۱۳۹۹ اسفند ۲۴, یکشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۹۳)

     

میم حجری



۴۸۱۲

سنگ سخنگو

چرا دخترایی که زیاد اهل آرایش و لباسهای تنگ و سکسی نیستن آدم حساب نمی کنید؟

سگ سخن جو


کسی که همنوعش را بسته به لباس تنگ و گشادش ارزیابی کند
حتی خر نیست
چه رسد به اینکه آدم باشد
سؤال این است که چنین کسی چیست؟

۴۸۱۳

سنگ سخنگو

آدم اگه تو یه رابطه ای باشه که طرف مقابلش دوسش نداره و فقط بهش عادت کرده،باید بزاره بره

سگ سخن جو


چنان
عادت را تحقیر میکنی که انگار کرونا ست
پیش شرط عادت انسان و حتی حیوان به کسی و یا چیزی چیست؟
مثال:
وقتی کسی به چای عادت کند
بدان معنی است که اندام او رسپتور مربوطه را آزاد میکند و چای میطلبد.
یعنی او عملا و عینا به چای محتاج است.
آدم باشد خیلی هم بخواهد که کسی محتاجش باشد

۴۸۱۴

سنگ سخنگو

نه.
ساختار مولکولی این جور فنجان ها و ظرف ها چنان است
که
آنها
چای و غذا را به مراتب عمیق تر گرم نگه می دارند

۴۸۱۵

سنگ سخنگو

ممنون
دل همان ضمیر وذهن وروح وشعور است
که خلایق با قلب عوضی میگیرند و خیال میکنند که قلب مخزن احساس وعشق است
دل نه ربودنی است و نه سوختنی
دل خر نیست
دل افسار آدمی را در دست دارد
دیالک تیک دل و دین در شعر سایه= دیالک تیک شور و شعور


۴۸۱۶

سنگ سخنگو

 
اسباب بازی سازی از ابزار

خلایق حتی همدیگر را به اسباب بازی تبدیل می کنند
چه رسد به ابزار و اشیاء.
پیکاسو وقتی می دید که آثارش را به عنوان چیزهای لوکس نگه می دارند
خشمگین می گشت.
می گفت:
توی این ظرف ها باید آش و آبگوشت خورد

۴۸۱۷

سنگ سخنگو

واقعا مشکل آدمیزاد چیه که خیانت میکنه؟ اگه طرفت انقد برات بی ارزشه که میری با یکی دیگه، خب چرا با یه جمله رابطتو باهاش تموم ‌نمیکنی که تهش به کثافت کاری ختم نشه ؟

سگ سخن جو


اگر مسئله مشخصا مطرح شود
می توان تحلیلش کرد.
اولا
غریزه
اشباع ناپذیر است.
سیری نمی شناسد.
برای مهار غریزه
عقلی قوی و عشقی عظیم لازم است
که
هر قحط هر دو است.

ثانیا
دلیل حفظ رابطه ضمن عیاشی
عادی و دست و پاگیر بودن اولی و تنوع انگیز بودن دومی و سومی و غیره است

۴۸۱۸

سنگ سخنگو

نه
ربطی به شعورمندی معشوق ندارد.
دیالک تیک عاشق و معشوق در بین است:
حسن عاشق حمیرا ست
حمیرا اما گمشده خاص خود را میجوید
یعنی عاشق حسین است.
عشق به همین دلیل
وابستگی به توان بی نهایت است
و لذا محکوم به شکست است
چاره:
ارتقای عشق به درجه دوستی است
تشکیل دوستی اما کار هرکس نیست

۴۸۱۹

سنگ سخنگو

هرجا نمیدونستی چیکار کنی ، چایی بریز نوش جان کن.

سگ سخن جو


بهترین کاری که آدمی میتواند انجام دهد
تفکر است
ما با نوعی «تفکر» حتی در میان نباتات و جانوران سر و کار داریم که نیای ما هستند.
نباتات و جانوران
به
تغییر شرایط زیستی و زیستمحیطی
واکنش طبیعی خلاق نشان می دهند.
مثال:
خرس های قطبی با تخریب محیط زیست در استراتژی صید تجدید نظر کرده اند


۴۸۲۰

سنگ سخنگو

این رهنمود برشت است:
راه نجات عشق
ارتقای ان به درجه دوستی است
دوستی
رابطه دو طرفه ای است
بشریت سرمایه زده
قادر به عشق به همنوع حتی نیست
چه رسدبه برقراری رابطه دوستی
جای خالی همنوع را باحشرات وحیوانات ونباتات پرمی کنند
مثلا سگی را
به خود وابسته میسازند
به گل و آکواریوم پناه میبرند

۴۸۲۱

سنگ سخنگو

تیر دعا رها ست
در این آسمان

کجا ست
مرغ دلی که سینه سپارد به تیر ما؟


۴۸۲۲

سنگ سخنگو

سیاست مدارها اگر باهم به توافق برسند دارایی مان را میگیرند .. ...واگر به اختلاف برسند جان مان ر

سگ سخن جو


عجب خرافه ای
مثال:
احمد قاسمی
یکی از سیاستمداران و نویسندگان انقلابی کشور مریم قاسمی بوده است.
سیاستمدار انتزاعی وجود ندارد
سیاستمدار هم می تواند خلقی و انقلابی باشد
و
هم می تواند ضد خلقی و ارتجاعی باشد

۴۸۲۳

سنگ سخنگو

  اگر تنهایی چاره ای نیست

سگ سخن جو


دردی وجود ندارد که درمانی برایش نباشد.
تهیه و تولید درمان برای هر درد
دیر و زود دارد
ولی
سوخت و سوز ندارد.
بیچاره
آن کسی است که در فکر چاره نیست


۴۸۲۴

سنگ سخنگو

از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود


سگ سخن جو


محتوای معرفتی ـ نظری ارتجاعی این شعر حافظ
چیست؟

۴۸۲۵

سنگ سخنگو

ترسیدن ما چون که هم از بیمِ بلا بود
 اکنون زِ چه ترسیم که در عینِ بلاییم

ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
کس نيست چنين عاشق بيچاره که ماييم

بر ما نظری کن که درين شهر غريبيم
بر ما کرمی کن که در اين شهر گداييم

زهدی نه که در کنج مناجات نشينيم
وجدی نه که بر گرد خرابات برآييم

نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم
اينجا نه و آنجا نه چه قوميم و کجاييم

حلاج و شانيم که از دار نترسيم
مجنون صفتانيم که در عشق خداييم

ترسيدن ما چونکه هم از بيم بلا بود
اکنون ز چه ترسيم که در عين بلاييم

ما را به تو سری ست که کس محرم آن نيست
گر سر برود سر تو با کس نگشاييم

ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاييم

درياب دل شمس خدا مفخر تبريز
رحم آر که ما سوخته داغ خداييم


۴۸۲۶

سنگ سخنگو

تو هر بحثی چه کاری چه عاطفی چه جنسی چه اجتماعی و ..... هر چیز دیگه وقتی بحث رو نژادی ، جنسیتی و رنگی میکنید متنفرم

سگ سخن جو

 

 تنفر از نظری
چیزی شخصی است و ربطی به حقیقت و بطلان نظر ندارد.
نظر همنوع باید تحلیل علمی شود تا هم همنوع رشد کند و هم صاحب نظر.
نژاد از مفاهیم بیولوژی است و در جامعه اعتباری ندارد
نژاد در توسعه جامعتی به طبقه تبدیل شده است.
جنسیت با نژاد فرق دارد.
بشریت مرکب از زن و مرد است.


۴۸۲۷

سنگ سخنگو

ممنون
آره.
حرف ما این است که معیار نه عشق و نفرت این و ان
بلکه
علمیت و عینیت و حقیقت نظر است

۴۸۲۸

سنگ سخنگو

ممنون
آره
لیولیونی فیلسوف است
فیلسوف پرولتاریا ست.
جینا از نویسندگان هومانیست المانی است.
آثارش سرشته به بشردوستی اند.
لیونی از طراز دیگری است و خواننده را به تفکر برمی انگیزد.

۴۸۲۹

سنگ سخنگو

بودیسم
دیالک تیک لذت و ریاضت را تخریب می کند.
لذت
را دور می اندازد
و
ریاضت
را
از هر محتوای مولد و مفید و مؤثر تخلیه می کند
و
به
صورت ذلت در می اورد.
بعد
به عرش اعلی می برد.
آخوندهای بودیسم با گردن کلفت
پیاله در دست
از توده تهی دست
غذا گدایی میکنند

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر