شود.
این هنوز خوب است
ب
وحشت انگیز آن است که یکی
ضمن هندوانه چپاندن زیر بغل مؤلف قلابی جفنگ
لایک زدن بدان را
بی نیاز از مطالعه آن
13
امروزه در فیسبوک می توان شاهد
تأیید و تکذیب و تخریب و تحبیب کاسبکارانه و مصلحتی تهوع انگیزی بود:
الف
چه بسا بدون مطالعه جفنگی
لایک زده می شود و دسته گلی هم ضمنا به «آب» داده می شود.
این هنوز خوب است
ب
وحشت انگیز آن است که یکی
ضمن هندوانه چپاندن زیر بغل مؤلف قلابی جفنگ
لایک زدن بدان را
بی نیاز از مطالعه آن
توصیه می کند.
14
یکی از ایرادات بینشی چشمگیر
عوضی گرفتن همنوع صاحبنظر با نظر است:
این خطای خطیر با شعار زیر ابلاغ می شود:
«نظر شما البته قابل احترام است.»
15
آنکه اصولا باید قابل احترام باشد،
خود صاحبنظر است
و نه نظر.
16
نظر و اندیشه
به حکم عقل و بنا بر احساس مسئولیت اجتماعی
باید نقد دیالک تیکی شود.
یعنی جنبه های مثبت و درست آن
حفظ، تصحیح، تکمیل و تدقیق شود
و بطلان جنبه های منفی و نادرست آن
استدلال و اثبات شود.
17
در این کلنجار نظری بی ریا و صادقانه
هم حقیقت عینی
ـ حتی المقدور ـ
کشف می شود و مورد حمایت قرار می گیرد
و هم دوستی اصیل تشکیل می شود و قوام می یابد.
18
14
یکی از ایرادات بینشی چشمگیر
عوضی گرفتن همنوع صاحبنظر با نظر است:
این خطای خطیر با شعار زیر ابلاغ می شود:
«نظر شما البته قابل احترام است.»
15
آنکه اصولا باید قابل احترام باشد،
خود صاحبنظر است
و نه نظر.
16
نظر و اندیشه
به حکم عقل و بنا بر احساس مسئولیت اجتماعی
باید نقد دیالک تیکی شود.
یعنی جنبه های مثبت و درست آن
حفظ، تصحیح، تکمیل و تدقیق شود
و بطلان جنبه های منفی و نادرست آن
استدلال و اثبات شود.
17
در این کلنجار نظری بی ریا و صادقانه
هم حقیقت عینی
ـ حتی المقدور ـ
کشف می شود و مورد حمایت قرار می گیرد
و هم دوستی اصیل تشکیل می شود و قوام می یابد.
18
با گونی هندوانه در پشت
به دنبال دوست گشتن،
اگر عوامفریبانه نباشد،
ساده لوحانه و خودفریبانه است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر