خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی
(۷۲۴ ـ ۷۹۲)
درنگی
از
شین میم شین
۱
از وجودم قدری نام و نشان هست که هست
ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست
معنی تحت اللفظی:
از وجودم اندکی نام و نشان هست.
در وجودم اما از ضعف اثری نیست.
۲
غیر از این نکته
که
«حافظ ز تو ناخشنود است»
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
معنی تحت اللفظی:
تنها هنری که در وجود تو ست،
نارضایتی حافظ از تو ست.
حافظ در این دو بیت آخر غزل
خود را با حریف مخاطب
مقایسه می کند:
حافظ فاقد ضعف
و
دارای اندکی قدر است.
حریف
تنها هنری که دارد
ناخشنودی حافظ از او ست.
اکنون
معلوم می شود که یار و معشوق حافظ زباله ای حتی نیست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر