۱۴۰۱ اسفند ۲۳, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ت) تضاد (ضدیت) میان کار فیزیکی و کار فکری (ضدیت میان کار یدی و کار فکری)


هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۱

·    تضاد میان کار فیزیکی و کار فکری به ضدیت اجتماعی ناشی از تقسیم کار در جامعه طبقاتی آنتاگونیستی (آشتی ناپذیر) اطلاق می شود. 

 

۲

·    توسعه نیروهای مولده، قبل از همه، از طریق تقسیم جامعتی کار، به تشکیل اضافه ارزش از سویی و پیدایش مالکیت خصوصی وطبقات اجتماعی از سوی دیگر منجر می شود.

 

۳

·    در ضمن، کار فیزیکی از کار فکری جدا می شود.

 

۴

·    کار فیزیکی تقریبا بدون استثناء به عهده طبقات اجتماعی تحت استثمار محول می شود.

·    اما کار فکری تخصصی و با برخورداری از امتیاز کار فکری به عهده طبقات اجتماعی استثمارگر و روشنفکریت محول می شود که اکثریت شان در خدمت استثمار بوده اند.

 

۵

·    تضاد میان کار فیزیکی و کار فکری به فرمی از تضاد (ضدیت) طبقاتی در نظام جامعتی برده داری میان بردگان و برده داران، در فئودالیسم میان رعایا و اربابان فئودال، در کاپیتالیسم میان کارگران مزدبگیر و سرمایه داران منجر می شود.

 

۶

·    تضاد میان کار فیزیکی و کار فکری به ویژه در کاپیتالیسم، فرم های تند و تیزی به خود می گیرد و همزمان شرایط مادی لازم برای از بین بردن این تضاد فراهم می آیند.

 

۷

·    در سوسیالیسم با غلبه بر استثمار انسان به واسطه انسان، بر تضاد میان کار فیزیکی و کار فکری نیز غلبه به عمل می آید.

 

۸

·    با گذار از سرمایه داری به کمونیسم، شرایط لازم برای غلبه بر تفاوت ماهوی میان کار فیزیکی و کار فکری فراهم می آیند.

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر