۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

سیری در شعر «عصیان بندگی» از فروغ فرخزاد (22)


فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
عصیان 
(۱۳۳۶)  
تحلیلی از شین میم شین

3
آفریدی خود تو این شیطان ملعون را
عاصی اش کردی و او را سوی ما راندی

·        فروغ خود خدا را مسبب عصیان ابلیس می داند.
·        فروغ در این مورد از تئولوژی فاصله می گیرد و تئوری خاص خود را در این زمینه نمایندگی می کند:
·        بنظر فروغ خدا به دلیل خود خواهی و خردستیزی ملک مقرب خود را به تنگ می آورد و عاصی می کند.
·        در این استنباط فروغ رابطه ابلیس و خدا به رابطه زن و مرد در جامعه ایران شباهت عمیقی پیدا می کند:
·        جماعت مرد هم چه بسا به دلیل خود خواهی و خردستیزی، جماعت زن را به تنگ می آورند و عاصی می سازند.
·        (البته در حالات استثنائی عکس این روند و روال هم صورت می گیرد.)

4
آفریدی خود تو این شیطان ملعون را
عاصی اش کردی و او را سوی ما راندی

·        خدا پس از عاصی کردن ابلیس، برای نجات از شر او، نخست او را نفرین و بعد طرد می کند و به جان بنی بشر می اندازد.

·        تناقض منطقی تئولوژی نیز همین جا ست:
·        خدا ابلیس را وسیله وسوسه بنی بشر قرار می دهد و بعد کسانی را که به وسوسه ابلیس تن در داده اند به عذاب الیم محکوم می کند.

·        در همین مورد چندین تناقض منطقی مطرح می شود:

الف
·        تناقض اول این است که بدون مشیت الهی هیچ پدیده ای پدید نمی آید.
·        اگر خدا نخواهد نه ابلیس می تواند کسی را وسوسه کند و نه کسی وسوسه می شود.

ب
·        تناقض دوم عبارت از این است که اگر وسوسه بنا بر مشیت الهی رخ می دهد، به چه دلیل باید بنده اغفال گشته مجازات شود؟

ت
·        تناقض سوم عبارت از این است که چرا نه علت، بلکه معلول به مؤاخذه کشیده می شود:
·        چرا نه وسوسه گر، بلکه وسوسه شونده به عذاب الیم محکوم می شود؟

5
·        تئولوژی برای نجات از این تناقضات منطقی به دیالک تیک جبر و اختیار متوسل می شود تا خود را از مخمصه نجات دهد:
·        تئولوژی مشیت الهی را به مثابه جبر جا می زند و برای بنی بشر اختیار قائل می شود.
·        بدین طریق انسان از سیطره مطلق الهی تا حدودی رهائی می یابد تا مرتکب خطا شود و به دلیل خطا مجازات گردد.

6
این تو بودی، این تو بودی، کز یکی شعله
دیوی این سان ساختی، در راه بنشاندی

·        فروغ بر طبق آیات قرآن برای ابلیس منشاء آتشین قائل می شود:
·        بنظر فروغ خدا ابلیس را از شعله آتش آفریده است.

·        دلیل نافرمانی ابلیس هم به روایت قرآن همین بوده است:
·        بنظر ابلیس آتش ارجمندتر از خاک است و ملکی که منشاء آتشین دارد نباید در مقابل حوا و آدم که منشاء خاکی دارند، سجده کند. 
·        در همین دلیل منسوب به ابلیس کذائی راسیسم (نژاد پرستی)  لانه کرده است.


·        پیامبر اسلام به هنگام تبلیغ دین جدید با رقیب نیرومندی به نام آئین زرتشت مواجه بوده که آتش را مقدس می دانست.
·        به احتمال قوی قائل شدن منشاء آتشین به ابلیس از سوی پیامبر، ابلیس واره جا زدن آئین زرتشت بوده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر