۱۳۹۹ اسفند ۲۸, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ارزشداوری (۱)

Verfassungsbeschwerde Rechtsanwalt

  پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

 

۱

·      مفهوم «ارزشداوری» اغلب برای مشخص کردن عباراتی از قبیل «ایکس خوب است» به کار می رود و منظور از ایکس، حادثه ای، چیزی، شخصی، شیوه عملی و یا عملی و غیره می تواند باشد.

 

۲

·      به طور کلی می توان گفت که «ارزشداوری» نه به تبیین زبانی، بلکه فقط به معنی ایده ای نسبت داده می شود.

 

۳

·      ارزشداوری آنجا مسئله ساز می شود که انسان وارد رابطه ای آگاهانه، اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی)، تحول بخش و لذا ارزشگذار با محیط زیست خود و به ویژه با محیط زیست اجتماعی خود می شود.

                                                       

۴

·      مسئله سازی ارزشداوری به ویژه در به اصطلاح داوری اخلاقی و یا ارزشگذاری اخلاقی حالت بغرنجی به خود می گیرد.

 

۵

·      ارزشداوری ـ قبل از همه ـ در تاریخ فلسفه و تئوری اجتماعی بورژوائی در دهه های اخیر نقش بزرگی بازی کرده است.

 

۶

·      ارزشداوری به ویژه در علمتئوری بورژوائی ـ قبل از همه ـ در هیئت «مشاجره بر سر ارزشداوری» که دهه های متمادی در تئوری اجتماعی بورژوائی شعله ور بود، در آموزه ایدئولوژی بورژوائی، در اتیک (علم اخلاق) بورژوازی  و قبل از همه، در عرصه متا اتیک، آنجا که داوری های اخلاقی مبداء تعیین کننده ای برای تئوری های اتیکی مختلف تشکیل می دهند، رشد کرد.

 

۷

·      اما این مسئله ـ به ویژه به لحاظ اتیکی ـ برای فلسفه تاکنونی نا شناخته نبوده است.

 

۸

·      ارزشداوری در فلسفه ارسطو، جان لاک، هیوم، کانت، هگل  ـ به عنوان مثال ـ نیز نقش بازی کرده است.

 

۹

·      اصطلاح «ارزشداوری» اصطلاحی چندپهلو (چندمعنی مند)، مبهم و مه آلود است.

 

۱۰

·      اصطلاح «ارزشداوری» جنبه های مختلف روابط و تبادل نظر میان انسانی را با هم قاطی می کند.

 

۱۱

·      به عنوان مثال، از ارزشداوری اخلاقی آنجا استفاده می شود که ایکس همواره به لحاظ شیوه رفتار انسانی و «خوب» به معنی اخلاقی اش مطرح می شود.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر