پروفسور
دکتر رایموند بایر
برگردان
شین میم شین
·
فلسفه حقوقی (فلسفه حق) به رشته فلسفی مستقل
متشکل از تئوری های عام دولت و حقوق در فلسفه ماقبل مارکسیستی و فلسفه بورژوائی
معاصر اطلاق می شود.
الف
·
فلسفه حقوقی اغلب به جدا سازی جنبه
های حقوقی از جنبه های دولتی می پردازد.
ب
·
فلسفه حقوقی ادعا می کند که حقوق
در مقابل دولت خصلت ماورای تجربی دارد.
·
مراجعه کنید به اپریوری (ماورای
تجربی) در تارنمای دیارة المعارف روشنگری
1
·
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
همواره بر آن بوده که حقوق ـ بمثابه حقوق ـ هرگز از استقلال ایدئولوژیکی برخوردار
نیست.
2
·
از این رو، فلسفه حقوقی نمی تواند خود را فلسفه خاصی قلمداد
کند که در ورای سیستم فلسفی و یا بر ضد یک
سیستم فلسفی است.
3
·
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی از
اصطلاح «فلسفه حقوقی» ـ عمدتا ـ در چالش های فلسفی خود در زمینه وضع و سطح توسعه مناسبات اجتماعی
کاپیتالیستی استفاده می کند و همواره در
مد نظر دارد که فلسفه حقوقی ـ همانند فلسفه زبان، فلسفه هنر، فلسفه مذهب و امثالهم
ـ جوانب خاصی از مناسبات کلی اجتماعی را
موضوع بررسی خود قرار می دهد.
4
·
در فلسفه ماقبل مارکسیستی ـ از
سیستماتیسین های بزرگ فلسفه یونان تا
فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان و قبل از همه، از فلاسفه فرانسه، از قبیل دکارت تا
دایرة المعارفی ها و ماتریالیست ها ـ ابزارهای فکری مبتنی بر فلسفه حقوقی تشکیل
یافته که آشکارترین کلیدها برای تخمین درجه پیشرفت فلسفه ی مربوطه بوده اند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر