درنگی
از
شین میم شین
آنکه چون غنچه دلش راز حقیقت بنهفت
ورق خاطر از آن نسخه محشّا میکرد
اینهمه شعبدهٔ خویش که میکرد اینجا
سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا میکرد
معنی تحت اللفظی:
کسی که دلش بسان غنچه، راز حقیقت را نهفته می داشت،
ورق خاطرش بر آن نسخه، حاشیه می نوشت.
او در شعبده بازی شبیه سامری در مقابل عصای موسی و ید بیضای او بود.
۱
آنکه چون غنچه دلش راز حقیقت بنهفت
ورق خاطر از آن نسخه محشّا میکرد
حافظ در این بیت غزل،
از سویی، دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دوئالیسم غنچه و عطر
و
از سوی دیگر، دیالک تیک گل و گلبرگ را به شکل دوئآلیسم غنچه و گلبرگ
و
بعد به شکل دوئالیسم دل و خاطر بسط و تعمیم داده است.
غنچه دل حریف
در تلاش برای اختفای عطر شورانگیز گل تصور و تصویر می شود
و
عطر گل به صورت راز حقیقت.
مفهوم «راز حقیقت»
دال بر این است که حافظ در تئ<ری شناخت، حقیقت را رازی محسوب می دارد که در انحصار عالم الغیب و محرم اسرار او ست.
یعنی
قابل کشف و شناخت توسط توده نیست.
مراجعه کنید
به
حقیقت
https://mimhadgarie.blogfa.com/post/15367
ولی خاطر حریف برای افشای راز حقیقت، حاشیه ای بر نسخه دل می نویسد.
دل حریف در این صورت، به هیئت رازپوشی در می آید و خاطر به صورت افشاگر راز دل.
۲
اینهمه شعبدهٔ خویش که میکرد اینجا
سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا میکرد
حافظ در این بیت غزل،
دل حریف را به سامری به مثابه شعبده بازی (چشم بندی و نظربندی و حقه بازی) ناشی تشبیه می کند و خاطر او را به حضرت موسی به مثابه باطل کننده شعبده ها.
حریفی از شعبده تعریفی دیالک تیکی عرضه داشته است
که فی نفسه، شاهکاری است:
شعبده
به بازی ئی اطلاق می شود که آن را
نمودی باشد بی آنکه بودی باشد.
دیالک تیک نمود و بود،
همان دیالک تیک ظاهر و ذات، ظاهر و باطن و در فلسفه مارکسیستی، دیالک تیک پدیده و ماهیت است.
مراجعه کنید
به
پدیده
(نمود، ظاهر، ضد دیالک تیکی ماهیت)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11557
پایان
ید بَیضَاء
(دست تابان)
از جمله معجزات نهگانه حضرت موسی بوده است
که در قرآن از آن یاد شده است.
در این معجزه، دست حضرت موسی، سفید و درخشان میشد.
این معجزه یکبار قبل از رفتن به ملاقات فرعون و یکبار در حضور فرعون صورت می گیرد.
تورات نیز این معجزه را نقل کرده است که در برخی جزئیات، متفاوت از نقل قرآن است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر