۱۳۹۶ آبان ۴, پنجشنبه

قرارداد اجتماعی (۲)

 
پروفسور دکتر  وینفرید شرودر
برگردان
شین میم شین
 

 I
فرم های تئوری قرارداد اجتماعی

·      تئوری قرارداد اجتماعی دو  فرم داشته است:

۱

فرم مورد نظر توماس هوبس

·      در این فرم از عقد قرارداد میان تک تک اعضای همبود با خود مختار (مثلا شاه، رئیس جمهور، رهبر دولت) سخن می رود.

۲

فرم مورد نظر جان لاک

·      در این فرم از عقد قرارداد میان مجموعه شهروندان سخن می رود که جامعه را تشکیل داده اند.
·      بعد نوبت به عقد قرارداد میان جامعه و خود مختار می رد.

۱
·      در فرم اول، قرارداد اجتماعی و قرارداد دولتی بر هم منطبق می شوند و انحلال قرارداد به معنی بازگشت به وضع طبیعی  تلقی می شود.

۲
·      در فرم دوم، دولتوندان (شهروندان)  می توانند قدرتی را که به خود مختار واگذار کرده اند، بازپس گیرند، بی آنکه به قهقرای وضع طبیعی سقوط کنند.

۳
·      تئوری قرارداد را می توان یک پیشرفت معرفتی (پیشرفت در شناخت) تلقی کرد:
·      برای اینکه با این تئوری نه فقط دولتوندان و نمایندگان دولت بمثابه دو وجه مختلف تلقی می شوند، بلکه علاوه بر آن، اصول حکومت بطور عقلی استدلال می شود و دولتوندان بمثابه حاملین جامعه برجسته می شوند که رژیم حاکم نماینده منافع آنها ست.

۴
·      شکی نیست که این تئوری حاوی انتقادی بر دسپوتیسم (حکومت مطلقه) و هر نوع دولت است که نه نماینده اراده عمومی، بلکه نماینده اراده فردی است.

۵
·      این تئوری، انقلاب سیاسی را ـ حتی ـ توجیه می کند.

۶

·      ژان ژاک روسو به محدودیت تئوری قرارداد، در رابطه با بی توجهی به نابرابری اقتصادی و اجتماعی اشاره می کند.
·      او در سال ۱۷۵۵ در مقاله ای می نویسد:
·      «ما قرارداد اجتماعی را در رابطه با دو طبقه فقیر و ثروتمند در سه کلمه جمعبندی می کنیم:
·      شما به من احتیاج دارید، برای اینکه من ثروتمند هستم و شما فقیرید.
·      بیایید با هم قراردادی ببندیم.
·      تا من به شما اجازه دهم  که افتخار خدمت به من را داشته باشید، بشرط اینکه شما به ازای زحماتی که من به سبب حکومت کردن بر شما متحمل می شوم، مازاد محصول کارتان را به من واگذار کنید
·      (ژان ژاک روسو، «بحثی راجع به اقتصاد سیاسی»، ۱۷۵۵)

۷
·      مارکس در اثر بزرگ خویش تحت عنوان «کاپیتال» اهمیت این نظر ژان ژاک روسو را برجسته می کند.
·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۷۷۴)

۸
·      ژان ژاک روسو در اثر خویش تحت عنوان «قرارداد اجتماعی» (۱۷۶۲) و با دادن شعار «خود مختاری خلق»، این مسئله را در مد نظر داشته است.

۹
·      محدودیت بنیادی تئوری قرارداد اجتماعی پس از انقلاب فرانسه آشکار گردید.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر