پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
4
جبر (ضرورت) در سیستم های تنظیمی سیبرنتیکی
برگردان شین میم شین
4
جبر (ضرورت) در سیستم های تنظیمی سیبرنتیکی
·
سیستم های تنظیمی سیبرنتیکی نیز رابطه متقابل دیالک تیکی جبر (ضرورت) و تصادف را بطرز بارزی نمایان می
سازند.
1
·
هر سیستم تنظیمی سیبرنتیکی می تواند (بکمک پیوند
برگشتی منفی) اختلالات تصادفی خارجی وارده
از محیط پیرامون خود را حل و فصل کند، بدون اینکه ثبات خود را از دست بدهد.
2
·
جبر (ضرورت) درونی هر سیستم تنظیمی سیبرنتیکی، که بنا بر ساختار و نوع و درجه سازمان آن تعیین می شود، می تواند اراده
خود را در مقابل تصادفات خارجی و در تصادفات خارجی بکرسی نشاند.
3
·
به همان سان که عام در منفرد و ماهیت در نمود خودرا نمایان
می سازد، به همان سان نیز جبر (ضرورت) در بسیاری
از تصادفات و در هیئت آنها خود را نمایان می
سازد.
4
·
از این رو ست که شناخت جبر (ضرورت) از طریق تحلیل تصادفات صورت می گیرد.
5
·
راه شناخت از مشاهده
مستقیم به تفکر انتزاعی، از شناخت منفرد به شناخت عام، از شناخت نمود به شناخت ماهیت، در عین حال
راهی است که از شناخت تصادفات خارجی به شناخت جبر (ضرورت) درونی ختم می
شود.
6
·
همان طور که تفکر انتزاعی، معیار
صحت و سقم خود را در پراتیک می یابد، به همان سان
نیز باید دلیل وجود عینی جبر شناخته شده را در پراتیک انسانی جستجو کرد:
·
به قول مارکس و
انگلس، «تجربه حاصل از مشاهده، هرگز نمی تواند به تنهائی برای اثبات جبر کافی باشد.
·
دلیل جبر در کردوکار
انسانی، در آزمایش، در کار نهفته است.»
·
(کلیات
مارکس و انگلس، جلد 20، ص 497)
7
·
شناخت جبر
(ضرورت) و تصادف و توجه به رابطه متقابل دیالک تیکی آندو، در سیاست و عمل
پراتیکی انسان ها اهمیت زیادی دارد.
8
·
روندهای اجتماعی بطور مکانیکی تعین نمی
یابند، بلکه درتعویض نقش میان قانونمندی های اوبژکتیف اجتماعی و عمل
سوبژکتیف و تصادفی تک تک افراد
تحقق می یابند.
9
·
به عبارت دیگر، روندهای
اجتماعی بطور دیالک تیکی تعین می یابند.
10
·
از این رو ست، که جبر (ضرورت) تاریخی و عمل سوبژکتیف انسان ها
یکدیگر را مستثنی نمی سازند، بلکه یکدیگر را متقابلا مشروط می سازند.
11
·
هر جبر (ضرورت) تاریخی، مثلا جبر گذار از سرمایه
داری به سوسیالیسم، به عنوان چیزی خارجی و بیگانه، در مقابل انسان ها قد علم نمی
کند، که بدون عمل آنها بتواند تحقق یابد.
12
·
این گذار، خود در وهله اول، نتیجه
پراتیک انسان ها ست، نتیجه شیوه تولیدی سرمایه داری است و چند و چون تحقق این
گذار، بسته به مبارزه آگاهانه طبقه کارگر، زیر رهبری حزب خویش است.
13
·
سیستم های اجتماعی باید اغلب به
تأثیرات تصادفی ناشی از محیط طبیعی و اجتماعی خود
غلبه کنند.
14
·
آنها اکثر اوقات دست بگریبان
اختلالات درونی تصادفی نیز می شوند.
·
این امر در باره جامعه سوسیالیستی
نیز صادق است.
15
·
اگرچه سیستم سوسیالیستی
دارای بنیه درونی جبر (ضرور) است، مثلا
به وجود و تحکیم مناسبات تولیدی سوسیالیستی اتکا دارد و روابط متقابل جبری (ضرور) میان سیستم کلی
جامعه و زیرسیستم های موجود و یا میان زیرسیستم های منفرد برقرار می
سازد، اما باید در ساختمان سوسیالیسم پیشرفته توجه داشت که این
سازمان و ساختار چنان قوام یابد، که بتواند کل سیستم را از گزند اختلال های
غیرقابل پیش بینی تصادفی درونی و برونی در امان نگه دارد.
16
·
از این رو ست، که برای پیش بینی اجتماعی، برنامه ریزی و هدایت روند کلی جامعه،
باید توجه داشت که پیش بینی های مبتنی بر علم و برنامه ریزی توسعه اجتماعی بر
مبنای آنها نمی توانند همه جزئیات روند اجتماعی آتی را در نظر گیرند.
17
·
برنامه ریزی و هدایت مرکزمند
توسعه تمام ـ اجتماعی باید با عمل مبتنی بر احساس مسئولیت کارخانه ها، نهادها و
غیره در زیرسیستم های منفرد روند کل سیستم در
پیوند باشند.
18
·
عدم برنامه ریزی جزئیات، سیستم
سوسیالیستی را به خطر نمی اندازد، بلکه آن را تحکیم بیشتری می بخشد.
19
·
چون این امر بنا بر دترمینیسم دیالک تیکی کل
سیستم سوسیالیستی جامعه و وحدت دیالک تیکی جبر (ضرورت)
و تصادف صورت می گیرد و برای کارخانه ها و ارگان های محلی امکان آن را پدید
می آورد، که با بروز شرایط پیش بینی نشده ی تصادفی،
شیوه عمل خود را چنان تغییر دهند که توسعه کلی جامعه در چارچوب اهداف برنامه ریزی
شده تأمین گردد.
·
مراجعه کنید به دترمینیسم، تصادف در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر