۱۴۰۲ شهریور ۲۰, دوشنبه

درنگی در فرمایشات آنتونیو گرامشی (۳)

 
 
آنتونیو گرامشی
(۱۸۹۱ ـ ۱۹۳۷) 
 
 
مارکس ما

نويسنده: آنتونیو گرامشی
برگردان: پارسا نیک جو

درنگی 

از  

یدالله سلطانپور

 

به احتمال بسیار 
در چند روز آینده، 
به مناسبت فرا رسیدن صدمین سال گشت زاد روز مارکس، 
بار دیگر این پرسش
(آیا ما مارکسیست هستیم؟ 
آیا چیزی به عنوان مارکسیست وجود دارد؟ )
 طرح خواهد شد، 
و
 در پاسخ به آن 
صفحات بسیاری 
را 
از تهی سرشار خواهند کرد. 
وراجی و موشکافی های پوچ و بی معنا، 
بخش جدا ناپذیری از میراث بشریت است.
 
معنی تحت اللفظی:
طرح این سؤال 
که
 مارکسیسم چیست و مارکسیست کیست
و
موضع نظری گرفتن راجع به آن،
یاوه بافی
است.
میراث بشریت هم وراجی و موشکافی پوچ و بی معنی است.
 
اگرچه در این یاوه گرامشی، ذراتی از حقیقت هست،
ولی این یاوه، حاوی حقیقتی نیست.
 
در رواج وراجی و انشاء نویسی فئودالی تردیدی نیست،
ولی تحلیل های چه بسا عمیقا مارکسیستی فرزانگان زحمتکشان، 
قابل تحقیر و انکار نیست.

اگر چنین بود، مارکسیسم امروز در قله رفیع فخرانگیزی نبود که است.
 
 تلاش فکری بشریت زحمتکش

را

نمی توان در وراجی پوچ و بی معنی خلاصه کرد.


ضمنا
چه راه دیگری گرامشی برای طرح و حل مسائل از هر نوع دارد؟
 
بشریت بهتر از هماندیشی برابر حقوق صادقانه 
استیل همزیستی متمدنانه ای ندارد.
 
در روند هماندیشی با همنوع حاضر و غایب
مسائل مطروحه قابل حلند و نه در تحقیر هماندیشی.
 
ابراز نظر
بی اعتنابه درجه حقیقتش
بی اعتنا به صحت و سقمش
نعمت بزرگی است.
 
چون
کشف حقیقت
هرگز
از صفر شروع نمی شود.
 
در روند تضارب نظرات است که حقیقت اندک اندک کشف می شود. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر