۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۸, چهارشنبه

سیری در جهان بینی پروین اعتصامی (2)

 رخشنده اعتصامی (۱۲۸۵۱۳۲۰)
مشهور به «پروین اعتصامی»
از واپسین شعرای دوره قاجار
پروین در سال ۱۲۹۱ به همراه خانواده ‌اش از تبریز به تهران مرفت.
پروین از کودکی با مشروطه‌ خواهان و چهره ‌های فرهنگی آشنا شده بود و تحت تأثیر پدر روزنامه نگار خود و دهخدا و ملک الشعرای بهار قرار داشت.
پروین اعتصامی در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد.
تحلیلی از شین میم شین

·       محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
·       مست گفت:
·       «ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست!»

·       گفت:
·       «مستی، زان سبب افتان و خیزان می روی.»
·       گفت:
·       «جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست!»

·       گفت:
·       «می باید تو را تا خانه ‌ی قاضی برم
·       گفت:
·       «رو، صبح آی:
·       قاضی ـ نیمه‌ شب ـ بیدار نیست!»

·       گفت:
·       «نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم»
·       گفت:
·       «والی، از کجا در خانه ‌ی خمار نیست!»

·       گفت:
·       «تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب.»
·       گفت:
·       «مسجد خوابگاه مردم بد کار نیست!»

·       گفت:
·       «دیناری بده پنهان و خود را وارهان.»
·       گفت:
·       «کار شرع، کار درهم و دینار نیست!»

·       گفت:
·       «از بهر غرامت، جامه ‌ات بیرون کنم.»
·       گفت:
·       «پوسیده است، جز نقشی ز پود و تار نیست!»

·       گفت:
·       «آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه.»
·       گفت:
·       «در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست!»

·       گفت:
·       «می بسیار خوردی، ز آن، چنین بی خود شدی.»
·       گفت:
·       «ای بیهوده ‌گو، حرف کم و بسیار نیست!»

·       گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را.»
·       گفت:
·       «هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست!»

پایان

تلاش در جهت تحلیل شعر پروین اعتصامی

·       خیلی ها را همه می شناسند و ضمنا چنان و چندان می شناسند که دیگر نیازی و رغبتی به مطالعه آثار و افکار آنها در خود نمی بینند.
·       همه کذائی اما چه بسا در حقیقت و در بهترین حالت به جای شناخت حقیقی خیلی ها، توهمی از شناخت آنها دارند.

·       پروین اعتصامی ـ به احتمال قوی ـ یکی از این خیلی ها ست که همه «می شناسند»، بی آنکه بشناسند و بتوانند بشناسند.
·       وقتی ما به باز انتشار این شعر پروین مبادرت ورزیدیم، با بی رغبتی حیرت انگیزی از سوی خواننده ها روبرو شدیم.
·       حیرت آدمی وقتی شدت می یابد که متوجه شود که در کشور یأجوج و مأجوج هر ننه مرده ای شاعری است و هر چرند و پرندی، شعری است.

1
·       پروین عمر درازی نکرده است.
·       او در 35 سالگی دار باقی را وداع گفته است.
·       جامعه و جهان مانده است، چشم به راه طلوع پروینی دیگر در آسمان فقیر و حقیر و غمزده اش.
·       و همچنان و هنوز چشم به راه است، به عبث شاید.

عنوان شعر
محتسب و مست

·       عنوان  این شعر، احتمالا همین است.
·       چون این شعر پروین چالش فکری ئی است میان محتسب و مست.
·       محتسب و مست اما بیشک به مثابه سمبل بکار می روند.

·       اما سمبل چی؟

·       ما باید در روند تحلیل این شعر، سمبل های پروین را  سمبلیت زدائی  کنیم.
·       یعنی محتسب و مست انتزاعی را جامه مشخص بپوشانیم.

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت

·       پروین در همین مصراع اول شعر، دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک تیک محتسب و مست بسط و تعمیم می دهد.
·       محتسب با دیدن مست گریبانش را، یعنی یخه اش را می گیرد.

·       محتسب به چه حقی یخه مستی را می گیرد؟

2

·       منشاء قدرت و اوتوریته محتسب، به احتمال قوی، قدرت و اوتوریته طبقه حاکمه است.
·       محتسب عضوی از ارگان سرکوب توده بوسیله طبقه حاکمه است.
·       محتسب کارمند و مأمور دولت طبقه حاکمه است.

3

·       اکنون می توان دیالک تیک فراز و فرود را از صراحت گذراند و به شکل دیالک تیک طبقه حاکمه و توده بسط و تعمیم داد.

·       سمبلیت زدائی از مفهوم انتزاعی محتسب و مست بدین طریق شروع می شود:
·       پروین ـ آگاهانه و یا ناخودآگاه ـ دیالک تیک طبقه حاکمه و توده را به شکل دیالک تیک محتسب و مست بسط و تعمیم می دهد.

·       طبقه حاکمه با در اختیار داشتن وسایل تولید، یعنی با در اختیار داشتن قدرت اقتصادی، اهرم های قدرت سیاسی را، یعنی دولت را نیز در دست خود متمرکز ساخته است و توده ی سلب مالکیت شده را تحت فشار و سرکوب قرار می دهد تا تضعیف شود و اندیشه طغیان بر ضد وضع موجود به کله اش خطور نکند.
·       محتسب اما مستی را تحت فشار قرار می دهد و نه هشیاری را.

·       منظور پروین از این صراحت چیست؟
4

·       مست با خوردن مشروب الکلی، نه قوانین طبقه حاکمه را زیر پا نهاده و نه منافع طبقه حاکمه را.
·       پس به چه دلیل باید مورد بازخواست قرار گیرد؟

5

·       مست با خوردن مشروب الکلی قوانین شرعی را زیر پا نهاده است.
·       به عبارت دیگر هنجارهای اخلاقی طبقه حاکمه را شکسته است.
·       منظور پروین از طرح دیالک تیک محتسب و مست، ضمنا، نشان دادن این حقیقت امر است که طبقه حاکمه نه فقط توده را سلب قدرت اقتصادی می کند و وابسته به خود می سازد، بلکه همزمان سلب قدرت معنوی می کند.
·       یعنی اخلاق و مذهب و طرز تفکر خود را نیز به توده تحمیل می کند.

·       این اما به چه معنی است؟
6

·       این بدان معنی است که حاکمیت هر طبقه اجتماعی دیالک تیکی از حاکمیت مادی و معنوی است.
·       دیالک تیکی از حاکمیت اقتصادی و ایدئولوژیکی است.

·       در مقوله ایدئولوژی مجموعه نظرات و اعتقادات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اخلاقی و غیره گنجانده می شوند.

مست گفت:
«ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست!»

·       پروین در این مصراع از واکنش مست نسبت به کردوکار محتسب پرده برمی دارد:
·       مست به مثابه سمبل خودآگاه توده به طبقه حاکمه حالی می کند که اگر نان ندارد، بخورد، ولی همچنان و هنوز انسان است و نه اسب و قاطر و خر.

7
·       پروین با تکتیری دو نشان می زند:
·       هم از تصورات طبقه حاکمه راجع به توده پرده برمی دارد و هم از مقاومت و خودآگاهی توده.

·       پروین بدین طریق از مبارزه طبقاتی در همه عرصه های مادی و معنوی جامعه خبر می دهد و در ضمن خود، موضع طبقاتی روشن می گیرد:
·       پروین بدون کمترین تردید و تأملی به سنگر توده می خزد و اردوگاه طبقه حاکمه  را به خمپاره می بندد.

·       پروین اعتصامی را باید از نو شناخت.

·       تحلیل اشعار پروین شاید بهترین وسیله برای آشنائی با  ایدئولوژی این زن خردمند و جسور وا نقلابی باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر