۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

تداوم و شکست (پیوست و گسست) (3)

 
پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

10
تداوم و شکست
در علوم طبیعی مدرن
ادامه

·        هرطرز تفکری که در تئوری و پراتیک، تداوم را در  شکست  خلاصه می کند و یا شکست را در تداوم خلاصه می کند، بدلیل وحدت ناگسستنی  تداوم و شکست، بطلان خود را بزودی برملا می سازد.

1
·        اما در چارچوب تأملات و کاربردهای عملی معینی، امکان آن وجود دارد که روابط پیوسته در تقریب های مفروضی، بمثابه روابط گسسته مطرح شوند و یا برعکس.

2
·        در سال های اخیر در رابطه با دشواری های معینی که تئوری کوانتومی میدان ها در مورد ذرات نقطه ای شکل (فاقد انبساط) دارد، گمان می رود که مکان و زمان (فیزیکی. مترجم) نیز کوانتومی باشند، یعنی از کوچکترین و تقسیم ناپذیرترین عناصر تشکیل یافته باشند.

3
 ویکتور آمبارزومیان (1907 ـ 1996)
فیزیکدان و ستاره شناس ارمنی
مؤلف آثار متعدد

·        هایزنبرگ پیشنهاد ثابت طولی عمومی (S = 2,81.10-13 cm) و مؤلفین دیگر، از آنجمله آمبارزومیان و ایواننکو از ثابت زمانی به بزرگی (s 10-22) تا (10-24 s) سخن گفته اند.   

4
·        سرنوشت این فرضیه ها هرچه باشد، معنی فلسفی آنها در مورد مسئله جاری عبارت از این خواهد بود که در عالم میکروفیزیکی، قانونمندی های کیفی دیگری حاکمند، در مقایسه با قانونمندی های جهان ماکروفیزیکی که برای انسان ها بطور بیواسطه قابل مشاهده اند.

5
·        این نظر یکی از شرط های اصلی برای حل مسئله تداوم و شکست است.
·        این نظر تز ماتریالیسم دیالک تیکی را مورد تأیید قرار می دهد که حل این مسئله تنها بر مبنای آموزش دیالک تیکی راجع به وحدت تغییرات کمی و کیفی امکان پذیر است.

6
 فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)

·        انگلس در این باره می نویسد:
·        «اتمیسم جدید با همه انواع قبلی از این نظر تفاوت دارد که آن ادعا نمی کند که ماده صرفا گسسته است، بلکه بر آن است که بخش های گسسته مراحل مختلف (اتم های اتر، اتم های شیمی، اجرام، اجسام جهانی) نقاط گرهی مختلفی اند که شیوه هستی کیفی مختلف ماده عام را مشروط می سازند.»
·        (مارکس و انگلس، جلد 20، ص 552)

7
·        تغییرات کمی در چارچوب کیفیت واحد، گشتاور تداوم در حرکت ماده را تشکیل می دهند که با فراتر گذشتن از حد به تغییرات کیفی منجر می شوند و گذار از کیفیت کهنه به کیفیت جدید، یعنی شکست (گسست، انقطاع، عدم تداوم)، بطور جهشی صورت می گیرد.

8
·        در گذار از پژوهش بخش قابل رؤیت کاینات به میکرو روندهای ذرات هسته ای  و همچنین به عرصه های غیر قابل رؤیت بی واسطه کیهانی، می توان کیفیت جدیدی از قانونمندی های مؤثر در آنجا را انتظار داشت.

9
·        ماتریالیسم دیالک تیکی از این نظر نه تنها با دستاوردهای علوم طبیعی مدرن انطباق دارد، بلکه پژوهش مسائل نامکشوف آن نیز تشویق می کند.

10
·        وحدت تداوم و شکست مشخصه مهم روندهای توسعه  و تکامل اجتماعی نیز است:

 الف
·        توسعه  جامعه انسانی از کمون اولیه تا سوسیالیسم و کمونیسم وحدتی است از روندهای اوولوسیونی و روولوسیونی (انقلابی)

·        مراجعه کنید به دیالک تیک اوولوسیون و روولوسیون در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ب
·        توسعه عمدتا پیوسته ی نیروهای مولده در چارچوب فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی معینی، سرانجام به حدی می رسد که دیگر منطبق با مناسبات تولیدی موجود نمی شود.
·        تضاد میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی در روند انقلاب اجتماعی با گذار جهشی به مناسبات تولیدی جدید حل می شود.

ت
·        فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی منفرد و نسبتا مستقل، عناصر گسست (عدام تداوم) در روند کلی توسعه  اجتماعی را تشکیل می دهند.

پ
·        فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی جدید نیز همیشه وارث کلیه عناصر مثبت و پیشرفته است که بوسیله انسان های متعلق به نسل های پیشین در عرصه های تولید مادی، توسعه  نیروهای مولده، علم، فرهنگ و غیره بوجود آمده اند و این سنن توسعه  بر مبنای جدید بطور پیوسته   ادامه می یابد.  

11
·        توجه به وحدت تداوم و شکست در توسعه  اجتماعی شرط ضرور برای درک نظری (تئوریکی) درست روند تاریخ و برای اقدامات عملی ـ اجتماعی متناسب با الزامات توسعه  اجتماعی است.

12
·        این امر بویژه در گذار ازسرمایه داری به سوسیالیسم و ساختمان نظام سوسیالیستی ضرورت انکارناپذیر دارد.

13
·        هرجا که به تداوم و یا به شکست روندهای اجتماعی پربها داده شود و یا حتی یکی از آندو مطلق گردد، نتیجه اش سیاست غلط و مواجه شدن احزاب کارگری با موانع و مشکلات خواهد بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر