۱۳۹۳ شهریور ۲۳, یکشنبه

سیری در جهان بینی مولوی (14)


جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی
(604 ـ 672)
سیری در فیه ما فیه
فیه ما فیه شامل یادداشت‌هایی است که در طول سی سال از سخنان مولانا در مجالس فراهم آمده ‌است.
این سخنان توسط مریدان مولانا نوشته می‌شده است.
تحلیلی از شین میم شین

درد است که آدمی را رهبر است، در هر کاری که هست.
تا آدمی را درد کاری و هوس و عشق کاری در درون نخیزد، قصد آن کار نکند و آن کار ـ بی درد ـ  او را میسر نشود.

·        معنی تحت اللفظی:
·        رهبر هر کسی در انجام هر کاری درد است.
·        اگر در درون کسی درد و هوس و عشق به انجام کاری تشکیل نشود، او هرگز قصد انجام آن کار را نخواهد کرد.
·        ضمنا هیچ کاری بدون تحمل درد نمی تواند انجام یابد.

1
درد است که آدمی را رهبر است، در هر کاری که هست.
تا آدمی را درد کاری و هوس و عشق کاری در درون نخیزد، قصد آن کار نکند و آن کار ـ بی درد ـ  او را میسر نشود.

·        مولانا در این دو جمله، واژه واحد «درد»  را به دو معنی متفاوت و متضاد به کار می برد:

الف
·        درد به معنی علاقه و انگیزه و عشق از سوئی

ب
·        درد به معنی رنج و مشقت و زحمت از سوی دیگر.

2
درد است که آدمی را رهبر است، در هر کاری که هست.
تا آدمی را درد کاری و هوس و عشق کاری در درون نخیزد، قصد آن کار نکند و آن کار ـ بی درد ـ  او را میسر نشود.

·        درد به معنی علاقه و انگیزه و عشق به انجام کاری  به معنی لذت بردن از انجام آن کار است.
·        درد به معنی رنج و مشقت و زحمت در انجام کاری به معنی تحمل ریاضت در انجام آن کار است.

·        بنابرین می توان گفت که مولانا در این دو جمله، دیالک تیک لذت و ریاضت را پیش شرط انجام هر کاری می داند.
·        به عبارت دیگر، انجام هر کاری از گردنه دیالک تیکی لذت و ریاضت می گذرد.

·        لذت و ریاضت دو ضد دیالک تیکی اند:
·        با هم اند و بر هم اند.
·        دو ضد همیشه با هم اند.
·        در وحدت و تضاد با هم اند.

3
درد است که آدمی را رهبر است، در هر کاری که هست.
تا آدمی را درد کاری و هوس و عشق کاری در درون نخیزد، قصد آن کار نکند و آن کار ـ بی درد ـ  او را میسر نشود.

·        بدون علاقه و انگیزه و عشق به انجام کاری، یعنی بدون لذت از انجام کاری، کسی به انجام آن کار مبادرت نمی ورزد و بدون تحمل درد و رنج و مشقت و زحمت، یعنی بدون ریاضت، کاری به انجام نمی رسد.
·        دیالک تیک لذت و ریاضت، عشق و نفرت، شهد و شرنگ، شادی و غم، گنج و مار، گل و خار همین است.

·        نمی توان به هیچ ترفندی به مولانا حق نداد.

·        اما چرا انجام هر کاری باید از تنگه تنگ دیالک تیک لذت و ریاضت بگذرد؟

·        چرا برای انجام هر کاری به «رهبری به نام درد درونی» نیاز صرفنظر ناپذیر هست و چرا بدون تحمل درد نمی توان کاری را به انجام رساند؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر