۱۴۰۱ اسفند ۲۵, پنجشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۹۵)


 
میم حجری

اسحاق
وقتی کسی راجع به مشکلاتش با تو حرف می زند.
شکوه از زندگی ندارد
فقط به تو اعتماد دارد.

آره و نه.
درد دل با هر کسی
بسته به ان کس و درد دل کننده
میتواند هزار دلیل داشته باشد:
مثلا
طلب یاری
تخلیه فشار روحی و روانی
روشنگری عالمی و انقلابی
انتقاد اجتماعی
راه حل جویی
...


امید تحول در دل پختن و کاری در راه ان نکردن
شبیه ایستادن در ایستگاه راه آهن
و امید از راه رسیدن کشتی در دل داشتن است.
اینشتین


هی عیران دوستان
آلترناتیو
همیشه
چیزی طبقاتی است.
آحاد مردم که الترناتیو نمی شوند.
برای تعیین آلترناتیو به سیستم حاکم
باید به ماهیت طبقه حاکمه پی برد.
طبقه حاکمه در جنقوری چه نام دارد؟

باب دیلان
نمی توان
همزمان
هم
عاشق
بود
و
هم
عاقل.

چرا
مش دیلان.

همه چیز دیالک تیکی است.
بشر در دیالک تیک غریزه (مثلا عشق) و عقل می زید.
مسئله سبکی و سنگینی دو کفه دیالک تیکی نسبت به همدیگر است.

به هنگام عاشقی
کفه ترازوی دیالک تیکی غریزه
سنگین تر از کفه عقل می شود.
و
بشر
خر می شود.


عجب طرز نگارشی.
ویرایش نگارشی:
برس ای موکب نوروز خوش آوازه که باز
زحمت زاغ زمستان ببری از چمنم.

سایه
زمستان را به زاغ تشبیه می کند
زاغی که مزاحم چمن شاعر است.

در زمستان
روزها کوتاه و شب ها درازند.
به همین دلیل شبیه زاغ است.

بهار را سایه به لشکر خوش آواز نوروز تشبیه می کند که در راه است.

فضیلت
به صفات اخلاقی از قبیل شجاعت و راستگویی و وفابه عهد و غیرهاطلاق می شود.
اخلاق چیزی طبقاتی است.
هر طبقه اجتماعی
اخلاق خاص خود و فضایل و سجایای اخلاقی خاص خود را دارد
حرف ما این است.

آره.
دست همبستگی طلبان
اکنون
رو می شود:
هر دگراندیشی را خائن و وطن فروش و فلان فلان شده می نامند.
کسی حق خوداندیشی ندارد.
همه باید مثل پاکنژادان فکر کنند.
تا خادم و وطن پرست محسوب شوند.

کسی حاضر به شنیدن نظر دیگری نیست
چه رسد به هماندیشی .

همه خیال میک نند که حقیقت
نه چیزی عینی و علمی
بلکه ارث پدری آنها ست




خوش بود
گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر چه در ان، غش باشد.
معنی تحت اللفظی:
معیار عینی و علمی سنجش حقیقت هر ادعا
تجربه است.
مثال:
جنبش انقلابی تحت رهبری آلنده در شیلی سرکوب شد.
نتیجه اش چیست؟

نتیجه اش این است که اکنون
کسی حتی اسم آلنده را در طویله نمی شناسد.


عجب بدبختی است. هنر نزد عیرانیان است و بس. مارکسیست های خودی را مأمور امپریالیسم و صهیونیسم و سایبری و نفوذی می نامند و به لجن می کشند و از آخوندهای بینوا حدیث می اورند




آٔدم باید خر باشد و با سازمان مجاهدین و امثالهم
متحد شود.
حزب توده با سازمان خمینی الدین (همشیره مجاهدین) متحد شد و بر آن
«آن رفت که بر باخه رفته است.» کلیله و دمنه



هی هاوگینگ حواس پرت عوامفریب
خدا از مفاهیم علم الاشیائی نیست
تا تو قادر به درک و توضیحش باشی.
خدا یک مفهوم میتولوژیکی، تئولوژیکی (فقهی، مذهبی) و فلسفی است.
ما با سه نوع خدا در تاریخ بشر سر و کار داشته ایم:
طبیعتخدا
طبقه حاکمه خدا
و
توده خدا


 
آیا می‌توان تنها با در نظر گرفتن یک گزینه اخلاقی مثلا رفتار جنسی در مورد شخصیتی قضاوت کرد؟
م. ی.

آره.
می توان در زمینه معینی راجع به کسی داوری کرد.
ولی زمینه معین را نمی توان برای داوری کلی راجع به کسی
معیار قرار داد.

ضمنا
مارکس فقط با خانه دارشان که جنی با خود از خانه پدری اورده بود و از رفقای کمونیست شان
بود
یکبار رابطه جنسی داشته بود که حاصلش پسری بود به نام فریدربک
مارکس چه ربطی به چارلی و صمد و غیره دارد؟


هی عفو علامه بین الملل
اندام یعنی ارگانیسم
(اندام - معنی در دیکشنری آبادیس مترادف اندام: بدنه، پیکر، تن، تنه، جثه، جسم، قامت، قد، کالبد، هیکل، آلت، جوارح، عضو، ارگانیسم )

من ـ زور علامه ها
نه
اندام تناسلی
بلکه الت تناسلی است.
اکابر توانگر کند عفو را


چرا زنان زیبا با مردان زشت ازدواج میکنند ؟
مدار فلک

ویرایش:
چرا زنان به ظاهر زیبا ولی بی پول
توسط نران به ظاهر زشت ولی پولدار
خریده می شوند؟

دلیلش این است که زن و یا شوهر
در جامعه سرمایه داری
کالا ست
و
کالاپرستی
دین رایج در جامعه است.

زن و یا شوهر زیبا گرفتن
مثل
خرید ماشین ضد گلوله گران قیمت
و
یا کشتی مجلل
و
یا قصر باشکوه
و
یا پست مهمی در سیاست و اقتصاد و عیره
است.



گر به دشنام آورم نام از شما
میشود آلوده دشنام از  شما
هادی خرسندی

ابوعلاف
شکایت برد به مولانا
که کسان مرا فحش میدهند.
فرمود
 بیجا میکنند.
حیف از فحش است که ترا دهند.


چرا مشد حجة المسیحیت؟
تکیه بر همنوع
مگر ننگ است؟
محتوای اجتماعی مسیحیت مگر حمایت از همنوع نیست؟
پس شب و روز چه موعظه می کنی؟


دیالک تیک شمع و پروانه

احتمالا
این جمله مارکس چنین است:
خدا
از آسمان به زمین نیامده، بلکه برعکس
از زمین به آسمان رفته است.

مثال:
الله بت بزرگ بتکده کعبه بود.
حضرت محمد
بتها را دور افکنده
و
بتکده را
ا بیت الله نام داده
و
الله انتزاعی را به اسمان فرستاده است.



ویرایش:
مذهب
از اسمان به زمین نیامده است
بلکه از زمین به آسمان رفته است
یعنی امری بشری است .
کریم
زنده باد.
این می تواند از مارکس باشد.




مربی فرزندان افراد
نه خودشان
بلکه طبقات حاکمه اند
ظبقات حاکمه
ضمنا
مربی خود مادران و پدران و جد اندر جد شان بوده اند.
فرزندان افراد
نافی دیالک تیکی مادر و پدر خود هستند.

کریم هم می داند:
انما اولادکم فتنه عدو لکم.
توله های تان دشمنان تان اند.


اسلامگرایی
مفهوم نادقیق، نادرست و ضدعلمی و مانی پولاتیوی است که امپریالیسم اختراع کرده است.
تحریف مفاهیم علمی و انقلابی توسط ایده ئولوگ های امپریالیسم
جزء لایتجزای مبارزه ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه و مانی پولاسیون افکار سکنه جهان است.
این جریانات
فوندامنتالیسم اسلامی را نمایندگی میکنند
فوندامنتالیسم اسلامی
همشیره فاشیسم و نازیسم است
مثل فاشیسم و نازیسم
جزیانی ضد عقلی و ضد اخلاقی و ضد مذهبی و ضد خلقی است.
این ها مذهب شیعه وسنی را آلت دست قرار داده اند
ماسک مذهبی بر سر کشیده اند تا توده مسلمان را جلب و جذب و گمراه سازند.
مثل فرانکو که برای اهداف فاشیستی خود
کاتولیسیسم را آلت دست قرار داده بود

ممنون.
باید متن مربوطه را دید.
ای بسا
کسا
که آثار کلاسیک ها را غلط ترجمه کرده اند.
علاوه بر این
مارکس در نوجوانی این نقد را نوشته است.
در ان زمان
مارکسیسم هنوز تدوین نشده بود.
یعنی
خود مارکس
هنوز مارکسیست نبود.
مارکسیسم علم است
نظرات مارکس جتما نباید مارکسیستی باشند.
ما باید مارکسیسم را بیاموزیم
همانطور که ریاضیات و فیزیک و شیمی را می اموزیم


نه.
مشد علی.
جنبش های انقلابی ضد فئودالی
در سراسر قرون و سطی
در اروپا
تحت لوای مذهب بوده است.

ضمنا
خیابانی
هم روحانی بوده است
که مترقی تر از سران احزاب سیاسی کشور بوده است.



ایرج میرزا تهوع انگیزترین و مرتجع ترین شاعر وابسته به قاجاربوده است.
اسم لنین را
از تابلوی طویله ات بردار
و آبرویش را مریز.


منظور از ایران دموکراتیک چیست؟
سیستم جامعتی ئی به این نام وجود ندارد.
ما بهتر است که زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی) مورد نظر خود را
تصریح کنیم.
تا با عوامفریبان مرزبندی کنیم.
باید طبقه حاکمه در جامعه ایدئال خود را
به نام بنامیم.

ضمنا
منظور از خودمختاری (استقلال نظری و عملی) چیست؟
چرا  خودمختاری خلق ها (ونه ملت ها. در جنقوری اسلامی ملت وجود ندارد.)
حتما باید در چارچوب ایران واحد باشد؟
این چه نوع خودمختاری است که خلق ها حق جدا شدن ندارند؟



امپریالیسم
مترقی تر از اولیگارشیسم و فوندامنتالیسم است.
بایدن
راسیونال تر از پوتین ن وپالان است.
بهترین یاران پوتین و پالان
نئوفاشیست ها هستند.



تو اصلا نمی دانی صهیونیسم چیست.
بفرما تا خلایق بفهمند که من ـ زورت از صهیونیسم چیست.
تو و آخوندهای با عمامه و بی عمامه
خیال میکنید که
صهیوینسم فحش و بد و بیراه است.

بحث
بر سر افراد که نیست.
بحث
بر سر افکار است.

ما اصلا ادم نیستیم.
ما پارس می کنیم.
تو و یارانت
اگر پارس های ما را باطل می دانید
ذکر کنید و به عوض فحاشی
دلیل بیاورید.
تا ما هم به عوض پارس
عرعر کنیم






"مذهب آفریده انسان است؛ نه انسان آفریده مذهب."
کارل مارکس

این جمله نمی تواند از مارکس باشد.
چون بی معنی و بی ربط است.
کسی ادعا نکرده که مذهب خالق انسان است.
ضمنا
بنا بر درک ماتریالیستی تاریخ
که بزرگترین کشف مارکس است
مذهب و هر چیز روبنایی - ایده ئولوژیکی دیگر
نه
آفریده انسان
بلکه انعکاس زیربنای اقتصادی
یعنی
انعکاس مناسبات تولیدی
و
تابع آن مناسبات است.



یهودی ستیزی مشخصه مهم فاشیسم و فوندامنتالیسم است.
در اسرائیل حزب کمونیست شاید تحت فشار باشد ولی خفته در خاوران نیست.

 
ضمنا بحث بر سر افراد که نیست.
بحث بر سر افکار است.

بدبختی تو و امثال تو
و
(فاشیسم و فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم و استالینیسم)
باور به تئوری نخبگان و رمه ای خمیرگونه جا زدن توده تاریخساز است.

این نظر ما راجع به اثار صفری است.

تو اگر اکابر رفتی و توان خواندن و فهمیدن کسب کردی و آثار او را خواندی
بیا و بحث کن.



شیوه درست هماندیشی
ذکر دقیق نظر حریف هماندیش و تجزیه و تحلیل آن نظر.
کسب وکار ما هم جز این نیست.
تجزیه و تحلیل افکار مورد نظر.
ما امپریالیسم را با فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم مقایسه کرده ایم و نوشته ایم که راسیونال تر و متمدن تر از ایندو ست.
امپریالیسم
فحش و بد و بیراه که نیست.

امپریالیسم
تعریف لنینی دارد.
امپریالیسم
عالی ترین پلکان و مرحله توسعه سرمایه داری است.

فوندامنتالیسم فاشیسم فئودالی است
و
اولیگارشیسم طویله کثیف شرم انگیز قارچ گونه ای
پس از شکست سوسیالیسم است.
اگر این نظر ما را نادرست می دانید
دلیل بیاورید.
تا هماندیشی امکان پذیر گردد.




آخرین روزهای اسفند است
از سر شاخ این برهنه چنار
مرغکی با ترنمی بیدار
می زند نغمه
نیست معلومم
آخرین شکوه از زمستان است
یا نخستین ترانه های بهار؟
شفیعی کدکنی

نه شکوه از زمستان است و نه نوبر بهار است.
مرغک دارد به جانانش پیام می فرستد تا تولید مثل کند و تکثیر نوع کند.



بدون مارکسیسم
نمی توان جامعه و یا تاریخ را درک کرد و توضیح داد.

عجیب است
که آریانپور نیرو و انرزی عظیمی صرف خواندن و یاد داشت کردن زباله های بورژوایی و فئودالی کرده است.
حزب توده
گنیجیه عظیمی در همه زمینه ها و عرصه ها به میراث نهاده است.
مثلا
تاریخ جهان باستان
چندین جلدی
که
انصاری تمه کرده است.

آریانپور می توانست آثار کلاسیک های مارکسیسم را به زبان های خارجی بخواند و به خدمت گیرد.


داساتایفسکی
همه ملت‌ها سقف آزادی دارند.سقف آزادی رابطه‌ی مستقیم با قامت فکری مردمان دارد، با همت بلند مردمان سقف بلند میشود، در جامعه ای که قامت تفکر و همت مردم کوتاه باشد سقف آزادی هم به همان نسبت کوتاه میشود.وقتی سقف آزادی کوتاه باشد، آدمهای بزرگ سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند، آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند، بعضی از آدمهای بزرگ هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند که کوتوله میشوند.آن وقت سقف ها هی پایین تر و پایین تر می آید و مردم هی بیشتر و بیشتر قوز میکنندتا اینکه تا کمر خم میشوند و دیگر نمیتوانند قد راست کنند. مردم نیز آزادی شان میشود یواشکی و زندگی شان میشود جهنم!
هی حجة المسیحیت داستایفسکی بیسواد
بشر را نمی توان در سنت نیچه ئیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم
به بزرگ و کوچک
به
ابر بشر و برده
به سید و عامی
طبقه بندی کرد.
نوع بشر تقسیم ناپذیر است.
همه انسان ها برابر و خواهر و برادرند.

سقف آزادی چه خرافه ای است؟



از کجا معلوم
که
مسمومیت
فتنه اجنه و ارواح و اشباح و شیاطین نبوده است؟
علم الهدی
هشدار داده بود:
وای اگر روزی روحانیت از ماورء الطبیعت استفاده کند




آته ئیست لامذهب است.

مذهب
اما چیست؟
مذهب
فرمی از شعور است.

مذهب
شعور پادرهوا و وارونه است.
ولی شعور است.
مذهبی بودن به معنی داشتن شعور وارونه است
و بهتر از بی شعوری است.



هی کارل
داد و ستد آزادی
بسته به تناسب قوا میان توده و طبقات حاکمه
تعیین می شود.
اگر تناسب قوا به نفع توده باشد
طبقه حاکمه
حلقه طناب دار را شل می کند تا توده نفسی به راحتی بکشد و جان بکند.

اگر تناسب قوا به نفع طبقه حاکمه باشد
طبقه حاکمه
حلقه طناب دار را محکمتر می کشد و نفس بر توده تنگ می شود.

تا طبقه حاکمه بر گرده توده نشسته است
این داد و ستد ادامه دارد
که
برای توده تنبان نمی شود.

فروید و یونگ
غیر از عقل اندینشده
کم و کسری نداشته اند.
بشریت بر سر دو راهی زیر ایستاده است:
یا فراگیری پر مشقت مارکسیسم
و
با
تحویل پرت و پلا به خود و دیگران.

شخصیت چیست؟
کسی که به شخصیت خود واقف نباشد، بدبخت است.
مراجعه کنید به شخصیت


شخصیت
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3794

پایان



مگر آته ئیست ها دلیل می طلبند؟
آته ئیسم که بهتر از تدین نیست.



آره.
۹۹ در صد عشعار اصلا شعر نیستند.
چه بسا زباله اند.
اصلا نمی توان این عشعار را خواند.
شعر باید آذوقه روح و روان آدمی باشد.
شعر باید روح و روان آدمی را تسخیر کند
و
مرتب بر زبانش بگذرد.


فروغ جهان سوم
هی فروغ
همین کسان که امروز در پی تسخیر فضا هستند
دیروزشان
مثل امروز ما بوده است.

درست به همین دلیل
سطح فکری امروز ما
همان سطح فکری دیروز اینها بوده است.
تعیین کننده شعور (سطح فکر) جامعتی در هر جامعه
وجود جامعتی در ان جامعه است.
طرز تفکر در کاخ
با
طرز تفکر در کوخ
متفاوت و متضاد است.
جهان سوم
نه چیزی سوبژکتیو (ساختنی توسط حسن و حسین)
بلکه چیزی اوبژکتیو (عینی) است و مستقل از اراده و خواست و میل و هوس حسن و حسین است.
در زمان تو
جهان به سه سیستم اجتماعی متفاوت طبقه بندی می شد:
جهان اول
به جهان سرمایه داری اطلاق می شد.
جهان دوم
به جهان سوسیالیستی
که یادش به یاد باد
نفرین به باد
باد
نفرین برآن، که رسم ستم را نهاد باد.
جهان سوم
به
جهان در حال رشد.
در منگنه منابسات کهنه فئودالی و مستعمراتی و عهد بوقی


ج. ا. آدمیزاد نیست
این تصور
نادرست نیست، ولی دقیق و درست هم نیست.
ضمنا
رهگشا هم نیست.
برای شناخت اجامر فوندامنتالیستی
چه شیعی و چه سنی
چه خمینیسیت و چه طالبانیستی و داعشیستی
باید فاشیسم (نازیسم) را شناخت.
فوندامنتالیسم
همشیره فاشیسم است.
فوندامنتالیسم
فاشیسم فئودالی است



هی سایه.
تو کجایی تا شویم ما نوکرت
چارفت دوزیم کنیم شانه خرت؟

مصدق
قبلا طرفدار خاندان قاجار بود.
دلیل مخالفتش با رضا شاه
هم
این بود.
یعنی از موضعی ارتجاعی تر از پهلوی بود.

مصدق
هرگز سواد نداشته است.

با سوادان ایران
توده ای ها بوده اند.

حزب توده
بزرگ ترین نعمتی است که توده به جامعه عرضه کرده است.
وضع فکری و فرهنگی وخیم کنونی جنقوری
هم به دلیل قتل عام توده ای ها ست.

صحنه از فرزانگان تودده ای خالی است.
خود سایه هم پرورده حزب توده بوده است.




برتراند راسل ریاضی دان بزرگی بوده و بزرگترین کتاب ریاضی را با ووایتهد نوشته
ولی به لحاظ جهان بینی سرگردان بوده است.
کار مثبت او مبارزه بر ضد جنگ ویتنام بوده است.
نظراتش ارزش علمی ندارند.

با مطالعه کتب مقدس مثلا قران
کسی
آته ئیست نمی شود.
خود ما صدها ایه از قران را تحلیل کرده ایم:
قرآن کریم از دیدی دیگر

قرآن را نمی توان در خرافات خلاصه کرد.
قرآن مملو از دیالک تیک است.
قرآن را و هر مکتب و مذهب دیگر را
فقط از موضع ایده ئولوژیکی پرولتاریا
یعنی از موضع مارکسیسم
می توان نقد و حذف و جایگزین کرد.
هر نقد دیگر از قران
ارتجاعی خواهد بود
قرآن
خودش
نتیجه نفی دیالک تیکی همه ادیان پیشین است.
بخش اعظم قرآن قصه است



در کشورهای پیشرفته
از الاغ ها
به عنوان پزشکیار و روانپزشکیار استفاده می شود.

ضمنا
شیر الاغ برای تهیه کوسمه تیک (لوازم آرایش و غیره)
مورد استفاده قرار می گیرد.
از
گوشت الاغ
برای تهیه گران ترین کالباس
موسوم به سالامی
استفاده می شود.
الاغ
حیوان عاطفی ستایش انگیزی است.
الاغ
خر نیست.
الاغ ها از نخبه های جنقوری
عاقل تر و آدم تر و داناترند.



هیچ کس وحشتناکتر از شبهِ روشنفکرِ عقب مانده نیست.
در سرزمینی که سایه آدم های کوچک، بزرگ شد،
در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است .
(صادق هدایت)


صادق هدایت
بشریت را
بسان نیچه و هیتلر
به
یزرگ (شریف، نخبه، الیت، ابر بشر) و برده
طبقه می کند.

فروغ
هم
از
مفهوم قد کوتاهان
البته به معنی علمی اش بهره گرفته است:
در سرزمین قد کوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه
بر مدار صفر
سفر کرده اند .
چرا توقف کنم
چرا؟

افراد قد کوتاه
میدان دید تنک و محدودی دارند.



هیچ کس وحشتناکتر از شبهِ روشنفکرِ عقب مانده نیست.
در سرزمینی که سایه آدم های کوچک، بزرگ شد،
در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است .
(صادق هدایت)

هی هدایت
غروب ها
فقط سایه کوتولو ها بزرگ نمی شود
سایه قد بلندهایی از قبیل تو و امثال تو هم بزرگ می شود.
این قانون فیزیکی است
و
ربط س به روشنفکر و شبه روشنفکر ندارد.
برو کار می کن
تا مغزت به کار افتند و بیندیشد.


همه از پس گرفتن عیران دم می زنند.
منظورشان نه عیران
بلکهنفت و گاز و معادن و املاک و مستغلات است.
عیران
بهانه است.
خود جنقوریان هم لب به عیران نمی زنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر