به بهانه
ی هشتم مارس ـ روز جهانی «زن»
پیرایه یغمایی
شاعر، نویسنده،
مترجم و پژوهشگر
www.akhbar-rooz.com
گاف سنگزاد
·
براستی
ما زنان معطل مانده ایم و نمی دانیم که اینهمه لطف و مهربانی و زبان آوری و نیک گفتاری
و خوش سخنی و شیرین دهنی و نکته پردازی و راز آمیزی را از سوی شاعران، اندیشه
ورزان و سخن سنجان ادب فارسی چگونه جبران کنیم!
·
این نکته
آنقدر داغ است که اندیشمند والایی چون شیخ محمود شبستری - عارف بزرگ قرن هشت -
که از سر جان و جهان می گذرد، از آن نمی گذرد و در کتاب معروفش «گلشن راز»
برای اینکه مردان را به راه راست هدایت کند، از خوار داشت زنان مایه می گذارد و می
گوید:
ای مرد از روش این ناقصان عقل و دین ( یعنی زنان)
و از آیین این عجوزه های جاهل (باز هم یعنی زنان)
چه خیری دیده ای که مثل آنان رو پوشیده ای و در
خانه نشسته ای؟
·
توجه
بفرمایید:
چه می گویم حدیث عالم دل
تو را ای سر نشیب پای در گل
جهان آن ِ تو و تو مانده عاجز
ز تو محروم تر کس دیده هرگز
چو محبوسان به یک منزل نشسته
به دست عجز پای خویش بسته
نشستی چون زنان در کوی ادبار
نمی داری ز جهل خویشتن عار
دلیران جهان آغشته در خون
تو سرپوشیده ننهی پای بیرون
چه کردی فهم از دین العجایز
که بر خود جهل می داری تو جایز
زنان چون ناقصات عقل و دین اند
چرا مردان ره ایشان گزینند
اگر مردی برون آی و سفر کن
هر آنچ آید به پیشت ز آن گذر کن
·
از شیخ
محمود شبستری می گذریم و به نظامی گنجوی شاعر می پردازیم که با آن نازکی خیال و آن اندیشه ی لطیف، غنایی ترین منظومه های عاشقانه را آفریده که خواننده
را شگفت زده می کند.
·
منظومه
های عاشقانه ای که بر طبق روال طبیعی همیشه در یک سر آن قهرمان زنی وجود دارد.
·
اما همین
جناب با بی مهری در منظومه ی «خسرو و شیرین»، ضمن اظهار فضل های بسیار در مورد دو
رو بودن و بی وفا بودن زنان و قرار دادن آنان در ردیف اسب و شمشیر، در نهایت بی
رحمی می گوید که اگر «زن» را می زنی، آنچنان بزن که دیگر از جایش نتواند بلند شود.
·
(یعنی
به اصطلاح به قصد کُشت بزن):
·
زنان مانند ریحانِ سفال اند
درون سو خبث و بیرون سو جمال اند
نشاید یافتن در هیچ برزن
وفا در اسب و در شمشیر و در زن
زن از پهلوی چپ گویند برخاست
مجوی از جانب چپ جانب راست
مزن زن را ولی چون بر ستیزد
چنانش زن که هرگز بر نخیزد !
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر