۱۴۰۱ شهریور ۱۸, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۴۲۳)

Ist möglicherweise ein Bild von Nashorn und außen

میم حجری

این دموکراسی غربی که دستش به خون دهها میلیون انسان آلوده است مشترکات اساسی با توتالیتاریسم دارد.
سهراب

مش سهراب
حداقل «تعریف» حریف از مفهوم توتالیتاریسم (خودکامگی) 

را

 با اندکی دقت بخوانید.

دموکراسی غربی و یا شرقی
که نمی تواند توتالیتر تلقی شود.

 
آلوده بودن دست دولتی به خون خلایق
چه ربطی به توتالیتاریسم دارد؟

توتالیتاریسم
یکی از مفاهیم بند تنبانی اجامر امپریالیستی 

مثلا 

هانا آرندت 

برای عوامفریبی و خر پروری است.

 
توتالیتاریسم
مبتنی بر فرمالیسم است:
هر جامعه ای که تحت حکومت حزب واحد، پیشوای واحد و ایده ئولوژی واحد باشد،
از 

دید این عوامفریبان
جامعه ای توتالیتر  

(مبتنی بر توتالیتاریسم و یا خودکامگی) 

است.

بنا بر این تئوری بند تنبانی
هم
ج. خ. چین
جامعه ای توتالیتر 

است.

هم

کوبای سوسیالیستی
هم
طویله روسیه
و
هم
رایش سوم
و
ایتالیای فاشیستی
و
اسپانیای فرانکو
و
شیلی پینوچه.

هم ایران پس از انقلاب ضد فئودالی سفید
توتالیتر

بوده  است
و
هم
عیران پس از عنگلاب اسلامی.

 
ماهیت طبقاتی حاکمیت
برای طرفداران تئوری توتالیتاریسم
کشک حتی نیست.

 

هر گردی برای این عوامفریبان، گردو ست.

پایان 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر