۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۴, شنبه

فلسفه حقوقی (2)

 پروفسور دکتر رایموند بایر
برگردان شین میم شین

 I
فلسفه حقوقی بورژوازی معاصر

·        فلسفه حقوقی ـ امروزه ـ در چارچوب تئوری های بورژوائی دولت و حقوق عام به نیات زیر مورد استفاده قرار می گیرد:

الف

·         برای سرپوش نهادن بر خصلت طبقاتی حقوق ـ که بوسیله مارکسیسم اثبات شده ـ  بکمک تزهای ایدئالیستی خود مبنی بر منشاء الهی حقوق.

ب

·        برای سرپوش نهادن بر خصلت طبقاتی حقوق ـ که بوسیله مارکسیسم اثبات شده ـ با این ادعا که حقوق ساختار آنتروپولوژیکی بنیادی دارد.

ت

·        برای سرپوش نهادن بر خصلت طبقاتی حقوق ـ که بوسیله مارکسیسم اثبات شده ـ با تبلیغ بی طرفی طبقاتی حقوق.

پ

·        برای سرپوش نهادن بر خصلت طبقاتی حقوق ـ که بوسیله مارکسیسم اثبات شده ـ  با اعلام اینکه حقوق فونکسیون مبتنی بر رفع اختلافات طبقاتی دولت را به عهده دارد.

·        از این نقطه نظر، در تفکر حقوقی بورژوائی معاصر موضوعات زیر بویژه برجسته می شوند:

 1
·        حقوق طبیعی.
2
·        پاسخگوئی حقوق طبیعی در برابر خدا.
3
·        ابدیت حقوق طبیعی.

4
 الفرد فردروس دروسبرگ (1890 ـ 1980)
دیپلمات، نویسنده، استاد دانشگاه، حقوقدان اطریشی

·        پژوهش هر آنچه که در پشت سر حقوق مثبت قرار دارد، بنا بر اصلی که بکمک وحی الهی قابل شناسائی است.
·        (فردروس)

5

·        حقوق به مثابه ارزش گذاری مطلق.

6
·        آموزش «حقوق درست»
·        (رودولف اشتاملر)
7

·        تشکیل ایده حقوقی ایزوله گشته.

8
·        در مقابل هم قرار دادن غیر دیالک تیکی ایده حقوقی و مفهوم حقوقی و یا ایده حقوقی و واقعیت حقوقی.

9
·        طبیعت امور
·        (گوستاو رادبروخ آن را فرم تفکر قضائی می نامد.
·        درن بورگ آن را «نظام درونی چیزها» نام می دهد.) 

10
·        دوئالیسم بود و باید
·        (کانت، کلسن، رادبروخ، که تأییدات و همرأئی های بیشماری را در کشورهای کاپیتالیستی اروپا به دنبال می آورد.)

11
·        حقوق و اخلاق
·        (نئوتومیسم، جورجیو دلوه کیو که به نظرش «ایده حقوقی یک عنصر اتیک مطلق است!»)

12
·        فونکسیون اجتماعی حقوق.

13
 هنری دوما (1885 ـ 1953)
روانشناس اجتماعی، تئوریسن و سیاستمدار بلژیکی


·        فلسفه حقوقی و فلسفه اجتماعی تئولوژیکی
·        (هنری دوما)

14

·        آموزش حقوقآگاهی مستقل (انتزاع گشته از شعور طبقاتی)

15
·        تفاوت اعتبار حقوق با اثربخشی حقوق.

16
·        مسائل حقوق «فرا قانونی»   

17
·        تز «دلبستگی (خودبندی) دولت به حقوق خویش» 

·        (گئورگ یلنیک و آموزش او راجع به «هنجاریت واقعیات امور» و غیره)

18

·        امروزه حتی فلسفه حقوقی «تئوکراتیکی» نمایندگی می شود  
  (کارل برینک من)

1

·        این خود بزرگ بینی در سطح لائیک بوی اونتولوژی حقوق و فنومنولوژی حقوق می دهد، که بنظر آدولف رایناخ «بافت حقوقی در خود» را که «قوانین ابدی از آنها اعتبار کسب می کنند» برسمیت می شناسد و آنها بنا بر خودویژگی خود «نه فقط در جهان ما، بلکه در هر جهانی که به فکر آدمی خطور کند، اعتبار دارند.»

2

·        دول امپریالیستی که بعد از سال 1945 از نو تشکیل شده اند و یا در نتیجه تحولات حاصله در مناسبات سیاسی ـ جهانی، سمتگیری جدیدی اتخاذ کرده اند، فلسفه حقوقی را بمثابه ابزار مدرن به خدمت می گیرند، تا حقوق را در اذهان عمومی ـ بلحاظ طبقاتی ـ بیطرف جا بزنند و قوانین اساسی نظام مورد علاقه خود را بلحاظ فلسفی بمثابه فرضیه های عام الاعتبار اثبات کنند.

3

·        در کشورهای کاپیتالیستی در سال های اخیر ادبیات مربوط به فلسفه حقوقی به طرز چشمگیری افزایش یافته است.

4

·        اما هرگز نباید فریب رنگارنگی این ادبیات را خورد.

5

·        برای تعیین هویت و تنظیم فلسفی همه آنها باید همواره مسئله اساسی فلسفه را در مد نظر داشت.

·        مراجعه کنید به مسئله اساسی فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6

·        از این رو ست که نیروهای مترقی در کشورهای کاپیتالیستی مبارزه شدیدی را در جهت کشف و افشای ترفندهای جاری در زمینه «خصلت آئینه ای حقوق» به عمل می آورند.

7

·        آنها موضوعات و مسائل فلسفه حقوقی بورژوائی را به نقد می کشند و از طرح سوسیالیستی دولت و حقوق پشتیبانی می کنند.

8


کارل یوآخیم فریدریش (1901 ـ 1984)
استاد دانشگاه، سیاست شناس آلمانی ـ امریکائی
از نمایندگان تئوری توتالیتاریسم

·        آنها ـ ضمنا ـ شعور حقوقی طبقه کارگر و اقشار مترقی روشنفکریت کشورهای سرمایه داری را بالا می برند و با اثبات این حقیقت امر که شعور حقوقی همواره شعور طبقاتی بوده، است و خواهد بود، سیستم های فکری حقوقی منحط را به عقب نشینی در مقابل تئوری سوسیالیستی دولت و حقوق مجبور می سازند، بویژه در زمینه حقوق خلق ها که از دیرباز «میدان چالش های خروشان فلسفه حقوق» بوده است
·        (کارل یوآخیم فریدریش، «فلسفه حقوق در دورنمای تاریخی»، 1955، ص 142)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر