۱۴۰۲ شهریور ۱۳, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۳۲)

  Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۷ ـ ۶۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

ندانم که گفت، این حکایت به من

که بوده است، فرماندهی در یمن

 

ز نام آوران گوی دولت ربود

که در گنج بخشی نظیرش نبود

 

توان گفت او را سحاب کرم

که دستش چو باران فشاندی درم

 

معنی تحت اللفظی:

حکایتی از گمنامی به گوشم رسیده، مبنی بر اینکه در یمن پادشاهی بود.

در احسان به این و آن نظیر نداشت و شهرت جهانگیر داشت

مثل ابر کرم بود و از دستانش درم می بارید.

 

سعدی

در این ابیات شعر،

 ظاهرا قصد توصیف امیر یمن را بر سر دارد و برای این کار طبق معمول یک و یا دو خصلت اخلاقی کفایت خواهد کرد:

امیر یمن نامدار و گنج بخش است.

 

سعدی

بد آموزی را با وارونه سازی آغاز می کند.

 

امیر یمن

سحاب (ابر) کرم است و از او درم می بارد و بس.

 

اینکه سحاب کرم از تبخیر کدام رنجها، زاری ها، کشتارها و غارتها تشکیل شده است،

برای سعدی اهمیتی ندارد.

 

مهم این است که در زنجیر علیت از حلقه دلبخواهی شروع کنی و حلقه کذائی را به عنوان حلقه اولین به خورد خواننده خر بدهی.

 

سعدی

 از پادشاهان کریم چنان صحبت می کند که انگار بر گنجی افسانه ای نشسته اند و درهم و دینار برخلق می پاشند.

 

سعدی

با این کار

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به شکل دیالک تیک شاه و توده،

یعنی به شکل دیالک تیک انگل و مولد

بسط و تعمیم می دهد و بعد وارونه می سازد.

آنسان که مولد به انگل (گدا) و انگل به مولد و گنج بخش بدل می شود.

 

سعدی

عملا،

عمدا و آگاهانه

 جای دهنده و گیرنده را، جای کریم و گدا را عوض می کند.

 

ما

این جور کارها را  وارونه سازی بی شرمانه حقایق اجتماعی می نامیم.

 

اشراف بنده دار، فئودال و دربار بر گنجی که نشسته اند، گنجی است که به قول خود سعدی از عرق جبین رعایا و بنده ها و زحمتکشان شهری به زور گرفته شده و انبار شده است:

 

سعدی

هم می داند

 و

در جای دیگر همین بوستان

بدان اشاره کرده است:

 

دگر خواست، کافزون کند تخت و تاج

بیفزود بر مرد دهقان، خراج

 

طمع کرد در مال بازارگان

بلا ریخت، بر جان بیچارگان.

 

معنی تحت اللفظی:

یکی از شاهزادگان تازه به قدرت  رسیده

برای تکثیر ثروت و تجمل

خراج از دهاقین را افزایش داد، بارزگانان را غارت کرد و بیچارگان را خانه خراب ساخت.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر