۱۴۰۱ اسفند ۱۴, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اصل وضوح تصویری (تجسمی) (۳)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

۲۵

·    اصل وضوح غیرتصویری در فرم عام خود به معانی زیر است:  

الف

·    بدان معنی است که پدیده هائی وجود دارند که اصولا بر مبنای وضوح تصویری قابل توضیح نیستند

 

ب

·    بدان معنی است که دلیل عینی این عدم امکان در طبیعت خاص اوبژکت های کوانتومی و اوبژکت های نسبیتی نهفته است

 

پ

·    بدان معنی است که پیشرفت بعدی فیزیک وابسته به این است که آن با چه سرعتی و با چه ژرفایی خود را از بند کلیه تصورات مبتنی بر وضوح تصویری آزاد می سازد.

 

۲۶

·    اما از آنجا که تئوری کلاسیک مبتنی بر وضوح تصویری، خود را به مثابه حالت سرحدی (مرزی) تئوری مدرن مبتنی بر وضوح غیرتصویری نشان داد، می توان از اصل وضوح غیرتصویری نه تنها نتیجه گرفت که وضوح غیرتصویری ئی وجود دارد که نمی تواند ناشی از وضوح تصویری باشد، بلکه علاوه بر آن، وضوح تصویری خود باید به مثابه حالت مرزی وضوح غیرتصویری تلقی شود.

·    یعنی وضوح غیرتصویری منشاء آن محسوب گردد.

 

۲۷

·    ماتریالیسم دیالک تیکی از مطلق کردن یکجانبه هم اصل وضوح تصویری و هم اصل وضوح غیرتصویری اجتناب می ورزد.

 

۲۸

·    در روند دیالک تیکی شناخت واقعیت عینی، وضوح تصویری و وضوح غیر تصویری وحدتی را تشکیل می دهند، جای همدیگر را می گیرند و به یکدیگر تبدیل می شوند.    

 

۲۹

·    رابطه متقابل میان وضوح تصویری و وضوح غیر تصویری می تواند تحت شرایطی حتی فرم یک تضاد دیالک تیکی به خود گیرد و موجب پیشرفت رشته علمی مربوطه گردد.

 

 

۳۰

·    هرعلمی در توسعه تاریخی اش به طور کلی از تصاویر کلامی (ایکونیکی) به تصاویر سمانتیکی انتزاعی عروج می کند.

 

۳۱

·    این گذار از کلامی (تصویری) به سمانتیکی انتزاعی و به عبارت دیگر، این گذار از طرز تفکر مبتنی بر وضوح تصویری به طرز تفکر مبتنی بر وضوح غیرتصویری روندی است که بی وقفه و مستمر صورت می گیرد.

 

۳۲

·    نفوذ متدهای مته متیکی (ریاضی) در بسیاری از رشته های علمی، رشته هائی که برای اولین بار با برخورد مته متیکی آشنا می شوند، مثال بارزی بر این حقیقت امر است.

 

۳۳

·    وضوح مته متیکی که این رشته های علمی از این طریق کسب می کنند، همواره با از دست دادن وضوح تصویری همراه می شود.

 

۳۴

·    تصاویر کلامی که از تصاویر و تصورات وضوح تصویری نشئت می گیرند و برای ما به واسطه تجربه حسی به طور بیواسطه قابل دسترسی اند، حاملین معنای ایده تیکی (فکری) مفاهیم و احکام مربوط به واقعیت عینی اند.

 

(ما با دیالک تیک ایکونیکی و ایده تیکی سر و کار داریم.

 مترجم)

 

۳۵

·    هیچ علمی نمی تواند بر آنها چشم پوشی کند.

·    زیرا هر تئوری، هر قدر هم انتزاعی باشد، در تحلیل نهائی بر ادراکات حسی استوار است که به مثابه پل واسط ضرور میان واقعیت عینی و تفکرند.

 

۳۶

·    با تصاویر کلامی اما فقط تا حدود معینی می توان کار کرد:

·    به کمک آنها می توان پدیده خارجی ظاهری را مشخص ساخت.

·    ولی نمی توان به کمک آنها به ماهیت اوبژکت ها، روندها و غیره ی واقعیت عینی پی برد.

 

۳۷

·    تصاویر سمانتیکی اما برعکس، قاعدتا انتزاعی اند و لذا آنها را بهتر می توان درنظر گرفت و کنترل کرد.

 

۳۸

·    با سمبول های انتزاعی که حاوی معنای عملیاتی اند، بهتر می توان کار کرد.

 

۳۹

·    علاوه بر این، سیستم سمبلی دقیق، استفاده کامل از دستگاه مفهومی متدهای استقرائی را امکان پذیر می سازد.

 

۴۰

·    از این رو می توان توسعه تئوری های وضوح غیرتصویری را به مثابه پیشرفت علمی اصیل ارزیابی کرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر