نیچه معنی واقعیت را نمی داند.
واقعیت همین لتگه کفش و لنگه در و لنگ حمام است.
هر خری حتی می بیند.
چون جهان برشاخ گاو ایستاده راست!
گاو بر ماهی و ماهی در هواست.
پس جهان بر چیست؟بر هیچ است و بس.
هیچِ هیچ است این جهان، هیچ است و بس.
عطار
معنی تحت اللفظی:
جهان بر روی شاخ گاوی است و گاو بر روی ماهی و ماهی در هوا ست
در نتیجه، جهان مبتنی بر هیچ است و برابر با هیچ است.
این خرافه عطار
خرافه به توان چند است:
خرافه اول اینکه
هوا = هیچ.
خرافه دوم اینکه
ایستادن هر چیز بر روی هیچ = هیچ بودن آن چیز
مثلا
پرنده در هوا = هیچ
خرافه سوم اینکه ماهی نه در آب
بلکه در هوا ست.
عطار نمی داند که ماهی اهل تنفس نیست تا در هوا زنده بماند و گاوی بر رویش بایستد و زمینی روی شاخش قرار گیرد و با هر خارش سر گاو زلزله شود.
ما را باش
فکر می کردیم
عطار آدم است و نه خر.
سطلیون
به عوض کله
سطل دارند
و
در سطل شان
عیرانی کپک زده.
عجب لاطائلاتی
مگر سازمان ملل
قدرت
تقسیم می کند؟
فونکسیون سازمان ملل اصلا چیست؟
فونکسیون سازمان ملل
کاهش تشنج های بین المللی
و
کمک به حل مشکلات بشری است.
برخورد اوپوزیسیون جنقوری به سازمان ملل
شبیه برخورد اجامر القاعده بن لادن و داعش و غیره است
عقل که هرگز نبوده است.
مقل کجا ست؟
در طویله
مرگ
در یک قدمی است.
دلیل اصلی مرگ خیلی ها
زیبایی است.
چه زیبایی صوری و چه زیبایی ماهوی
چه زیبایی ظاهری و چه زیبایی ذاتی و یا باطنی
۹۹ درصد کسانی که نابوده شده اند
اصلا سیاسی نبوده اند و خطری برای طبقه حاکمه طویله نداشته اند.
حکم تام؟
من ـ زور؟
حداقل بگو:
دریافت نامه ای عاشقانه و یا ارسال و یا تحریر نامه ای عاشقانه
در طویله ما
سند جرم و جنایت مطمئنی برای اعدام است.
افغانستان در زمینه شعر و ترجمه و تحریر
فرسنگ ها پیشرفته تراز جنقورستان است
زمان هرگز متوقف نمی شود.
حریف
من - زور از زمان چیست؟
خلایق خیال میکنند که زمان شطی همیشه رونده است.
زمان و مکان
صفت ممیزه (اتریبوت) ماده اند.
بدون ماده
نه زمانی وجود دارد و نه مکانی.
بدون زمان و مکان هم ماده ای وجود ندارد.
یعنی
رابطه زمان و مکان با ماده
ناگسستنی است.
یعنی
رابطه ای دیالک تیکی است.
رابطه زمان و مکان با ماده
شبیه رابطه قابلمه با قورمه سبزی است.
شبیه رابطه فرم با محتوا ست.
این زمان نیست که در گذر است.
این ماده است که در تغییر است
به عبارت دقیقتر
این ماده است که در مکان و زمان در تغییر مدام است.
زمان و مکان فرم های وجودی دوگانه ماده اند.
قابلمه های تو در تو هستند با قورمه سبزی
همزمان در هر دو.
مکان بیانگر سکون نسبی ماده است
و
زمان بیانگر حرکت مطلق ماده
ماده در دیالک تیک حرکت و سکون قرار دارد.
این شعر مملو از ایرادات ساختاری است.
مثال:
مرز با سبز همقافیه نیست.
حزب توده
حزب این و آن نبوده است.
حزب توده
حزب توده بوده است.
حزب توده
بدون توده اصلا حزب توده نیست.
عزیز نسین
عرب شناس هم نیست.
اگر اعراب نبودند، اروپائیان هنوز هم بربر بودند و عرعر می کردند.
اثار فلسفی و علمی جهان باستان کلاسیک (آنتیک)
نخست از لاتین به عربی ترجمه شده و بعد به دست اروپائیان رسیده تا بخوانند و عرشاد شوند.
اروپائیان
پیشرفت فکری وفلسفی و علمی و فرهنگی خود را
مدیون فلسفه اسلامی ویا عربی اند
حریف
ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﺗﻔﻨﮓ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺭﺍ
ﺣﻔﺎﻇﺖ ﮐﻨﺪ..
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺳﺖ " ﺍﺭﺑﺎﺑﻤﺎﻥ " ﺷﺪ .
قدرت
به قول حریفی دیگر
از لوله تفنگ بیرون می آید.
این اما به معنی قدرت بودن تفنگ نیست.
قدرت چیست؟
تفنگ ابزار است.
تفنگ روزی سنگپاره و چوب و چماق بوده است.
هر سنگپاره به دستی
که ارباب نبوده است
تا مترسک تفنگ به دستی
ارباب شود.
مطمئنید که شما تفنگ را به دست مترسک داده اید و نه طبقه حاکمه؟
اگر چنین است
چرا خودتان تفنگدار نشده اید تا قدرتمند شوید؟
قدرت
همیشه طبقاتی است.
قدرت و یا دولت
خودش چماق طبقه حاکمه برای سرکوب توده و حفظ و تکثیر منافع طبقاتی خویش است
کتاب گروهبان گارسیا راجع به امید در یک جمله:
"یادت باشه دنیا گرده،
هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی
شاید در نقطه شروع باشی"
اینکه به معنی امید نیست
گروهبان جان
این به معنی خریت است.
به صد سالگی برسی و خیال کنی که تازه تولد یافته ای.
بی دلیل نیست که امپریایلسم به این جماعت جایزه نوبل و موبل می دهد تا میلیونر شوند و خرپروری کنند.
انسان
در کار مادی وفکری اش
ادامه حیات می دهد
که کار ادمی باقی است
ار جسمش فنا گردد.
طبری
امروز بعد از نزذیک به 80 سال از دفن طاعون سیاه نازیسم ، امپریالیستهای آمریکائی و نئو فاشیستهای آلمانی ، اینبار بنام آزادی و دموکراسی جنگ کثیف دیگری را در این سرزمین براه انداخته اند !
چنگیز
این ادعای چنگیز
ادعای باطلی نیست.
ولی حقیتی هم نیست.
به قول مش لنین صلواة الله علیه
حقیقت با ماهیت خویشاوند است.
اگر تکمیل و تصحیح و تدقیق کنیم
حقیقت با ماهیت و عامیت و کلیت
خویشاوند است.
ادعای چنگیز
سطحی و ساده لوحانه است.
۸۰ سال قبل
اتحاد شوروی در وحدت با امپریالیسم امریکا
بر دولت هیتلر تحت رهبری حزب نازی
پیروز شده است.
از دفن نازیسم فقط ساده لوحان دم می زنند.
در آلمان دموکراتیک
پس از ۴۰ سال حکومت آنتی فاشیستی
اکنون
ا اف دی
حزب فاشیستی
به نیروی سوم در در آلمان تبدیل شده است.
غلبه بر فاشیسم
بدون روشنگری علمی و انقلابی
بدون اشاعه عمیق و هضم و جذب مارکسیسم محال است.
ضمنا
جنگ اولیگارشیسم مرتجع و انگل روس بر ضد اولیگارشیسم مرتجع و انگل اوکراین
یکی دیگر از جنگ های زرگری برای کشتار خلق ها و تقویت امپریالیسم و ارتجاع است.
اولیگارشیسم مرتجع و انگل روس
ارتجاعی تر از امپریالیسم است و نه مترقی تر از آن.
معنی تحت اللفظی:
وجدان
افراد را از مذهب بی نیاز می سازد.
کسی که این ادعا را میکند از ماهیت وجدان و منشاء آن خبر ندارد.
بدون داشتن پیشاپیش شعور و شناخت
یعنی بدون داشتن جهان بینی مذهبی و یا مارکسیستی
اصلا نمیتوان وجدان اشت.
فقط میتوان مثلا نباتات و جانوران به فکر بقای نفس و تکثیر غریزی نوع خود بود.
هیچ چیز
فقط از درون و یا فقط از برون تعمیر و یا تخریب نمی شود.
همه چیز در دیالک تیک داخلی و خارجی تعمیر ویا تخریب می شود.
مثال:
هم
کودتای ۲۸ مرداد در دیالک نیک داخلی و خارجی (وحدت ارتجاع فئودالی ـ روحانی ـ بورژوایی داخلی با ارتجاع امپریالیستی خارجی) پیروزی می شود
و
هم
عنگلاب اسلامی در وحدت ارتجاع داخلی و خارجی.
اگر اکنون انقلابی پیروز نمی شود
دلیلش
در تحلیل نهایی
غیاب اردوگاه سوسیالیستی است.
دین و مذهب
را
کسی نساخته است.
دین و مذهب فرمی از شناخت و شعور است.
دین و مذهب نتیجه تکامل شناخت و شعور هنری و اساطیری است.
ضمنا این زباله ها فقیر نیستند.
فقرا
فرصت دعا حتی ندارند.
حال و روز فقرا را
فقرا می دانند.
در ستایش تنهایی وانزوا
در ستایش عدم انتظار از اغیار
در ستایش بی اعتنایی به نظرات دیگران
بگریز، دوست من،
به تنهایی ات بگریز!
پایان تنهایی
آغاز بازار است
و آن جا که بازار آغاز می شود،
همچنين آغاز هیاهوی بازیگران بزرگ است و وز وز مگسان زهرآگین.
فیلم
تنهایی توهمی بیش نیست.
اگر کسی یک سال زندگی کند
با خاطرات حاصل از آن یک سال
می تواند صد سال در سلول انفرادی باشد
و تنها نباشد.
تنهایی
به تنهایی وجود ندارد.
تنهایی همواره در دیالک تیک تنهایی و همبایی وجود دارد
فرد در دیالک تیک فرد و جامعه
جزء در دیالک تیک جزء و کل
اندیشه یک جامعه را سلبریتی های اون جامعه مشخص میکنند
سحر
این در مقیاس جامعتی و جهانی
فقط
ظاهر قضیه است.
شعور حاکم در هر جامعه را
طبقه حاکمه تعیین، دیکته و تحمیل و مد می کند
و شعور حاکم در جهان را
طبقه حاکمه امپریالیستی (امپریالیسم به سرکردگی امریکا)
تعیین، دیکته و تحمیل و مد می کند.
بقیه
عمله و مزدور آنها هستند و بس.
اخلاق حاکم در جهان و جامعه
هم
اخلاق طبقه حاکمه است
و
چه بسا
نیهلیسم اخلاقی حاکم بر جهان و جامعه است.
پاچه خواری و تملق و تظاهر و تزویر و تقیه و تئاتر و بند بازی و ریا و غیره
نشانه های بارز نیهلیسم اخلاقی اند.
ضد اخلاقی اند.
یکی از گشتاورهای فاشیسم، امپریالسم، فوندامنتالیسم اسلامی و اولیگارشیسم
علاوه بر خردستیزی
اخلاق ستیزی ( نیهلیسم اخلاقی) است.
عجب انتقاداتی جنقوریان می کنند.
کسروی هم آخوند بوده است که ترور شده است.
شالگونی هم اخوند بوده که رهبر سازمان کارگری است.
به عوض گیر دادن به افراد
به نقد افکار بپردازید تا رستگار شوید.
ما هم برای تان دعا می کنیم.
اگر شما روی کار آیید
همه چیز را تحت مالکیت خلق در می اورید؟
مالکیت خصوصی را لغو می کنید؟
سپاه پاسداران
احتمالا
یکی از کنسرن های جنقوری است.
ناصر مکارم شیرازی و فقهای دیگر از تجار بزرگ قالی و غیره اند.
آخوندها دیری است که بورژوا شده اند.
حقوق بادی گاردهای توله های فقها در فرنگستان سر به اسمان می زند
پول که از آسمان نازل نمی شود.
به اندیشه بیندیشید.
کامنت های ما را کلمه به کلمه و جمله به جمله مورد تأمل قرار دهید
و گرنه رشد نخواهید کرد.
جنقوریان
تفکر مفهومی را تمرین نکرده اند و فرا نگرفته اند.
به همین دلیل
متون را سریع و سرسری می خوانند و می گذرند
درجا می زنند
جلوتر نمی ورند.
دفاعیاتش را نخوانده اید؟
« من می توانستم سرتیپ شوم و الی اخر...و اکنون تیرباران می شوم.»
این نوعی منتگذاری است.
البته در این شرایط تفکر منطقی دشوار است.
چون عزرائیل حی و حاضر است.
روزبه نمی توانست سرتیپ شود.
نمی گذاشتند هم سرتیپ شود.
منافع طبقاتی خودش هم اجازه نمیداد که سرتیپ شود.
و گرنه به جنگ درونی با خویشتن خویش محکوم می شد و زندگی اش جهنم می شد.
خیلی از مارکسیست ها دکترا دارند
ولی حاضر به کار در کنسرن ها نیستند و در فقر به سر می برند.
سعی کنید دیالک تیکی بیندیشید.
منافع شخصی که جدا از منافع طبقاتی باشد
وجود ندارد.
لنین
همزمان
به منافع پرولتاریا و به منافع خویشتن
می اندیشد.
خود را مأمور پرولتاریا می داند.
مأمور در مأموریت به دیالک تیکی از منافع شخصی و طبقاتی می اندیشد.
مأمور
منتگذار کسی نیست.
وقتی روزبه و یا سیاوش منت می گذارند
دچار غفلت شده اند
چون از دیالک تیک بی خبرند
در غم انسان نشستن
پا به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن
حریف
سعی کنید به عوض آیه نازل کردن
بیندیشید.
انسان انتزاعی وجود ندارد
تا کسی در غمش ماتم بگیرد و در شادی اش بشکن بزند.
کسی ماورای طبقات اجتماعی نیست.
هر کس سنگری دارد.
بی طرفی وجود ندارد.
آدم باید خر باشد و برای منافع دیگران مبارزه کند.
چنین خری وجود ندارد.
مده تن به غم تا نکاهد روان.
ز شادی نگهدار تن را جوان .
فردوسی بزرگ
غم و شادی
پدیده های روحی و روانی اند و ثانوی اند .
دست خود بشر نیستند
تا تن بدهد ویا ندهد.
افکار پیشینیان
باید نقد شوند و نه نقل.
مادرت می میرد و غمت می گیرد.
این دست تو نیست.
غم از بیرون وارد درون می شود.
فرزندت از بیماری بهبود می یابد و دلت از شادی لبپر می زند.
غم و شادی رابطه دیالک تیکی با هم دارند و به یکدیگر تبدیل می شوند
نه.
دیالک تیک ماده و روح
و
یا
دیالک تیک وجود و شعور
عالی ترین دیالک تیک ماتریالیسم دیالک تیکی است.
مسئله اساسی فلسفه = تقدم و یا تأخر ماده بر روح و یا وجود بر شعور.
روح = شعور
ماده = وجود
روح ضد دیالک تیکی ماده است
وجود ضد دیالک تیکی شعور است.
طبری می گوید که مقنع چنین گفته است.
طبری نمی گوید که من چنین می گویم.
ادعای مقنع
خرافه است.
اشعار و افکار و آثار طبری باید تحلیل شوند و نه تکرار.
ما که خرتر از طبری نیستیم تا به رخ مان کشیده شود.
ما صدها تحلیل از میراث طبری منتشر کرده ایم
چرا؟
تشکر برای چیست؟
مگر کسی برای این و ان روشنگری می کند
تا منتکش باشند و تشکر کنند؟
مبارزه
طبقاتی است.
همه شمشیر می کشند.
هر کس بنا بر منافع طبقاتی خود.
وضع کنونی
در مقیاس جهانی
جز این نیست.
پرولتاریا در حال عقب نشینی است
احزاب کمونیست
کم و نیست شده اند.
انگار با شکست سوسیالیسم
مثل بالنی ترکیده اند.
بدون ورود مجدد پرولتاریا به صحنه و تشکیل احزاب طراز نوین
انقلاب سوسیالیستی محال است
جهان آبستن فجایع مصیبت بار جدیدی است.
من که چشمم نخورد اب از این واویلا
کجای مرگ همنوعی خبر خوشی است؟
مبارزه جنقوریان بر سر چیست؟
خیال می کنید
اگر همه آخوندها بمیرند
کشورتان بهشت برین می شود؟
راه حل مسائل چیست؟
حذف فیزیکی این و آن؟
فرق شماها با تروریست ها چیست؟
لایک شده معیار معیارها.
ارزش و اهمیت هر کس
بنا بر تعداد لایک ها و پیروها سنجیده می شود.
خیلی ها
امروزه
فقط و فقط
التماس لایک دارند و نه التماس دعا
یک بار گفتم سـگ #مجاهدین به کل خانواده رضا پالانی می ارزه! حالا پشیمانم… و نظرم عوض شد! عَـن بچه مجاهد به کُل خانواده #پهلوی و نظام فاسد اسلامی کنونی می ارزه! چرا؟ چون در تمام مدت انقلاب #ژینا تا به اکنون این گروه بجز حمایت از مردم و مخصوصا کوردها کاری نکردند!
دیاکو
انقلاب به چه معنی است؟
قرن ۲۱
اصلا
قرن انقلابات نیست.
قرن عنگلابات و مخملیات است.
پس از شکست سوسیالیسم
همه جا
لاشخورها روی کار آمده اند.
خیلی از کشورها
به خرابات شام تبدیل شده اند و می شوند.
اگر انقلاب این است
همان بهتر که صورت نگیرد.
درست وغلط را شما تشخیص میدهید؟
شیرین.
ما
فقط
ابراز نظر می کنیم.
درست و یا غلط.
تا هماندیشی صورت گیرد.
همین و بس.
خلایق دنبال لایک الکی به هر جفنگی می گردند.
هدف شان علافی و عیاشی است.
و گرنه
هماندیشی
به زیان هیچ زحمتکشی نبوده است.
بحث بر سر افراد که نیست.
بحث بر افکار است.
شما انیدشه ای را به صورت شعری منتشر می کنید.
ما هم موضع می گیریم.
ابراز نظر به نیت هماندیشی است.
هماندیشی
متمدنانه ترین طریق همزیستی است.
بهتر از فحاشی و چاقوکشی است.
ما نیازی به توهین نداریم.
ما اهل تحلیلیم.
شیرین و فرهاد
تفاوت توهین با تحلیل را نمی دانند
و این عیب کمی نیست.
ولی خود دانند.
عرفان
جریانی ایراسیونالیستی (مبتنی بر خردستیزی) است.
ایرانسیونالیسم
یکی از گشتاورهای ایده ئولوژیکی مهم امپریالیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم است.
مؤسس ایرانسیونالیسم (خردستیزی)
نیچه (خاتم الفلاسفه امپریالیسم) بوده است.
سمتگیری فلسفی عرفان
پانته ئیسم (همه خدایی) است.
پانته ئیسم میان خر و خدا و خلق و خرما و خورجین و خردل علامت تساوی می گذارد.
حلاج هم وقتی می گوید:
انا الحق (من خدا هستم)
میان خود و خدا علامت تساوی می گذارد.
عرفان
مکتب کثیفی است.
همه مذاهب
عرفان خاص خود را دارند.
بدون توسل به پانته ئیسم نمی توان به اثبات خرافات مذهبی نایل آمد
مدیرمدرسه جدیدم، منو عضو گروهی بنام نمازخانه مجازی کرده موقع اذان ، اذان رو میفرسته و بعد هم تعقیبات و مستحبات بعد نماز و بعد هم یک نظرسنجی میذاره با سه گزینه ۱/نمازخواندم ۲/نماز را در اسرع وقت میخوانم ۳/التماس دعا و عبادتمون رو مثلا رصد و ثبت میکنه. حیرانم از وضع موجود .
رویا
چرا؟
چون نیک بنگری
همه تزویر می کنند.
معلوم نیست که خلایق کیستند.
درست به همین دلیل
پیدا کردن دوست و یا دشمن
شبیه پیدا کردن سوزن در کاهدان است.
ممنون
از اینکه تحلیل ما از شعر را خوانده اید.
شاید شما تنها کسی باشید که خوانده است.
بقیه نخوانده می گذرند.
چه بسا سواد لازم برای خواندن و فهمیدن را ندارند.
آدم باید خر باشد که از تمیز «هر» از «بر» عاجز باشد.
ما هم مثل خیلی ها عمری خر بوده ایم و عرعر کرده ایم.
و عمیقا پشیمانیم و شرمنده.
اخیرا سگ شده ایم و پارس می کنیم.
سگ تقصیری ندارد.
هنرش پارس است و بس.
باز هم بخوانید و هارت و پورت کنید.
جهان در حال طویله شدن است
دنیا ارزش زندگی کردن نداره، حقیقتا زندگی کردن واقعا سخته و کمتر کسی شادی رو تو طول زندگیش پیدا میکنه، درواقع میزان زیادی از زندگی زجره و همه میدونیم روند زندگی روند سخت و نابرابری هست.
رویا
عجب لاطائلاتی
رویا منتشر می کند.
این استنباط از زندگی
استنباط انگل ترین، کثیف ترین، منحط ترین و مرتجع ترین کثافت های جهان است:
استنباط نیچه ئیست ها، فاشیست ها،نیهلیست ها، اگزیستانسیالیست ها، پسیمیست ها و فوندامنتالیست ها ست
ایران یکی از نخستین دارندگان رتبه در میان کشورهای دارای منابع نفت و گاز در جهان است.
سهم زحمتکشان که اکثریت مطلق جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند در نظام های سرمایه داری بدین گونه است!
در رژیم های فاسدِ پهلوی ها و جمهوری اسلامی شهرهای ایران همواره در محاصرهء حلبی آبادها و آلونک نشینها قرارداشته و دارد.
مسعود قاسمیان
اولا
منابع نفت و گاز چیستند و متعلق به کیستند؟
ایالات متحده امریکا هم چندین برابر ایران و عراق و عربستان
نفت و گاز و غیره دارد که متعلق به کنسرن های امپریالیستی اند و نه به توده مردم.
وسایل تولید و مواد خام (سرمایه ثابت) زمانی از ان توده خواهد شد که مالکیت خصوصی کفن و دفن شود و توده فرمایی (دموکراسی) برقرار شود.
ثانیا
حلبی آبادها
نشانه چیستند و ناشی از چیستند؟
برای پیدا کردن جواب به این سؤآل
باید پرسید
حلبی آبادی ها کیستند و از کجا آمده اند و چرا آمده اند؟
هنوز هم در ایلات متحده امریکا و انگلستان و غیره
حلبی آیادها وجود دارند که فرم شان مدرنتر است.
خودرو شان خانه اش است.
خیمه شان در پیاده رو خیابان ها ست
خوابگاه شان زیر پل ها ست
نه
جسم
بدون روح و روان وجود دارد
و
نه روح و روان
بدون جسم.
ساختار همه چیز دیالک تیکی است
و اقطاب دیالک تیک در همدیگر مؤثرند.
تقش تعیین کننده اما از ان فقط یکی است.
در دیالک تیک ماده و ورح
(فیزیکی وفکری)
ماده (فیزیکی، جسم)
تعیین کننده روحی و روانی و یا فکری است.
بی انکه روحی و یا روانی و فکری هیچ واره باشد
شعور
چیزی طبقاتی است.
تعلقات طبقاتی
کیفیت و ماهیت شعور افراد را رقم می زنند.
اگر مارکس و انگلس و لنین
سگان سرسپرده پرولتاریا نمی شدند
خر می ماندند.
خردمندی انان
به دلیل پایگاه طبقاتی پرولتری راستین انان است.
این تحلیل است.
این تحلیلی از شخص شخیص تو ست.
تو حتی سطری از نوشته های ما را نمی فهمی.
به همین دلیل هارت و پورت میکنی
تمامیت خواه؟
فوندامنتالیسم شیعی است.
همشیره فاشیسم است.
سر تنت طلب است.
تمامیت خواه چیه؟
خيابانها گورستان برگهاي پاييزيند
و درختان
عريان، با وزش باد مي لرزند
آسمان غم گرفته ی خاكستري
بر بستر مرگ برگها
اشك ميريزد
و چه ساده انديشند آنان
كه در وصف پاييز
شعر مي سرايند
و
بدن برهنه ی درختان لرزان از باد را
انكار مي كنند
زهرا ايران نژاد
فونکسیون شعر در جنقوری اسلامی
تحریف بی پروای همه چیز هستی است.
کسی نمی داند که در طبیعت چه می گذرد
و
درخت و برگ و بار و پاییز چیست.
اگر خلایق
شعور داشته باشند
نه شعری سروده می شود
و
نه شعری خوانده می شود.
شعر اصولا شرم انگیز است.
پروفسور آمریکایی می گوید،
درگیری اوکراین، فروپاشی هژمونی ایالات متحده را تأیید کرد
پروفسورهای امپریالیستی
غیر از ذره ای مغز اندیشنده
کم و کسری ندارند.
اصلا نمی دانند که هژه مونی به چه معنی است.
تجاوز اولیگارشیسم کثافت روس به اولیگارشیسم نکبت اوکراین
به تقویت و تحکیم و توسعه هژمونی امپریالیسم امریکا و امپریالیسم جهانی به طور کلی منجر شده است.
حس ششم به ما مرتب فشار می اورد که
این جنگ های زرگری میان لاشخورهای جهان
توطئه خود امپریالیسم است.
ناتو و اتحادیه های قدیم و جدید امپریالیستی اکنون هم به لحاظ کمی رشد یافته اند و هم به لحاظ کیفی.
ضمنا
فرق طبقاتی ـ ماهوی بین اولیگارشیسم روس و امپریالیسم وجود ندارد.
هر دو انگلند.
اولیگارشیسم
اگر ارتجاعی تر و کثیفتر از امپرالیسم نباشد
مترقی تر از امپریالیسم نیست.
یکی از لذات جهان، داشتن استاد است.
حریفه
چرا و به چه دلیل؟
داشتن استاد شرم انگیز است و نه لذت انگیز.
لذت انگیز
برابری انسان ها
ست.
بزرگ ترین لذت برای خردگرایان
داشتن هماندیش است:
هماندیشی دیالک تیکی از همکاری مادی و فکری است.
دوستی حقیقی در روند هماندیشی تشکیل می یابد
سعادتمند کسی است که هماندیش دارد. اثری از کوبا
باز هم جای شکرش باقی است
جستن اینده در ۵۰ سال قبل.
خیلی ها در ۱۴۰۰ سال قبل می جویند
و
خیلی های دیگر
در ۲۵۰۰ سال قبل
عشق کسب و کار خران است. خردمندان دنبال دوست می گردند و نه دنبال عاشق و معشوق
زن از مرد تمام چیزها را میخواهد و توقع تمام چیزها را دارد ، یعنی تمام چیزهایی که در آرزوی آن است و لازمش دارد . ولی جنس مرد از زن جماعت اول و آخر و بی واسطه فقط یک چیز میخواهد و آن هم همخوابگی.
آرتورشوپنهاور
رویا
عجب لاطائلاتی
واقعا چنین است؟
تجارب خود رویا چیست؟
شاید زنان متعلق به طبقات حاکمه انگل
مثلا زن خود ارتور شوپنهاور
چنین باشد
و
خود لاشخور از زنش فقط سکس بخواهد.
زنان و مردان توده
چنین نیستند.
ضمنا
نران از زنان
فقط سکس می خواهند؟
زنان
زحمتکش ترین بخش جامعه بشری اند
زنان یک سر و هزار درد سر دارند.
زنان موجوداتی
همه فن حریفند:
آشپزند
خیاطند
خریدار نعمات مادی از هر نوع اند.
سپورند.
عمله و بنا هستند.
رنگرزند.
مربی اند
روانپزشک اند.
روانگاوند
داروسازند اند
چوپانند
کشاورزند
پرستارند
زنان
جنده نیستند تا تمام دارایی شان لای پای شان باشد
ادامه دارد.
۱۴۰۲ مهر ۳, دوشنبه
کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۵۳)
میم حجری
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر