ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾
[ الأنعام: ۱۱۵]
و كلام پروردگار تو در راستى و عدالت به حد كمال است.
هيچ كس نيست كه ياراى دگرگونكردن سخن او را داشته باشد و او ست شنوا و دانا.
کریم
در این آیه،
به توصیف قرآن می پردازد.
مشخصه مهم قرآن کریم این است که نه کلام بشر، بلکه کلام الله است.
اللهی که پروردگار (پرورش دهنده، مربی) بشر و قبل از هم پیامبر و یا کریم است.
کریم
در این آیه،
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به صورت دیالک تیک الله و بشریت و سپس به صورت دیالک تیک مربی و مربا بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از ان طبقه حاکمه (الله، مربی) می داند.
یعنی
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
وارونه می سازد.
در حقیقت اما قضیه بر عکس است.
نقش تعیین کننده از آن توده است.
اینجا
هم از جهان بینی ایدئالیستی ـ عینی کریم پرده برمی افتد
و
هم
از شعور وارونه بودن دین و مذهب (اسلام).
سازنده و بنا و معمار عمارت بی پایان تاریخ
توده مولد و زحمتکش است و نه طبقات حاکمه (نخبگان، انبیاء، ائمه، اولیا، فقها، شخصیت ها، سیاستمداران، علما، فلاسفه، پهلوانان، سران، سرداران و غیره)
و كلام پروردگار تو در راستى و عدالت به حد كمال است.
مشخصه دوم قرآن،
این است که آن در کمال صداقت است.
صداقت
در فلسفه علمی (مارکسیستی ـ لنینیستی) به معنی حقیقت پرستی است.
ترجمه صداقت به راستی و راستگویی و راست اندیشی (زرتشت) خطای خطیر گمراه کننده ای است:
برای اینکه راست در دیالک تیک راست و دروغ وجود دارد.
در حالیکه حقیقت در دیالک تیک حقیقت و باطل.
یعنی
حقیقت پرستی (صداقت) در دیالک تیک حقیقت پرستی و باطل پرستی وجود دارد.
ای بسا ادعای راست که باطل است و نه حقیقی
و
ای بسا ادعای دروغ که حقیقی است و نه باطل.
مثال:
کسی که ادعا می کند که زمین مسطح است و ثابت و ساکن است،
دروغ نمی گوید.
همه حواس پنجگانه مطمئن بشر دال بر صحت این ادعا هستند.
ادعای او اما عمیقا باطل است و نه حقیقی.
زمین نه مسطح است و نه ساکن و ثابت.
این بدان معنی است
که
به مدد حواس پنجگانه می توان راست گفت، ولی نمی توان به کشف حقیقت نایل آمد و صادق بود.
منظور کریم از کمال صداقت هم در تحلیل نهایی همین است.
مثال:
الله
نامرئی است،
ولی علیرغم آن، یعنی علیرغم غیر قابل شناخت حسی بودن آن،
شکی در وجودش و موجودیتش نیست.
برای درک و توضیح مفهوم الله،
شناخت حسی و علمی ناکافی است.
برای درک و توضیح مفهوم الله،
به شناخت فلسفی نیاز است.
حقیقت و صداقت
هم
نه از مفاهیم علمی و ادیی و هنری و غیره، بلکه از مفاهیم فلسفی اند.
و كلام پروردگار تو در راستى و عدالت به حد كمال است.
مشخصه سوم قرآن،
این است که آن در کمال عدالت است.
تعریف کریم از مفهوم عدالت (داد)، مبتنی بر دیالک تیک داد و بیداد است.
دیالک تیک داد و بیداد
هم
مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد است.
مثال:
اگر کسی گوسفندی را از کسی می گیرد (ستد)، باید به ازای گوسفند، مثلا ۲۰۰ دلار به او بدهد. (داد)
در غیر این صورت،
دیالک تیک داد و ستد، تخریب می شود.
مثال:
اگر او به عوض ستد گوسفند، پشیزی در دستش بگذارد و یا پس گردنی ئی به او بزند و یا حتی کت و شلوارش را هم غصب کند،
یعنی
به او دادی در خور ستدش ندهد (بی داد بدهد)
ظالم است و نه عادل.
تعریف ابوالقاسم فردوسی هم از دیالک تیک داد و بیداد همین است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر