سازمان اطلاعات و عملیات ویژه
(موساد)
محسن نامه
محسن وثوقی
«یاد داشت های یک شاهد»
(۵ تیر سال ۱۴۰۴)
درنگی
از
شین میم شین
محسن وثوقی
پرسش ملت این است:
چرا هیچکس پاسخگو نیست؟
چرا پس از اینهمه نفوذ، ترور، و عملیات دقیق،
چرا پس از اینهمه نفوذ، ترور، و عملیات دقیق،
هیچ نهاد امنیتی کشور حتی یک جمله رسمی برای افکار عمومی ندارد؟
وزارت اطلاعات، کجای این ملت ایستاده است؟
در ساختار جمهوری اسلامی، چه نهادی مسئول دفاع پیشدستانه، کشف نفوذ و پاسخ به تهدیدات راهبردی است، اگر نه وزارت اطلاعات؟
و کار به جایی رسیده که اکنون فراجا مأمور شناسایی ریزپرندهها، نفوذیها، خائنین و خودفروختهها شده است!
پس وظیفه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی دقیقاً چیست؟
ما نمی دانیم که محسن وثوقی کیست و چکاره است.
مهم هم نیست.
محسن وثوقی
بلافاصله پس از فرود آمدن ضربه بر سر جمهوری اسلامی
به نمایندگی از طرف ملت ایران به منبر رفته است و گردو خاک به پا کرده است:
پرسش ملت این است:
چرا هیچکس پاسخگو نیست؟
اولا
بلافاصله پس از ضربه که نمی توان سر بلند کرد و تجزیه و تحلیل علمی و عقلی و عینی کرد و به انتقاد از خود پرداخت.
اتفاقا
جمهوری اسلامی ایران از این آزمون دشوار سر بلند بیرون آمده است:
چند دقیقه از بمباران صدا و سیما نگذشته بود،
که بانگ بی بند صدا و سیما در فضای کشور طنین افکنده است.
هیچ کشور دیگری در جهان
سریعتر و بهتر از جمهوری اسلامی ایران
نمی توانست کارگردانان مقتول و مجروح را و دستگاه های کومونیکاسیون سراسری را جایگزین و راه اندازی کند.
هیچ کشور دیگری در جهان
سریعتر و بهتر از جمهوری اسلامی ایران
نمی توانست عالی ترین مقامات نظامی و علمی و سیاسی مقتول را جایگزین سازد.
اگر چه دشمن همچنان فعال بود و جایگزین ها را هم ترور می کرد.
خصلت حملات ناگهانی و غافلگیر کننده همیشه همین است.
مگر دولت امریکا
به حمله فاشیسم ژاپن بر پرل هاربر سریعتر و بهتر واکنش نشان داد؟
مگر دولت روسیه به حمله غافلگیرانه بر پایگاه تسلیحات هسته ای اش توسط همین موساد و سیا و ام آ ی ۶
سریعتر و بهتر واکنش نشان داد؟
دولت روسیه
پس از یک ماه
وزیر ترابری کشور را بر کنار ساخت و احتمالا کشت و تپانچه ای در کنار جسدش گذاشت و گفت که خودکشی کرده است.
دولت جمهوری اسلامی
در کشف مخفیگاه های عوامل نفوذی
و
و
خنثی سازی توطئه ها و ترورهای برنامه ریزی شده بعدی
به طرز موفقیت آمیزی
فعال بوده است و است.
دشواری کار این است که دشمن با تکیه بر ستون پنجم ایرانی اش
از سالها قبل مشغول شناسایی و سازماندهی بوده است.
پیوند سازمان تروریستی ـ آنارشیستی مجاهدین خلق و غیره با اعضای دولتی و نظامی و مذهبی جمهوری اسلامی ایران،
چه بسا
پیوند خانوادگی است.
مثلا پسر جنتی از اعضای این سازمان شیعی بوده است و اعدام شده است.
ضمنا
سازمان های بین المللی به ظاهر بی طرف مثلا سازمان انرژی اتمی
به مثابه منابع اطلاعاتی سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی عمل کرده اند و می کنند.
توریست های رنگارنگ و غیره و غیره نیز.
دشمن ضمنا زندان ها و پاسگاه و پایگاه های نظامی را به بمب بسته است و دهها تن از کارمندان را کشته است تا روند شناسایی و بازپرسی را سد کند.
کدام ملت ایران در این واویلا
انتظار پاسخگویی از دولت داشته است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر