۱۴۰۱ شهریور ۱۹, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۵۵۰)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۳)

بخش اول

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

به غمحوارگی چون سر انگشت من

نخارد کس اندر جهان، پشت من

 

معنی تحت اللفظی:

کسی بسان سر انگشت من

به نیت غمخواری با من

پشت مرا نمی تواند بخارد.

 

سؤال

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک من و (۱)

را

به شکل دیالک تیک سرانگشت من و دیگران بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک من و غیرمن را به شکل دیالک تیک سرانگشت من و دیگران بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن من (سرانگشت من) می داند.

 

منظور سعدی این است که هرکس باید خودش،

 ثروتش را میان فقرا قسمت کند و به وراث امید نبندد.

 

سعدی در این احکام، به طور غیرمستقیم و نا خود آگاه، از چند و چون جامعه طبقاتی فئودالی پرده بر می دارد.

 

جامعه ای که انسان،  بی کس و بی یار و یاور به حال خود رها شده و خود باید به فکر خود باشد.

 

این تنهائی و بی یاوری انسانی با پیدایش جامعه طبقاتی آغاز شده است و با محو جامعه طبقاتی پایان خواهد یافت.

 

سؤال

 

در جامعه کمونیستی پیوند (۲) بر باد رفته انسان و جامعه دو باره برقرار خواهد شد.

 

جواب

 

در جامعه کمونیستی پیوند ارگانیک بر باد رفته انسان و جامعه دو باره برقرار خواهد شد.

 

سؤآل

سعدی دراین بیت شعر، بطور نا خود آگاه، به تبلیغ (۳) بورژوائی می پردازد.

 

جواب

 

سعدی دراین بیت شعر، بطور نا خود آگاه، به تبلیغ فردگرائی (ایندیویدوئالیسم) بورژوائی می پردازد.

 

سعدی

 به سبب داشتن ضمیری شفاف و حساس

 نمی تواند از انعکاس ناگزیر واقعیت عینی

شانه خالی کند.

 

واقعیت عینی با سرسختی همیشگی خویش در کلام حکیم خجسته قرون وسطی بازتاب می یابد.

 

فردگرائی بورژوائی

تنها پاسخ تاریخا ممکن به تئوری اصل و نسب و خون و نجابت و اشرافیت ارتجاعی فئودالی است

و

ضمیر روشن سعدی نمی تواند،

علیرغم منافع طبقاتی و میل او،

 آن را در آیینه زلال خویش منعکس نکند.

 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر