پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن
برگردان
۱
· مفهوم «ارزشداوری» اغلب برای مشخص کردن عباراتی از قبیل «ایکس خوب است» به کار می رود و منظور از ایکس، حادثه ای، چیزی، شخصی، شیوه عملی و یا عملی و غیره می تواند باشد.
۲
· به طور کلی می توان گفت که «ارزشداوری» نه به تبیین زبانی، بلکه فقط به معنی ایده ای نسبت داده می شود.
۳
· ارزشداوری آنجا مسئله ساز می شود که انسان وارد رابطه ای آگاهانه، اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی)، تحول بخش و لذا ارزشگذار با محیط زیست خود و به ویژه با محیط زیست اجتماعی خود می شود.
۴
· مسئله سازی ارزشداوری به ویژه در به اصطلاح داوری اخلاقی و یا ارزشگذاری اخلاقی حالت بغرنجی به خود می گیرد.
۵
· ارزشداوری ـ قبل از همه ـ در تاریخ فلسفه و تئوری اجتماعی بورژوائی در دهه های اخیر نقش بزرگی بازی کرده است.
۶
· ارزشداوری به ویژه در علمتئوری بورژوائی ـ قبل از همه ـ در هیئت «مشاجره بر سر ارزشداوری» که دهه های متمادی در تئوری اجتماعی بورژوائی شعله ور بود، در آموزه ایدئولوژی بورژوائی، در اتیک (علم اخلاق) بورژوازی و قبل از همه، در عرصه متا اتیک، آنجا که داوری های اخلاقی مبداء تعیین کننده ای برای تئوری های اتیکی مختلف تشکیل می دهند، رشد کرد.
۷
· اما این مسئله ـ به ویژه به لحاظ اتیکی ـ برای فلسفه تاکنونی نا شناخته نبوده است.
۸
· ارزشداوری در فلسفه ارسطو، جان لاک، هیوم، کانت، هگل ـ به عنوان مثال ـ نیز نقش بازی کرده است.
۹
· اصطلاح «ارزشداوری» اصطلاحی چندپهلو (چندمعنی مند)، مبهم و مه آلود است.
۱۰
· اصطلاح «ارزشداوری» جنبه های مختلف روابط و تبادل نظر میان انسانی را با هم قاطی می کند.
۱۱
· به عنوان مثال، از ارزشداوری اخلاقی آنجا استفاده می شود که ایکس همواره به لحاظ شیوه رفتار انسانی و «خوب» به معنی اخلاقی اش مطرح می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر