گرچه تیر از کمان همی گذرد
از کماندار داند، اهل خرد.
معنی تحت اللفظی:
اگرچه تیر از کان می گذرد و به هدف می رسد،
خردمندان اما نه تقصیر کمان، بلکه تقصیر کمانگیر می دانند.
جزم «مشیت الهی»
برای سعدی از اهمیت ایده ئولوژیکی ـ استراتژیک بی چون و چرایی برخوردار است و لذا هراسی از زیر پا نهادن تئوری «شبان ـ گرگ ـ گله» به خود راه نمی دهد.
سعدی
اکنون برای توضیح و توجیه و تطهیر تئوری تسلیم و تحمل و رضای خود،
دیگر نه احتیاجی به تئوری دارد و نه نیازی به تئولوژی (فقه).
قبول جزم «مشیت الهی» برای هضم تئوری جامعتی ارتجاعی او
کفایت خواهد کرد.
حافظ مجموعه تئوری های جامعتی ـ ارتجاعی سعدی را نیز از آن خود می سازد و عمارت غول آسای شعرش را بر شالوده آن بنا می کند.
رضا به داده بده
وز جبین گره بگشا
که بر من و تو
در اختیار نگشاده است.
معنی تحت اللفظی:
به رزق مقرره از سوی خدا، راضی باش و دم مزن.
برای اینکه در اختیار (آزادی) به روی من و تو بسته است.
حافظ
را
می توان جبرگرا دانست.
برای اینکه او در این بیت شعر
مطلق کننده جبر (مشیت الهی) و منکر اختیار (ازادی) بشری است.
حافظ
اگر اهل تشیع بود، چنین بیتی نمی سرود.
برای اینکه در قاموس تشیع،
«در اختیار به روی بشر» بسته نیست.
اگر نقش تعیین کننده در دیالک تیک جبر (مشیت الهی) و اختیار از آن جبر (مشیت الهی) است.
حافظ اهل تسنن بوده است.
اولین مصراع دیوان غزلیات خواجه از حضرت یزید است.
الا یا ایها الساقی
ادر کأسا و ناول ها.
(حضرت یزید)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر