۱۳۹۶ مهر ۲۶, چهارشنبه

سیری در خزعبلات خزعلی (۲۶) (بخش آخر)


ویرایش و تحلیل
از 
مسعود بهبودی

۱
قلمت بشکند تاریخ،
اگر ننویسی
 به نام اسلام،
همه مردم و جوانان 
را 
از اسلام
 گریزان کردند.
 
هراسی
که
قبلا 
مسعود رجوی 
و
آیة الله طالقانی
و
اکنون
مهدی خزعلی
از
بی اعتبار گشتن اسلام در اثر قبضه قدرت توسط آیات عظام داشته اند و دارد،
از
بی شعوری نظری هر سه نشئت می گیرد.
 
هم مسعود رجوی، هم آیة الله طالقانی و هم مهدی خزعلی
آرزوی آن را در دل داشته اند و دارند
که
خرافات مذهبی
ابدیت کسب کنند.
 
به همین دلیل
از احساس اینکه مردم پس از واقعیت یابی اوتوپی اسلامی
به ماهیت آن پی ببرند و برای موازین شریعت و مواعظ روحانیت تره خرد نکنند،
دچار هراس می شوند 
و
آژیر می کشند.

آنچه
که
حضرات نمی دانند،
این حقیقت امر است
که
هدف الهه تاریخ
از
روی کار آوردن ارتجاع سیاه
تخریب سد های عظیم در مقابل روشنگری به دست سد سازان سنتی است.

۲

قلمت بشکند تاریخ،
اگر ننویسی
 به نام اسلام،
همه مردم و جوانان 
را 
از اسلام
 گریزان کردند.
 
تاریخ
به قول حریفی
موش کور نقب زن زیر زمینی 
را
ماند
که
اگر در مسیر پیشرفت خود،
به سنگ سختی بر خورد کند،
از 
جای نرمی شروع به حفر می کند 
تا
به راه خود ادامه دهد و به مقصد رسد.

۳
قلمت بشکند تاریخ،
اگر ننویسی
 به نام اسلام،
همه مردم و جوانان 
را 
از اسلام
 گریزان کردند.
 
صحت سخن حریف
در
ایران
به اثبات تجربی و عملی رسیده است:
 
تئوریسین ارتجاع سیاه
جلال آل احمد
انقلاب بورژوایی سفید
را
نفرین زمین
نامید.
 
روحانیت شیعی
انقلاب بورژوایی سفید
را
ترفندی برای تبدیل جامعه به جنده خانه نامید.
 
بدین طریق
سد های سدیدی در مقابل پیشرفت بخور ـ نمیر جامعه پدید آوردند.
 
موش کور نقب زن زیر زمینی
ویراژ داد
و
خود سد سازان سنتی
را
به قدرت رساند
تا
نظام سرمایه داری
به دست  مرتجع ترین دشمنان آن
بنا شود.
 
اکنون
هر آخوند کور و کچلی
سرمایه داری
است
و
برای خود کارخانه و شرکت و بیمارستان و دم و دستگاهی دارد.
 
دلار پرستی
جای خدا پرستی را گرفته است.
 
حراج همه چیز زیر زمینی و روی زمینی جامعه شروع شده است.
 
نظام سرمایه داری
به دست بدترین دشمنان فئودالی اش
رشد می یابد و رونق می گیرد.
 
۴
قلمت بشکند تاریخ،
اگر ننویسی
 به نام اسلام،
همه مردم و جوانان 
را 
از اسلام
 گریزان کردند.
 
بدین طریق
وصایای انقلاب بورژوایی سفید مغلوب
توسط سیاه ترین ارتجاع فئودالی ـ روحانی
اجرا می شود
و
ضمنا
اوتوپی اسلامی
افشا و رسوا می گردد.
 
جنبه و جانب تراژیک قضیه
این است 
که
جوانان
با روی برگرداندان از اسلام
بهتر و علمی اندیش تر و انقلابی تر
نمی شوند.
بلکه جنده تر، لات تر و لا ابالی تر می شوند.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر