فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی
قسمت دهم
تلخیص راسیونالیته (اختصار تعقل)
جان استوارت میل
ادامه
20
آگوست کومته (1798 ـ 1857)
ریاضی دان، فیلسوف، منتقد مذهب، از نمایندگان اصلی
پوزیتیویسم فرانسه،
از بنیانگذاران جامعه
شناسی
از فلاسفه بورژوائی واپسین
·
جان استوارت میل، اگرچه جزم های
مذهبی را و مذهب پوزیتیویستی کومته را قبول نداشت و در صدد رهاسازی بینش فلسفی خود
از «متافیزیک حاکم در طول قرون» بود، که «تنها حرفه اش صدور گواهی نامه به نفع
مذهب بود» و در صدد رهاسازی بینش فلسفی خود از محتوای اگنوستیسیستی (ندانمگرائی)
پوزیتیویسم امپیریستی بود که «علنا اعلام می کرد که چیزهای معینی در دسترس توانائی
های معرفتی ما قرار ندارند، یعنی غیرقابل شناخت اند»، اما علیرغم آن، حقانیت مذهب
را دوباره تحکیم می کرد.
·
(همانجا، ص 404)
21
·
در اوایل سال های 40، دلیل صرفنظر
کردن جان استوارت میل از نقد پیگیر مذهب، فشار وارده از سوی افکار عمومی بورژوائی
بود:
·
او در نامه ای به کومته می نویسد:
·
«شما بیشک خودتان می دانید، نویسنده ای که ضد
مذهبی و یا حتی ضد مسیحی بودن خود را عیان سازد، بنظر ما نه فقط موضع اجتماعی او
بی اعتبار می گردد (البته من اگر چنین موضعی داشته باشم، حاضرم خود را در راه آماج
متعالی ام فدا کنم)، بلکه علاوه بر آن، بمراتب بدتر، آثارش را دیگر کسی نمی
خواند.»
·
(جان استوارت میل، «نامه های جان استوارت میل
به کومته»، ص 13)
22
·
پیش شرط و یا پیامد این موضع، یعنی
رهاسازی برنامه ریزی شده خود از فشار افکار عمومی مذهبی، دست رد زدن بر سینه
روشنگری و بر سینه تحول در افکار عمومی بورژوائی بود که فی نفسه به معنی تحول در
راه ایده ای ـ تاریخی بورژوازی محسوب می شود.
·
فشار افکار عمومی مذهبی اما در
محتوای آثار و نظرات بعدی جان استوارت میل و در مواضع تردید آمیز او در زمینه نقد
مذهب نقشی نداشته است.
·
این مواضع فکری او حاکی از
امپیریسم پوزیتیویستی اش، لیبرالیسم
نوسازی شده اش و اعتقاد باطنی اش بود.
23
·
همین ندانمگرائی بر پوزه شناخت
علمی به محض اینکه آن مذهب را زیر علامت سؤال قرار داد، پوزه بند قطوری بست و
برایش حد و مرز تعیین کرد.
24
·
این بیانگر محتاطانه گرایش فیده
ئیستی ایدئالیسم پوزیتیویستی بود و نه فرم شرمگینی از ماتریالیسم.
·
(فیده ئیسم به موضعگیری معرفتی ـ نظری ئی اطلاق می شود که
عقیده (مذهبی) را به مثابه تنها بنیان تمامی شناخت قلمداد می کند و عقیده را برتر
از عقل می شمارد. مترجم)
25
·
اینجا ست که جان استوارت میل به
توجیه فلسفی مضامین مذهبی می پردازد، از عناصر ایمان به دفاع برمی خیزد و ضمنا
ضرورت آنتروپولوژیکی ـ پسیکولوژیکی مذهب را حفظ می کند.
26
·
«تمامی عرصه ماوراء الطبیعه به عوض عرصه
ایمان، در امید بطور کلی قرار دارد.
·
و تا انجا که بنظر ما می تواند
برسد، در همین عرصه هم جاودانه خواهد ماند.»
·
(جان استوارت میل، «سه مقاله راجع به مذهب»،
«مجموعه آثار»، جلد 10، ص 488)
27
·
در این ایده ی بیگانه با تفکر
مفهومی، ایراسیونالیستی و غیر تاریخی جان استوارت میل، که طبل خویشاوندی مذهب با
شعر به صدا در می آید و از آیین فیده ئیستی و مذهبی دفاع به عمل می آید، شعبه
فلسفه حیاتی رومانتیک و ایمان اگزیستانسیالیستی آغازین به هم می رسند.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر